@asheghanehaye_fatima
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند ...
#جورج_تراكل
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند ...
#جورج_تراكل
@asheghanehaye_fatima
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند...
#جورج_تراكل
#مراد_فرهادپور
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند...
#جورج_تراكل
#مراد_فرهادپور
@asheghanehaye_fatima
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند...
#جورج_تراكل
#شاعر_اتریش
ترجمه:
#مراد_فرهادپور
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند...
#جورج_تراكل
#شاعر_اتریش
ترجمه:
#مراد_فرهادپور
@asheghanehaye_fatima
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند...
#جورج_تراكل
طنينِ کم سوي
سايه هايِ آبي شب
بر ديوار سپيـد،
سال پاييزي بي هيچ آوايى
خميده مى شود
ساعت هاى دلتنگى بى پايان
انگار من از براى تو
مرگ را مى چشيدم
از جانب ستاره ها
بادى برفى از ميانِ گيسوانِ تو مى وزيـد
دهان سرخ تو
ترانه هاى تاريک را در من ميخواند
کلبه ى ساکت کودکى هامان
و قصه هاى فراموش.
انگار من آن جانور آرامم
که در موج بلورينِ
چشمهاى خنك
خانه کرده است
و بنفشه ها گرداگردمان مى روييدند...
#جورج_تراكل