عاشقانه های فاطیما
809 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
عاشقانه های فاطیما
سه رکن اساسی در عرفان دوگانه‌باوری، شناخت و ریاضت از ارکان مهم عرفان‌اند. عرفان هستی را به گیتی (جهان مادی) و مینو (جهان غیرمادی) تقسیم می‌کند. و در قیاس انسانی روان که همان نور است و منشأ ایزدی دارد “هستی” نام می‌گیرد. و جسم همان “نیستی” است، ولی “هستی” به…
بلوغ و شهوت
روایت نخست جدایی اسطوره‌ای مهری و مهریانه (نخستین زن و مرد ادیان ایران باستان) را به تصویر می‌کشد. یادآوری زمان ازلی که در خیالی بیش به تصویر کشیده نمی‌شود و بیشتر حس راوی از گذشته‌ای مشترک است و دردی که راوی با به‌ یادآوردن بهشت و جهان اثیری ازدست‌رفته‌اش بر سینه حس می‌کند.

زن اثیری یا به سخن دیگر روان او مرده، اما جسم او همچنان تناسخ می‌یابد. و راوی در آرزوی نیروانا و مرگی بدون تولد است.
در روایت دوم این سیر از کودکی به بلوغ است. حسرت بازی‌های کودکی که به بهشت می‌ماند، چراکه از حس جنسی پاک بود. دیو “نیاز” هنوز خود را در پیکر انسانی نیالوده بود و راوی آزادانه با دخترکی سرمامک‌بازی می‌کرد که هنوز اندامش را دزدکی ندیده و در “نیاز” جنسی نسوخته بود.

از لحظه‌ای که راوی تن لخت دختر را می‌بیند، دختر برایش به لکاته تبدیل می‌شود، چراکه حس هم‌آغوشی را در او برمی‌انگیزاند، برخلاف لحظاتی پیش از آن که کودکانه با یکدیگر بازی می‌کردند و “بی‌گناه” بودند.

راوی با دیدن این صحنه کودکی‌اش را بدرود می‌گوید و بالغ می‌شود. دیگر به دخترک همانند یک همبازی نمی‌نگرد، بلکه بمانند زنی که آتش کشش جنسی را در او برافروخته است، و دیو نیاز آتش شهوت جنسی را در او شعله‌ور می‌کند. در این لحظه دخترک سیمای معصوم و بی‌گناه کودکی خود را برای راوی از دست می‌دهد و به زن تبدیل می‌شود، به زنی که به خاطر زن‌بودنش برای راوی محکوم به لقب لکاته است.

#لکاته_یا_اثیری!
#نوشین_شاهرخی
#بخش_پایانی



@asheghanehaye_fatima