عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
رفت
مثل رفتن تکه ای عطر
از جایی در هوا
به جایی در هوا ...

که نشود جلویش را گرفت .


#امیررضا_سیدحسینی
کتاب :
#زنی_با_بوی_ابر

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




غمگینم!

دلم می خواهد کسی
سرم را توی دستش بگیرد
گریه کنم...

سرم می خواهد کسی
دلم را توی دستش بگیرد
گریه کند...

اگر بودی
به جای کسی
آنها را دست تو می دادم .

#امیررضا_سیدحسینی
@asheghanehaye_fatima

معلوم نبود
کدام از آن دو
خودش را به دیگری کوبیده بود

مرد خم شد
نمی‌دانست تکه‌های زن را جمع کند
یا تکه‌های آینه....

سال‌ها بعد
تو به این خانه می‌آیی
و از خرده‌ریزهای زنی خواهی گفت
که گه‌گاه
در پاهای‌ات فرو می‌رود.

#امیررضا_سیدحسینی
@asheghanehaye_fatima


معلوم نبود
کدام از آن دو
خودش را به دیگری کوبیده بود

مرد خم شد
نمی‌دانست تکه‌های زن را جمع کند
یا تکه‌های آینه....

سال‌ها بعد
تو به این خانه می‌آیی
و از خرده‌ریزهای زنی خواهی گفت
که گه‌گاه
در پاهای‌ات فرو می‌رود.

#امیررضا_سیدحسینی
@asheghanehaye_fatima



تن‌ات بوی اسب می‌دهد
اسبی که تنهاست
و خیلی پیش‌تر از این‌ها
باید رفته باشد

می گویی آدم‌برفی نه زن است نه مرد
نه می‌آید
نه می‌رود
فقط
از آب بودن‌اش بیرون می‌آید و
به آب بودن‌اش برمی‌گردد

به ربطِ آدم‌برفی به تو فکر می‌کنم
به رفتنِ تو که برمی‌گردد
و می‌دانم همین لیوان
که از شیرِ آب بیرون آمد
همان آدم‌برفی‌ست
می دانم زنی که در خیابان می‌دود
ادامه‌ی اسبی‌ست
که روزی تن‌اش را پیشِ من جا گذاشته بود

می‌دانم و
می‌گذارم این بو
که شیهه می‌کشد در اتاق
به آشپزخانه برود
برگردد به یخچال
به لوله‌های آب
یا به اتاق خواب
خودش را بمالد به تخت
به ملحفه‌ها
به لباس‌ها
به چیزهای دیگری
که روزی آن‌ها را
ترک می‌کند

#امیررضا_سیدحسینی
@asheghanehaye_fatima



تن‌ات بوی اسب می‌دهد
اسبی که تنهاست
و خیلی پیش‌تر از این‌ها
باید رفته باشد

می گویی آدم‌برفی نه زن است نه مرد
نه می‌آید
نه می‌رود
فقط
از آب بودن‌اش بیرون می‌آید و
به آب بودن‌اش برمی‌گردد

به ربطِ آدم‌برفی به تو فکر می‌کنم
به رفتنِ تو که برمی‌گردد
و می‌دانم همین لیوان
که از شیرِ آب بیرون آمد
همان آدم‌برفی‌ست
می دانم زنی که در خیابان می‌دود
ادامه‌ی اسبی‌ست
که روزی تن‌اش را پیشِ من جا گذاشته بود

می‌دانم و
می‌گذارم این بو
که شیهه می‌کشد در اتاق
به آشپزخانه برود
برگردد به یخچال
به لوله‌های آب
یا به اتاق خواب
خودش را بمالد به تخت
به ملحفه‌ها
به لباس‌ها
به چیزهای دیگری
که روزی آن‌ها را
ترک می‌کند






#امیررضا_سیدحسینی