@asheghanehaye_fatima


خانه اي روي آب مي سازم
خانه را بعدِ سيل ميفهمي!
كوركورانه عاشقت هستم
عشق من! تو بريل ميفهمي؟

#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima


من خلق شدم تا كه پريشان تو باشم
ديوانه و سرگشته و حيران تو باشم

گفتم تو جهاني!كه بداني! كه بماني!
آغوش گشودم كه جهانبان تو باشم

حبس ابد و ضربه ي شلاق و شكنجه
خوبست اگر گوشه ي زندان تو باشم

در خواب تو را خواندم و(جان ) ي كه شنيدم
در خواب ببينم كه مگر جان تو باشم

دور است كنار تو نشستن كه مرابس-
گلدان گلي گوشه ي ايوان تو باشم

پيغمبر من معجزه ات عشق و غزل بود
ميخواهم از امروز مسلمان تو باشم


#الهه_حصاري

من دست از تو بر نميدارم حتي اگر تو دست برداري
تنها تو را اينگونه ميخواهم تنها تو را با خويشتن داري

با واقعيت ميشود بد شد! اما گريزي نيست ميدانم
هستند!ميداني و ميبيني دور و برت زنهاي بسياري

من مثل آنها نيستم چون من با كم محلي هات ميسازم
آنقدراز تو شعرگفتم كه حالا خودت ديوان اشعاري

اين ادعا كم نيست ميدانم، برگرد سمت من كه ميفهمي
از كل زنهايي كه ميبيني من بيشتر ميخواهمت آري

اين سرزمين يك شاه ميخواهد تاج طلايش را به سر بگذاز
از مرزهاي من نرو بيرون اينجا بمان سردار تاتاري

من روبه روي آينه امروز دستي كشيدم بر سر و رويم
گفتي كه مي آيي به شهر من ، شايد برايم وقت بگذاري!

از پيله ات بيرون بيا گاهي بي شك مرا از دور ميبيني
من، دستهايم، گردنت ، لبهام، تو ، بوسه هايت ... وه چه ديداري !!!

@asheghanehaye_fatima

#الهه_حصاري

وقتي اولين مداد رنگي ام تمام شد
از مادرم ياد گرفتم
براي چيزهايي كه تمام ميشوند
گريه نكنم


تو اما رفتی
تمام نشدي.

@asheghanehaye_fatima


#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima


اصلا نميخوام حتي يك لحظه
از حرفهاي من ب رنجي تو
بر عكس ميگم هرچي كه ميخوام
آقاي نارنج و ترنجي تو!!

ساكت نشستي گوشه ي شهرت
اما واسه يكي شدي دنيا
اصلا سكوتت رو نميفهمم
حتما جوابي داره اين شعرا

عقلم ميگه بايد ازت رد شم
اما دلم ميگه تحمل كن
يك روز مي فهمه دوسش داري
سختي دوريشو تقبل كن

تو روزهاي خسته ي سالم
زيباترين روزاي تقويمي
من حالتو اصلا نميفهمم
پيچيده اي تو مثل اسليمي

خونسرديات كار خودش رو كرد
از من گذشتي رد شدي ساده
منكه نميخواستم برم اما
اين اتفاقيه كه افتاده

تو آخرين مردي كه تو دنيا
شعرامو من هديه بهش دادم
حداقل اينقدر صادق باش
چي شد كه از چشم تو افتادم؟


#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima


هر چقدر هم كه مرد سفر باشي
يك روز
يك جايي
دلت گير خواهد كرد
چمدانت را زمين ميگذاري
و ديگر
هرگز
نميتواني بلندش كني



#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima


دوستت دارم هايم را
چيدي ته چمدانت كه
يادت نرود عشقم را!
نميدانستم
موريانه ها
قبل از عشق
در چمدانت عازم سفر بودند !

#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima



از پاسدارن گريه كردم كل تهران را
بيهوده دنبال تو گشتم بين مردان را

از بس كه پرسيدم(( مرا ميخواهد او يا نه؟))
ديوانه كردم حافظ و اشعار و ديوان را

دست خود من نيست اين اشكي كه ميريزد
حس ميكنم كه مادرم فهميده جريان را

اينقدر ميپرسم (( عزيزم دوستم داري؟))
تا بشنوم باز از دهانت (( بله قربان)) را

يك شالگردن دور گردنهاي ما- امسال
سركرده ام با آرزو من اين زمستان را

كاري بجز اين شعرها از من نمي آيد
اين را نوشتم تا بخواني بيت پايان را

چشمان تو خود بهترين آرايه و شعر است
از من پذيرا باش اين زيره به كرمان را


#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima


گاهي وقت ها
آنقدر دردناك شبيهت ميشوم
كه
دلم ميخواهد
در آينه رويت را ببوسم !

#الهه_حصاري

@asheghanehaye_fatima


اين روزا دائم با خودم ميگم
هيچ بره اي دنبال گرگي نيست
از عشقي كه از اولش كم بود
رنجيدگي درد بزرگي نيست

دائم ميگم بايد ازت دور شم
دوسم نداري اينو ميدونم
اما به قران خدا سخته
اينو نه ميخوام و نه ميتونم!

اصلا مگه از تو چي ديدم من
جز چن تا عكسو يك بغل نامه
ايكاش ميدونستي اين چيزا
وقتي نباشي كل دنيامه

روزي هزار بار با خودم ميگم
عشقم واسه تو عشق چندم بود؟
يعني همه حرفايي كه گفتي-
اينكه دوسم داري! توهم بود؟

با اينهمه عشقي كه من دارم
حقم نبود اينكه ازم رد شي
اما حقيقت اينه از اول
من منتظر بودم كه تو بد شي

درد بدي تو كل دنيامه
اينكه رو من چشماتو ميبندي
اينا رو ميخوني و تو فكرت
به ساده گي هام داري ميخندي


#الهه_حصاري