Forwarded from اشعار محمدرضاواقف (م ح م درضا واقف)
من آخرین تانگو تو پاریسم
تو رقص ژولیت سر نعشم
باید بخندی وقت مردن هم
شایدبتونم باز هم پاشم
گرچه من و تو سیب ممنوعیم
هر چن( د) که تاوان داره بد بودن
باید که #آنا_کارنینا باشیم
که عشق ممنوعو بلد بودن
میگیرمت از چنگ این دنیا
حتی خدا رو هم شکس(ت) میدم
تو سهم من از کل دنیایی
میگیرمت ، دنیا رو پس میدم
مومن به چشمای خودت میشم
مثه مسلمانی که به انجیل
تف میکنم رو هر چی قانونه
میبوسمت تو قلب اسرائیل
میبوسمت ، من یک آنارشیستم
من خط قرمزها رو رد کردم
بین تموم خط قرمزها
لبهاتو من هر شب رصد کردم
میبوسمت حتی اگه حکمم
اعدام من زیر گیوتینه
حتی خدا هم وقت اعدامم
اشک منو هرگز نمیبینه
تو حق دنیای منی یکروز
من حقمو از عشق میگیرم
روزی که توو تابوت آغوشت
جون میدم و آسوده میمیرم
#محمدرضا_واقف
م
ح
م
درضا واقف
۸مرداد ۹۸
#ترانه
پ.ن:
آخرین تانگو در پاریس
فیلمی به کارگردانی برتولوچی و بازی مارلون براندو
آنا کارنینا شخصیت اصلی رمانی به همین نام به قلم تولستوی
@Ava_Vaghef
تو رقص ژولیت سر نعشم
باید بخندی وقت مردن هم
شایدبتونم باز هم پاشم
گرچه من و تو سیب ممنوعیم
هر چن( د) که تاوان داره بد بودن
باید که #آنا_کارنینا باشیم
که عشق ممنوعو بلد بودن
میگیرمت از چنگ این دنیا
حتی خدا رو هم شکس(ت) میدم
تو سهم من از کل دنیایی
میگیرمت ، دنیا رو پس میدم
مومن به چشمای خودت میشم
مثه مسلمانی که به انجیل
تف میکنم رو هر چی قانونه
میبوسمت تو قلب اسرائیل
میبوسمت ، من یک آنارشیستم
من خط قرمزها رو رد کردم
بین تموم خط قرمزها
لبهاتو من هر شب رصد کردم
میبوسمت حتی اگه حکمم
اعدام من زیر گیوتینه
حتی خدا هم وقت اعدامم
اشک منو هرگز نمیبینه
تو حق دنیای منی یکروز
من حقمو از عشق میگیرم
روزی که توو تابوت آغوشت
جون میدم و آسوده میمیرم
#محمدرضا_واقف
م
ح
م
درضا واقف
۸مرداد ۹۸
#ترانه
پ.ن:
آخرین تانگو در پاریس
فیلمی به کارگردانی برتولوچی و بازی مارلون براندو
آنا کارنینا شخصیت اصلی رمانی به همین نام به قلم تولستوی
@Ava_Vaghef
عشق من پیوسته سوداییتر و خودپسندانهتر میشود و آتش او پیوسته رو به خاموشی میرود. علت جدایی دلهامان همین است و هیچ چارهای هم نیست. برای من همه چیز زندگی در وجود او متمرکز شده است و میخواهم که او تمام وجود خود را به من واسپارد. اما او میخواهد آزادتر باشد و از من دوری میکند.
پیش از آنکه به هم بپیوندیم پیوسته به هم نزدیکتر میشدیم اما بعد نیرویی مقاومتناپذیر مدام ما را از هم دور میکند و هر یک را به سویی میبرد و این حال را به هیچ روی نمیتوان تغییر داد.
او میگوید که من حسادت میکنم و حسادتم بیمعنی است. اما این درست نیست، من حسود نیستم، ناراضیام.
#آنا_کارنینا
#لئو_تولستوی
@asheghanehaye_fatima
پیش از آنکه به هم بپیوندیم پیوسته به هم نزدیکتر میشدیم اما بعد نیرویی مقاومتناپذیر مدام ما را از هم دور میکند و هر یک را به سویی میبرد و این حال را به هیچ روی نمیتوان تغییر داد.
او میگوید که من حسادت میکنم و حسادتم بیمعنی است. اما این درست نیست، من حسود نیستم، ناراضیام.
#آنا_کارنینا
#لئو_تولستوی
@asheghanehaye_fatima