عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



رابطه ها در دو حالت
قشنگ می شوند:

اول
پیدا کردن شباهتها،
دوم
احترام گذاشتن به تفاوتها

#آلبرکامو
@asheghanehaye_fatim




کالیایف: هیچ کس تو رو هیچ‌وقت اون جوری دوست نداشته که من دارم.
دورا: می‌دونم. ولی بهتر نبود تو هم مثل هر کسی، مثل همه‌ی اونهای دیگه تو این دنیا دوستم می داشتی؟
کالیایف : من هر کسی نیستم. من همه‌ی اونهای دیگه نیستم. من اون جوری دوستت‌دارم که مخصوص خودمه.
دورا: منو بیشتر دوست داری یا عدالت رو؟ منو یا سازمان رو؟
کالیایف: من نمی‌تونم اینها رو از هم جدا کنم _ تو، عدالت، و سازمان رو.
دورا: خواهش می‌کنم جواب سوال منو بده. اگه دنبال عدالت نبودم بازم دوستم داشتی، با همون عطوفت و لطافت، با همون خودخواهی و برای دل خودت فقط؟
کالیایف: اگه دنبال عدالت نبودی و باز دوستت داشتم، این دیگه تو، همین تو، همین دورا نبود که دوستش داشتم.
دورا : یاد دوره‌ی دانشجویی‌ام افتادم. اون وقتی که می‌خندیدم.خوشگل بودم. اگر همونقدر سرخوش و بی‌خیال و سر به هوا بودم بازم دوستم داشتی؟
کالیایف: همه‌ی وجودم پراز این حسرته که بگم آره، آره.
دورا: اگه اینطور فکر می‌کنی و اگه حقیقت داره، پس عزیزم بگو آره، آره. رو در روی عدالت، با همه‌ی بدبختی و رنجی که مردم می‌برن، بگو آره. با وجود همه‌ی رنجی که بچه‌ها می‌برن، با وجود همه‌ی اونهایی که به دارشون می‌کشن، با وجود همه ی اونهایی که تا دم مرگ شلاقشون می زنن... بازم بگو آره.

📓 صالحان
📝 #آلبرکامو
#خشایار_دیهیمی
وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج هایش تنها بماند؛ آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد...


#آلبرکامو

photo by anka zhuravleva
@asheghanehaye_fatima
وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج هایش تنها بماند؛ آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد...


#آلبرکامو

photo by anka zhuravleva
@asheghanehaye_fatima
چه کتابها که تا نیمه خواندم
چه دوستانی که تا نیمه دوست داشتم
چه شهرها که تا نیمه تماشا کردم
چه زنهایی که تا نیمه در آغوش کشیدم
من از روی بی حوصلگی یا سرگرمی
حرکاتی میکردم

#آلبرکامو
#سقوط

@asheghanehaye_fatima
▪️

دلم پیش توست و امروز بیشتر از همیشه حاضرم
بهترین داشته‌هایم را بدهم تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم .

#آلبرکامو

@asheghanehaye_fatima
من با تو سرچشمه‌ای از زندگی را بازیافته‌ام که گمش کرده بودم.
شاید آدم برای اینکه خودش باشد به بودن کسی نیاز دارد. معمولاً همین‌طور است؛
من به تو نیاز دارم تا بیشتر خودم باشم.

📘 خطاب به عشق
#آلبرکامو #ماریاکاسارس

@asheghanehaye_fatima
...
غالباً فکر می‌کردم که اگر مجبورم می‌کردند
در تنه درخت خشکی زندگی کنم و در آنجا
هیچ مشغولیتی جز نگاه کردن به آسمان
بالای سرم نداشته باشم، آنوقت هم کم کم
عادت می‌کردم. آنجا هم به انتظار گذشتن
پرندگان و یا به انتظار ملاقات ابر‌ها، وقت
خود را می‌گذراندم، مثل اینجا در زندان
که منتظر دیدن کراوت های عجیب وکیلم
هستم و همانطور که در دنیای آزاد،
روزشماری می‌کردم که شنبه فرا برسد و
اندام ماری را در آغوش بکشم ... درست
که فکر کردم، من در تنه یک درخت خشک
نبودم و بدبخت‌تر از من هم پیدا می‌شد،
وانگهی، این یکی از عقاید مادرم بود و آن را
غالباً تکرار می‌کرد که «انسان، بالاخره به همه
چیز عادت می‌کند».

#بیگانه
#آلبرکامو

@asheghanehaye_fatima
کاترین! هیچ‌وقت تسلیم نشو. خیلی چیزها را در درونت داری و نجیب‌ترینشان احساس خوشبختی است. فقط منتظر مردی نباش که با تو کنار بيايد. این اشتباهی‌ست که خیلی از زن‌ها دچارش می‌شوند. تو خودت خوشبختی را پیدا کن.

📕مرگ خوش
#آلبرکامو

@asheghanehaye_fatima
.
زمانی می‌رسد که انسان دیگر جوشش عشق را حس نمی‌کند. آنچه می‌مانَد فقط تراژدی است. زیستن برای کسی یا برای چیزی دیگر معنایی ندارد. دیگر هیچ‌چیز معنایی ندارد. جز اندیشهٔ مُردن به‌خاطرِ چیزی.

#آلبرکامو
📕 یادداشت‌ها



@asheghanehaye_fatima
.

باید عشقی داشت، عشقی بزرگ در زندگی،
از آن رو که این عشق
برای نومیدی‌های بی‌دلیلی
که ما را در چنگ می‌گیرد عذرموجهی می‌تراشد.

#آلبرکامو

@asheghanehaye_fatima