در انتظار توست که روزها،فصل ها و سال ها به هم تکیه داده اند.دقایق سر روی شانه ی هم گذاشته اند که نگاه تو تاریخ را درست می کند.

#محمد_صالح_علا


@asheghanehaye_fatima

#محمد‌_صالح‌_علا :

محبوبم
شما ‌از‌ همه‌ چیز‌ خبر‌ دارید
بگو ‌در‌ انتهای‌ آه‌های‌ من‌ چیست
که‌ مرا‌ دلتنگ‌می‌کند.


@asheghanehaye_fatima

.محبوب من! 
چه سخت است قدم زدن
کنار کسی که دیگر نیست.
شما رفته‌اید
و همه‌ی نگاه‌هایتان
اینجا جا مانده است.
در ایوان خانه‌ی ما
مهتاب چنان کوچک شده که
دیگر کسی در آن جا نمی‌شود.
هر روز به عکس‌های جوانی‌ام 
و لبخند بی‌مقدمه‌ی شما نگاه می‌کنم.

محبوب من!
ببخشید که من پیر شده‌ام 
و شما همچنان جوان و تازه‌اید.
شما می‌روید،
همه‌ی پنجره‌ها برای شما دست تکان می‌دهند.
بوی گیسوی شما اینجا چه می‌کند؟
باز هم نسیمی راهش را گم کرده است!
شما رفته‌اید و اشک‌هایم 
دلتنگی را به روی من می‌آورند...

محبوب من! 
من شما را از ترانه‌ها به دست آورده‌ام 
شما را که نمی‌بینم، دو برابر می‌شوم!
دلتنگی به سرِ شانه‌هایم می‌رسد.
درد دوری نه در آب حل می‌شود
و نه در هوا.
هر حرفی را تنها یک‌بار می‌گویند.
بعضی چیزها را دوبار یا سه‌بار می‌گویند، مثلِ: 
ای دادِ بیداد ... ای دادِ بیداد ... ای دادِ بیداد ...!



#محمد_صالح‌_علا
کتاب: حیف! حوصله‌ام پیر شده



@asheghanehaye_fatima

محبوب من‌ !
پاییز میراث فرهنگی عاشق است. شما نباشی همه بغض‌های جهان در گلوی من است. کوچه‌ها‌ را یکی یکی ورق میزنم، از پاییز راهی به شما پیدا می‌کنم. باران‌های درونم آغاز می‌شود.
محبوبم، بی تو پاییز دوران سختی‌ست.
محبوب من!
آه ازین بی تو گذشت‌ها.
آی ی ی گفتگوهای جهان را باد برد..
محبوب من!
اکنون پاییز نازنین‌ِ مان رسیده است.
من از او می‌پرسم پاییز جان از دورها آمده‌ای بنشین و بگو از دورها چه خبر
محبوب من!
با این دلِ بیقرار افق‌ها را می‌جویم. از دورها می‌پرسم شما کجای جهان من هستید .

#محمد_صالح_علا

@asheghanehaye_fatima

.
محبوب من
در دیارِ من خبری نیست هر ازگاهی نسیمی می‌وزد و عطر شما را برایم می اورد،
عکس‌های شما هستند برای چشمهایِ دلتنگم،
یادِ شما هست برای قلبِ بی‌قرارم،
خاطراتِ شما هستند برای سیل بی امانِ اشک‌هایم.
اما گاهی فکر میکنم بدون شما یتیمی به جامانده از جهانی دیگرم‌
همانقدر غریب، همانطور سرگردان و غمگین.


#محمد صالح علا
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima

محبوبم! حالا ديگر يكسره وقتِ باهم بودنِ ماست. زمستان تمام شده و در فصل بهار عزيزمان به سر می‌بريم. ديگر هر روز خيس و تريدیم. از حالا ديگر هر روز، هر روز باران می‌ريزد. ديگر دست به هر چه می‌زنی خيس است. خيسِ خيس.
جانم سراغ تو را می‌گيرد. خانه‌ام، كوچه‌ها به دنبال تو می‌گردند. ميدان‌ها، خيابان‌ها و بزرگراه‌ها. محبوب من! كجايی؟

#محمد_صالح_علا


@asheghanehaye_fatima