گفتم: «بمان!» و نماندی
رفتی،
بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی!
گفتم:
نردبان ترانه تنها سه پله دارد:
سکوت و
صعودُ
سقوط!
تو صدای مرا نشنیدی
و من
هی بالا رفتم، هی افتادم!
هی بالا رفتم، هی افتادم...
تو می دانستی که من از تنهایی و تاریکی می ترسم،
ولی فتیله فانوس نگاهت را پایین کشیدی!
من بی چراغ دنبال دفترم گشتم،
بی چراغ قلمی پیدا کردم
و بی چراغ از تو نوشتم!
نوشتم، نوشتم .
#نصرت_رحمانی
@asheghanehaye_fatima
رفتی،
بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی!
گفتم:
نردبان ترانه تنها سه پله دارد:
سکوت و
صعودُ
سقوط!
تو صدای مرا نشنیدی
و من
هی بالا رفتم، هی افتادم!
هی بالا رفتم، هی افتادم...
تو می دانستی که من از تنهایی و تاریکی می ترسم،
ولی فتیله فانوس نگاهت را پایین کشیدی!
من بی چراغ دنبال دفترم گشتم،
بی چراغ قلمی پیدا کردم
و بی چراغ از تو نوشتم!
نوشتم، نوشتم .
#نصرت_رحمانی
@asheghanehaye_fatima
ای دوست
این روزها
با هرکه دوست میشوم، احساس میكنم
آنقدر دوست بودهایم كه دیگر
وقت خیانت است...
#نصرت_رحمانی
@asheghanehaye_fatima
این روزها
با هرکه دوست میشوم، احساس میكنم
آنقدر دوست بودهایم كه دیگر
وقت خیانت است...
#نصرت_رحمانی
@asheghanehaye_fatima