انگشتهای من
به مردانی در تگزاس شبیهند
وقتی که اندام تو را محاصره کردهاند.
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
انگشتهای من
به مردانی در تگزاس شبیهند
وقتی که اندام تو را محاصره کردهاند.
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
چشم هایم را می بندم
و دهانم را از رویا پر می کنم
و قلبم سرم را تکان می دهـد
نگاه کن
این شاخه درست دیوانگی های مرا دارد!
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
و دهانم را از رویا پر می کنم
و قلبم سرم را تکان می دهـد
نگاه کن
این شاخه درست دیوانگی های مرا دارد!
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
حرف که میزنی انگار
سوسنی در صدایت راه میرود.
حرف بزن
میخواهم صدایت را بشنوم
تو باغبان صدایت بودی
و خندهات
دستهٔ کبوتران سفیدی
که به یکباره پرواز میکنند.
تو را دوست دارم
چن صدای اذان در سپیدهدم
چون راهی که به خواب منتهی میشود
تو را دوست دارم
چون آخرین بستهٔ سیگاری در تبعید.
تو نیستی
و هنوز مورچهها
شیار گندم را دوست دارند
و چراغ هواپیما
در شب دیده میشود
عزیزم
هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر میگیرد از ریل خارج نمیشود.
و من
گوزنی که میخواست
با شاخهایش قطاری را نگه دارد.
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
سوسنی در صدایت راه میرود.
حرف بزن
میخواهم صدایت را بشنوم
تو باغبان صدایت بودی
و خندهات
دستهٔ کبوتران سفیدی
که به یکباره پرواز میکنند.
تو را دوست دارم
چن صدای اذان در سپیدهدم
چون راهی که به خواب منتهی میشود
تو را دوست دارم
چون آخرین بستهٔ سیگاری در تبعید.
تو نیستی
و هنوز مورچهها
شیار گندم را دوست دارند
و چراغ هواپیما
در شب دیده میشود
عزیزم
هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر میگیرد از ریل خارج نمیشود.
و من
گوزنی که میخواست
با شاخهایش قطاری را نگه دارد.
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
.
مهربانی ات را با گل ها
در میان بگذار
با سنگ ها...با رودی که می رود
مهربانی ات را با جنگ در میان بگذار
صدای تو چشمه ای خواهد شد
و انسان را با انسان
آشتی خواهد داد...
#غلامرضا_بروسان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
مهربانی ات را با گل ها
در میان بگذار
با سنگ ها...با رودی که می رود
مهربانی ات را با جنگ در میان بگذار
صدای تو چشمه ای خواهد شد
و انسان را با انسان
آشتی خواهد داد...
#غلامرضا_بروسان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima