عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قطعه《شمع خاموش》

خواننده: #ماندانا_خضرایی

آهنگساز: #هوشنگ_فراهانی

من صدای توام، آشنای توام
چون پرنده ی صبح، در هوای توام


@asheghanehaye_fatima
Be Sooye To ::www.AlvandMusic.Com::
Mandana Khazraei
به سوی تو به شوق روی تو
به طرف کوی تو
سپیده دم آیم
مگر تو را جویم....بگو کجایی...

تصنیف : #به_سوی_تو
با صدای : #ماندانا_خضرایی
بازخوانی ترانه #کوروس_سرهنگ_زاده

@asheghanehaye_fatima
Forwarded from Nafir " نَفیر
رفتی و دل دیوانه شد با هر خوشی بیگانه شد
بی تو دگر این سوز غم پایان ندارد...
غم با دلم هم خانه شد
کاشانه ام ویرانه شد
دردا که درد رفتنت
درمان ندارد درمان ندارد...
با این منِ مانده تا به ابد
در آرزویت بگو چه کنم
چون مرغ دل در هوای تو گر
پر زد به سویت بگو چه کنم
دانم در این کنج خانه دگر
شادی نگیرد سراغ مرا
کولاکِ بی ره و سردِ زمان
خشکانده چون جانِ باغِ مرا...
تو مرا مسپار دل من به دستِ طوفان
به کجا بروی ز برم چنین شتابان...
دردا کشیده که چون غمت
آتش به جانم
بی تو چگونه سر کنم
دیگر ندانم
باور ندارم چگونه ز دستت ربوده خزان نوبهار مرا
باور نداری که رفتن جانت گرفته ز جانم قرار مرا...
دانم در این کنج خانه دگر
شادی نگیرد سراغ مرا
کولاک بی ره و سردِ زمان
خشکانده چون جانِ باغِ مرا...
تو مرا مسپار دل من به دستِ طوفان
به کجا ، چنین شتابان...

#ماندانا_خضرایی
#قصه_ی_شب
#Mandana_Khazraei
@na_fir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گرته_ویدئو

رفتی و دل دیوانه شد با هر خوشی بیگانه شد
بی تو دگر این سوز غم پایان ندارد
غم با دلم هم خانه شد
کاشانه ام ویرانه شد
دردا که درد رفتنت
درمان ندارد درمان ندارد
با این من مانده تا به ابد
در آرزویت بگو چه کنم
چون مرغ دل در هوای تو گر
پر زد به سویت بگو چه کنم
دانم در این کنج خانه دگر
شادی نگیرد سراغ مرا
کولاک بی ره و سرد زمان
خشکانده چون جان باغ مرا
به کجا بروی ز برم چنین شتابان
دردا کشیده که چون غمت
آتش به جانم
بی تو چگونه سر کنم
دیگر ندانم
باور ندارم چگونه ز دستت ربوده خزان نوبهار مرا
باور نداری که رفتن جانت گرفته ز جانم قرار مرا
دانم در این کنج خانه دگر
شادی نگیرد سراغ مرا
کولاک بی ره و سرد زمان
خشکانده چون جان باغ مرا
تو مرا مسپار دل من به دست طوفان
به کجا بروی ز برم چنین شتابان

#ماندانا_خضرایی
باغ خشکیده

@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"عید نوروزه"


🎙 #ماندانا_خضرایی

نرم‌نرمک می‌‌رسد اینک بهار
خوش به‌حالِ روزگار...

خوش به‌حالِ دختر میخک
که می‌خندد به ناز

خوش به‌حالِ جام لبریز از شراب
خوش به‌حالِ آفتاب

ای دلِ من گرچه در این روزگار
جامۀ رنگین نمی‌پوشی به کام
بادۀ رنگین نمی‌بینی به‌ جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌باید تُهی‌ست
ای دریغ از تو اگر چون گُل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای‌ دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفت‌رنگش می‌شود هفتاد رنگ


#فریدون_مشیری

@asheghanehaye_fatima
شب تنهائی
ماندانا خضرایی
شب تنهایی سحر نشود
آه از این شبهایی که پایان ندارد ...

#ماندانا_خضرایی
#هوشنگ_فراهانی
@asheghanehaye_fatima