@asheghanehaye_fatima
ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﭼﯿﺴﺖ
ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ
ﻣﻦ ﻣﻘﺼﺮﻡ !
ﺍﻭ ( ﮐﺸﯿﺶ ) ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﻢ
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ
ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﯾﻘﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ
ﺍﺭﺯﺵ ﯾﮏ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯼ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...
#بیگانه_آلبر_کامو
ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﭼﯿﺴﺖ
ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ
ﻣﻦ ﻣﻘﺼﺮﻡ !
ﺍﻭ ( ﮐﺸﯿﺶ ) ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﻢ
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ
ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﯾﻘﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ
ﺍﺭﺯﺵ ﯾﮏ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯼ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...
#بیگانه_آلبر_کامو
@asheghanehaye_fatima
شب ها تپانچه ام را چک می کنم
همه چیز باید درست باشد
ماشه خوب چکانده شود
گلوله به موقع آتش کند
جذاب است
کاری را که هیچ وقت انجام نخواهم داد
مو به مو مرور می کنم
#سارا_محمدی_اردهالی
از کتاب #بیگانه_میخندد
#نشر_مروارید
شب ها تپانچه ام را چک می کنم
همه چیز باید درست باشد
ماشه خوب چکانده شود
گلوله به موقع آتش کند
جذاب است
کاری را که هیچ وقت انجام نخواهم داد
مو به مو مرور می کنم
#سارا_محمدی_اردهالی
از کتاب #بیگانه_میخندد
#نشر_مروارید
@asheghanehaye_fatima
متوجه شدم آدمی که حتی فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند صدسال را راحت در زندان بگذراند! آنقدر یاد و خاطره خواهد داشت که حوصلهاش سر نرود...!
#بیگانه
#آلبر_کامو
متوجه شدم آدمی که حتی فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند صدسال را راحت در زندان بگذراند! آنقدر یاد و خاطره خواهد داشت که حوصلهاش سر نرود...!
#بیگانه
#آلبر_کامو
متوجه شدم آدمی که فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند صدسال را راحت در زندان بگذراند! آنقدر یاد و خاطره خواهد داشت که حوصلهاش سر نرود!
✏️ #آلبر_کامو
📚 #بیگانه
@asheghanehaye_fatima
✏️ #آلبر_کامو
📚 #بیگانه
@asheghanehaye_fatima
آدمها یک بار عمیقا عاشق میشوند.
چون فقط یکبار نمیترسند که همهچیز خود را از دست بدهند؛ امّا بعد از همان یکبار، ترسها آنقدر عمیق میشوند که عشق، دیگر دور میایستد
✏️ #آلبر_کامو
📚 #بیگانه
@asheghanehaye_fatima
چون فقط یکبار نمیترسند که همهچیز خود را از دست بدهند؛ امّا بعد از همان یکبار، ترسها آنقدر عمیق میشوند که عشق، دیگر دور میایستد
✏️ #آلبر_کامو
📚 #بیگانه
@asheghanehaye_fatima
...
غالباً فکر میکردم که اگر مجبورم میکردند
در تنه درخت خشکی زندگی کنم و در آنجا
هیچ مشغولیتی جز نگاه کردن به آسمان
بالای سرم نداشته باشم، آنوقت هم کم کم
عادت میکردم. آنجا هم به انتظار گذشتن
پرندگان و یا به انتظار ملاقات ابرها، وقت
خود را میگذراندم، مثل اینجا در زندان
که منتظر دیدن کراوت های عجیب وکیلم
هستم و همانطور که در دنیای آزاد،
روزشماری میکردم که شنبه فرا برسد و
اندام ماری را در آغوش بکشم ... درست
که فکر کردم، من در تنه یک درخت خشک
نبودم و بدبختتر از من هم پیدا میشد،
وانگهی، این یکی از عقاید مادرم بود و آن را
غالباً تکرار میکرد که «انسان، بالاخره به همه
چیز عادت میکند».
#بیگانه
#آلبرکامو
@asheghanehaye_fatima
غالباً فکر میکردم که اگر مجبورم میکردند
در تنه درخت خشکی زندگی کنم و در آنجا
هیچ مشغولیتی جز نگاه کردن به آسمان
بالای سرم نداشته باشم، آنوقت هم کم کم
عادت میکردم. آنجا هم به انتظار گذشتن
پرندگان و یا به انتظار ملاقات ابرها، وقت
خود را میگذراندم، مثل اینجا در زندان
که منتظر دیدن کراوت های عجیب وکیلم
هستم و همانطور که در دنیای آزاد،
روزشماری میکردم که شنبه فرا برسد و
اندام ماری را در آغوش بکشم ... درست
که فکر کردم، من در تنه یک درخت خشک
نبودم و بدبختتر از من هم پیدا میشد،
وانگهی، این یکی از عقاید مادرم بود و آن را
غالباً تکرار میکرد که «انسان، بالاخره به همه
چیز عادت میکند».
#بیگانه
#آلبرکامو
@asheghanehaye_fatima