عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری! افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه
بخورد روزه‌ی خود را به گمانش که شب است

زیر لب، وقت نوشتن همه کس نقطه نهد
این عجب! نقطه خال تو به بالای لب است

یا رب! این نقطه ی لب را که به بالا بنهاد؟
نقطه هر جا غلط افتاد، مکیدن ادب است

شحنه اندر عقب است و، من از آن می‌ترسم
که لب لعل تو، آلوده به ماء العنب است

منعم از عشق کند زاهد و، آگه نبود
شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است

گفتمش ای بت من، بوسه بده جان بستان
گفت: رو کاین سخن تو، نه بشرط ادب است

عشق آنست که از روی حقیقت باشد
هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است

گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد
سودن چهره به خاک سر کویش سبب است

#شاطر_عباس_صبوحی
#التماس_دعا
@asheghanehaye_fatima



به اختیار زدم دل به زلف یار،گره
به کار خویش، فکندم به اختیار،گره

شماره‌ی گره زلف خود، به سبحه مکن
که صد گره چه کند در بر هزار گره

گره مزن سر زلف دو تا به یک‌دیگر
که هیچ‌کس نزند مار را به مار، گره

ز ابروی عرق آلوده‌ات گره بگشا
که خورده بر دم شمشیر آب‌دار، گره

به سایه‌ی مژه ام پا منه،که می‌ترسم
خدا نکرده خورد برگ گل به خار، گره

گره زدی سر زلف و، دلم ز ناله فتاد
فتد ز نغمه، چو افتد به سیم تار، گره

بسی دهان تو تنگ است در سخن گوئی
که در لبان تو، مو می‌خورد هزار گره

بسی به کار صبوحی گره زده زلفت
چو مفلسی زده بر سیم خوش عیار،گره


#شاطر_عباس_صبوحی
دست بر زلفش زدم،
شب بود، چشمش مست خواب
برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب

گفتمش خورشید سر زد،
ماه من بیدار شو

گفت تا من برنخیزم،
کی برآید آفتاب


#شاطر_عباس_صبوحی

@asheghanehaye_fatima
رخ پیش از آفتاب مکن عاری از نقاب
ترسم نمازِ صبحِ جهانی قضا شود

#شاطر_عباس_صبوحی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima