Forwarded from شعرنوش
بهانۀ من
صداخوانی #فاطیما
تنظیم #آرتا_رحیمی
ميشه باشى؟
ميشه وقتى حالم بده و دارم دفترچه تلفنم رو مرور مى كنم
تا به يكى زنگ بزنم
و فقط دنبالِ يه گوشم اما هيچكس رو پيدا نمى كنم، تو باشى؟
ميشه گاهى فقط يه اس بدى كه حالت خوبه،
تا من دلم گرم بشه كه يكى به فكرمه،
كه يكى دوسم داره،
كه يكى مى دونه من الان تو چه حالى ام...ميشه؟
ميشه به من اجازه بدى كه گاهى واست شعر بنويسم،
كه گاهى تورو مخاطب خودم قرار بدم،
كه وقتى مى گم چشمات،
چشماى تو منظورم باشه...ميشه؟
ميشه گاهى صدات بزنم و تو بگى جانم؟
اما من جوابى نداشته باشم
و فقط خواسته باشم كه صدات زده باشم،
ميشه؟
ميشه فقط باشى تا من فكر كنم...
اونقدرا هم تنها نيستم و دنيام دو نفره اس،
تا كمى از حجمِ تنهايى هام كاسته بشه،
ميشه؟
ميشه باشى؟
♥️
همیشه فکر میکردم
خوب که باشی
به مرور زمان همه باهات خوب میشن
ولی الان متوجه شدم
خوب که باشی ازت انتظار خوب بودن دارن
نمیتونی اعتراض کنی
چون ازت انتظار ندارن
نمیتونی گله و شکایت کنی
چون ازت انتظار ندارن
نمیتونی گریه کنی
چون همه به لبخندت عادت دارن
نمیتونی فریاد بزنی چون همیشه سکوت کردی
آخرشم میگن ولش کن این روانیه دیوونس هیچی حالیش نیست
ولی بدونین
اونقدر حالیمه که بدونم
انسانیت به آدم بودن نیست
انسانیت یعنی وقتی کسی بهت محبت میکنه
جواب محبتشو با محبت بدی
اگه نتونستی عیبی نداره
فقط کاری نکن که فکر کنه این همه مدت
احمق بوده...
♥️♥️
همیشه جنگیدن خوب نیست
اینو باید بدونیم اینروزها
با آدمای کوته نظر نباید جنگید
برای بدست آوردن دلشون نباید جنگید
برای اثبات خوب بودن نباید جنگید
میدونید
بعضی چیزا با جنگیدن بدست میاد بی ارزش میشن
اینروزها نسخه ی فاصله گرفتن رو
بپیچید برای هر کسی که رنجتون میده
از آدمایی که دروغ میگن فاصله بگیرید
از آدمایی که ظلممیکنن
حرمت نگه نمیدارن فاصله بگیرید
با حقارت بعضی از ادما و دلهاشون نباید بجنگید
باید نادیده شون بگیرید و گذشت کنید و
ببخشیدشون!
نه برای اینکه مستحق بخشش هستن
نه...
برای اینکه شما مستحق آرامشید
♥️♥️♥️
با این همه جدایی دنیا ادامه دارد...
تلخ است و سخت و مبهم، اما ادامه دارد!
مجنون اگرچه چندیست دست از جنون کشیده ست،
لطفاً به او بگویید: لیلا ادامه دارد...
🎧 بشنوید
─═ঊঈ عضویت در شعرنوش ঈঊ═─
صداخوانی #فاطیما
تنظیم #آرتا_رحیمی
ميشه باشى؟
ميشه وقتى حالم بده و دارم دفترچه تلفنم رو مرور مى كنم
تا به يكى زنگ بزنم
و فقط دنبالِ يه گوشم اما هيچكس رو پيدا نمى كنم، تو باشى؟
ميشه گاهى فقط يه اس بدى كه حالت خوبه،
تا من دلم گرم بشه كه يكى به فكرمه،
كه يكى دوسم داره،
كه يكى مى دونه من الان تو چه حالى ام...ميشه؟
ميشه به من اجازه بدى كه گاهى واست شعر بنويسم،
كه گاهى تورو مخاطب خودم قرار بدم،
كه وقتى مى گم چشمات،
چشماى تو منظورم باشه...ميشه؟
ميشه گاهى صدات بزنم و تو بگى جانم؟
اما من جوابى نداشته باشم
و فقط خواسته باشم كه صدات زده باشم،
ميشه؟
ميشه فقط باشى تا من فكر كنم...
اونقدرا هم تنها نيستم و دنيام دو نفره اس،
تا كمى از حجمِ تنهايى هام كاسته بشه،
ميشه؟
ميشه باشى؟
♥️
همیشه فکر میکردم
خوب که باشی
به مرور زمان همه باهات خوب میشن
ولی الان متوجه شدم
خوب که باشی ازت انتظار خوب بودن دارن
نمیتونی اعتراض کنی
چون ازت انتظار ندارن
نمیتونی گله و شکایت کنی
چون ازت انتظار ندارن
نمیتونی گریه کنی
چون همه به لبخندت عادت دارن
نمیتونی فریاد بزنی چون همیشه سکوت کردی
آخرشم میگن ولش کن این روانیه دیوونس هیچی حالیش نیست
ولی بدونین
اونقدر حالیمه که بدونم
انسانیت به آدم بودن نیست
انسانیت یعنی وقتی کسی بهت محبت میکنه
جواب محبتشو با محبت بدی
اگه نتونستی عیبی نداره
فقط کاری نکن که فکر کنه این همه مدت
احمق بوده...
♥️♥️
همیشه جنگیدن خوب نیست
اینو باید بدونیم اینروزها
با آدمای کوته نظر نباید جنگید
برای بدست آوردن دلشون نباید جنگید
برای اثبات خوب بودن نباید جنگید
میدونید
بعضی چیزا با جنگیدن بدست میاد بی ارزش میشن
اینروزها نسخه ی فاصله گرفتن رو
بپیچید برای هر کسی که رنجتون میده
از آدمایی که دروغ میگن فاصله بگیرید
از آدمایی که ظلممیکنن
حرمت نگه نمیدارن فاصله بگیرید
با حقارت بعضی از ادما و دلهاشون نباید بجنگید
باید نادیده شون بگیرید و گذشت کنید و
ببخشیدشون!
نه برای اینکه مستحق بخشش هستن
نه...
برای اینکه شما مستحق آرامشید
♥️♥️♥️
با این همه جدایی دنیا ادامه دارد...
تلخ است و سخت و مبهم، اما ادامه دارد!
مجنون اگرچه چندیست دست از جنون کشیده ست،
لطفاً به او بگویید: لیلا ادامه دارد...
🎧 بشنوید
─═ঊঈ عضویت در شعرنوش ঈঊ═─
Spreaker
Bahaneh_ye_Man
بهانۀ من
صداخوانی #فاطیما
تنظیم #آرتا_رحیمی
ميشه باشى؟
ميشه وقتى حالم بده و دارم دفترچه تلفنم رو مرور مى كنم
تا به يكى زنگ بزنم
و فقط دنبالِ يه گوشم اما هيچكس رو پيدا نمى كنم، تو باشى؟...
صداخوانی #فاطیما
تنظیم #آرتا_رحیمی
ميشه باشى؟
ميشه وقتى حالم بده و دارم دفترچه تلفنم رو مرور مى كنم
تا به يكى زنگ بزنم
و فقط دنبالِ يه گوشم اما هيچكس رو پيدا نمى كنم، تو باشى؟...
Forwarded from شعرنوش
💞🌧☁️❄️
🌧☁️❄️
☁️❄️
❄️
❄️✅#جمعه
❄️✍🏻نوشتۀ #پریسا_زابلی_پور
❄️🎤خوانش #فاطیما
❄️🎧آواز #روزبه_بمانی
❄️👈تنظیم #آرتا_رحیمی
من با صبح های جمعه
که اتاق خالی تر از هر موقعی توی ذوق می زنه
مشکل اساسی دارم...!
مخصوصاً که دیشبش که پنجشنبه باشه
یک ساعت تمام،
اتوبان گردی کرده باشم و سعی کرده باشم همه جا برم
به جز حوالی یه خیابون...!!
بعد از تو،
من همیشه صبح های جمعه مور مورم می شه...
نه برای اینکه تنهام،
برای اینکه فکر می کنم تو همین حالا توی بغل یکی دیگه
داری این پهلو اون پهلو می شی...
نه که حسود باشم نه...
فقط فکر می کنم کجای این بازی شبیه انصافه...؟!
من به زور از جام بلند می شم و
وسطِ آشپزخونه شلوغ،
دنبال فرنچ پرس یه کم گیج می زنم و
چند دقیقه بعد با ماگی که توی دستمه،
و از قضا جفت همین ماگ الآن
روی کانتر آشپزخونۀ تو جا خوش کرده،
جلوی پنجره با آهنگ نسکافه رستاک
به یه جایی توی آسمون خیره می شم...
تو چای می ریزی و نیمرو می زنی
واسۀ عشق رو تخت ولو شده ات
و همینطور که زیر لب با اون صدای جذابت
واسش زنده آهنگ اجرا می کنی
با یه سینی پُر که از قضا یه ماگ آشنا روش سنگینی می کنه،
میری سمت تخت تا باهم صبحونه رو
لابه لای ملافه هایی که بوی عشقبازی شب قبل میده تناول کنید...
کجای این تصویر شبیه انصافه...؟!
دیشب تختخواب من پره دلتنگی بود...
دارم به نصیحت های دیگران
بعدِ خوندن این اراجیف فکر می کنم:
تو هم پاشو نیمرو بزن با چایی و
بلند بلند آهنگ بخون و برقص صبح جمعه رو...
باشه قبول...
تا اینجاشو هستم...
اما...
من هنوز نتونستم کسی رو شریک صبحونه
توی رختخوابم کنم،
بعدِ اینهمه ماه...
─═ঊঈ #پریسا_زابلی_پور ঈঊ═─
در #اسپریاکر بشنوید:
https://www.spreaker.com/user/artatv/friday
☁️
❄️🌧
❄️─═ঊঈ 👇عضویت در کانال #شعرنوش 👇 ঈঊ═─
☁️
https://telegram.me/joinchat/CkoPaDwFihfSlFDqmLsy1Q
🌧
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
🌧☁️❄️
☁️❄️
❄️
❄️✅#جمعه
❄️✍🏻نوشتۀ #پریسا_زابلی_پور
❄️🎤خوانش #فاطیما
❄️🎧آواز #روزبه_بمانی
❄️👈تنظیم #آرتا_رحیمی
من با صبح های جمعه
که اتاق خالی تر از هر موقعی توی ذوق می زنه
مشکل اساسی دارم...!
مخصوصاً که دیشبش که پنجشنبه باشه
یک ساعت تمام،
اتوبان گردی کرده باشم و سعی کرده باشم همه جا برم
به جز حوالی یه خیابون...!!
بعد از تو،
من همیشه صبح های جمعه مور مورم می شه...
نه برای اینکه تنهام،
برای اینکه فکر می کنم تو همین حالا توی بغل یکی دیگه
داری این پهلو اون پهلو می شی...
نه که حسود باشم نه...
فقط فکر می کنم کجای این بازی شبیه انصافه...؟!
من به زور از جام بلند می شم و
وسطِ آشپزخونه شلوغ،
دنبال فرنچ پرس یه کم گیج می زنم و
چند دقیقه بعد با ماگی که توی دستمه،
و از قضا جفت همین ماگ الآن
روی کانتر آشپزخونۀ تو جا خوش کرده،
جلوی پنجره با آهنگ نسکافه رستاک
به یه جایی توی آسمون خیره می شم...
تو چای می ریزی و نیمرو می زنی
واسۀ عشق رو تخت ولو شده ات
و همینطور که زیر لب با اون صدای جذابت
واسش زنده آهنگ اجرا می کنی
با یه سینی پُر که از قضا یه ماگ آشنا روش سنگینی می کنه،
میری سمت تخت تا باهم صبحونه رو
لابه لای ملافه هایی که بوی عشقبازی شب قبل میده تناول کنید...
کجای این تصویر شبیه انصافه...؟!
دیشب تختخواب من پره دلتنگی بود...
دارم به نصیحت های دیگران
بعدِ خوندن این اراجیف فکر می کنم:
تو هم پاشو نیمرو بزن با چایی و
بلند بلند آهنگ بخون و برقص صبح جمعه رو...
باشه قبول...
تا اینجاشو هستم...
اما...
من هنوز نتونستم کسی رو شریک صبحونه
توی رختخوابم کنم،
بعدِ اینهمه ماه...
─═ঊঈ #پریسا_زابلی_پور ঈঊ═─
در #اسپریاکر بشنوید:
https://www.spreaker.com/user/artatv/friday
☁️
❄️🌧
❄️─═ঊঈ 👇عضویت در کانال #شعرنوش 👇 ঈঊ═─
☁️
https://telegram.me/joinchat/CkoPaDwFihfSlFDqmLsy1Q
🌧
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
Spreaker
Friday
#جمعه
نوشتۀ #پریسا_زابلی_پور
خوانش #فاطیما
آواز #روزبه_بمانی
تنظیم #آرتا_رحیمی
من با صبح های جمعه
که اتاق خالی تر از هر موقعی توی ذوق می زنه
مشکل اساسی دارم...!
مخصوصاً که دیشبش که پنجشنبه باشه
یک
نوشتۀ #پریسا_زابلی_پور
خوانش #فاطیما
آواز #روزبه_بمانی
تنظیم #آرتا_رحیمی
من با صبح های جمعه
که اتاق خالی تر از هر موقعی توی ذوق می زنه
مشکل اساسی دارم...!
مخصوصاً که دیشبش که پنجشنبه باشه
یک
Forwarded from عاشقانه های فاطیما
Forwarded from اتچ بات
💞💛🍁🍂
💛🍁🍂
🍁🍂
🍂
🍂🍁 #آبان
🍂✍️ شاعر #مریم_قهرمانلو
🍂💞شعرخواني #فاطیما
🍂👈 تهیه و تنظیم #آرتا_رحیمی
@asheghanehaye_fatima
آبان هوایش غرق دلتنگی ست، عطرِ تو را در مشت خود دارد
فهمیده خیلی دوستت دارم، هی پشتِ هم با عشق می بارد
آبان از اول هم مُردد بود، عطر تو را جاری کند یا نه
می خواست لبریزت شوم اما اینگونه باران گرد و رسوا! نه
او دیده بود از اولِ پاییـز هر شب به یادت شعر می خوانم
فهمیده بودم زیرِ این باران، تو می روی، من خیس می مانم
آبان شدم در اوجِ بی مهری، ابری شدم اما نمی بارم
بعد از تو این پاییزِ لا کِردار گفته: هوای بدتری دارم !؟
آنقدر از عشقـت نوشتم که: ما دسته جمعی عاشقت هستیم
دروازه ی این شهرِ عاشق را جُز تو به روی هر کسی بستیم
بارانِ امشب بهتر از قبل است جوری که فکرش را نمی کردی
آبان خبرهای خوشی دارد،شاید... به پای قصه برگردی
─═ঊঈ @asheghanehaye_fatima ঈঊ═─
🌧
🍁⛈
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍂🍁🍂
💛🍁🍂
🍁🍂
🍂
🍂🍁 #آبان
🍂✍️ شاعر #مریم_قهرمانلو
🍂💞شعرخواني #فاطیما
🍂👈 تهیه و تنظیم #آرتا_رحیمی
@asheghanehaye_fatima
آبان هوایش غرق دلتنگی ست، عطرِ تو را در مشت خود دارد
فهمیده خیلی دوستت دارم، هی پشتِ هم با عشق می بارد
آبان از اول هم مُردد بود، عطر تو را جاری کند یا نه
می خواست لبریزت شوم اما اینگونه باران گرد و رسوا! نه
او دیده بود از اولِ پاییـز هر شب به یادت شعر می خوانم
فهمیده بودم زیرِ این باران، تو می روی، من خیس می مانم
آبان شدم در اوجِ بی مهری، ابری شدم اما نمی بارم
بعد از تو این پاییزِ لا کِردار گفته: هوای بدتری دارم !؟
آنقدر از عشقـت نوشتم که: ما دسته جمعی عاشقت هستیم
دروازه ی این شهرِ عاشق را جُز تو به روی هر کسی بستیم
بارانِ امشب بهتر از قبل است جوری که فکرش را نمی کردی
آبان خبرهای خوشی دارد،شاید... به پای قصه برگردی
─═ঊঈ @asheghanehaye_fatima ঈঊ═─
🌧
🍁⛈
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍂🍁🍂
Telegram
🍀 من به تو مربوطم
🖌 نوشتۀ: لیلا کُردبچه
🎤 صداخوانی: #فاطیما
🎶 آواز: پریناز و نارین
📀 تنظیم: #آرتا_رحیمی
👇👇👇
🖌 نوشتۀ: لیلا کُردبچه
🎤 صداخوانی: #فاطیما
🎶 آواز: پریناز و نارین
📀 تنظیم: #آرتا_رحیمی
👇👇👇
Forwarded from ArtaMusic_channel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 #عشق
🖌 شاعر #هالینا_پوشویاتوسکا « لهستانی »
📖 برگردان #مرجان_وفایی
🎤 صدا خوانی #فاطیما
🎶 آواز #ملونا
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
دستهای تو
چند سال دارند!؟
درختانی در هم تنیده!
موهایم را که نوازش کنی،
بهار میرسد!
عطر بیدار شدن ریشهها،
زمزمهی زمین،
پاییز را میخکوب میکند!
در میان خشکی انگشتانت
نسیم بهار میرقصد،
و من
گردن سبزم را خم میکنم،
تا انحنای دستانت
هرچه عمیقتر،
پوست گرم مرا
لمس کند!
❄️ @shernosh
🖌 شاعر #هالینا_پوشویاتوسکا « لهستانی »
📖 برگردان #مرجان_وفایی
🎤 صدا خوانی #فاطیما
🎶 آواز #ملونا
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
دستهای تو
چند سال دارند!؟
درختانی در هم تنیده!
موهایم را که نوازش کنی،
بهار میرسد!
عطر بیدار شدن ریشهها،
زمزمهی زمین،
پاییز را میخکوب میکند!
در میان خشکی انگشتانت
نسیم بهار میرقصد،
و من
گردن سبزم را خم میکنم،
تا انحنای دستانت
هرچه عمیقتر،
پوست گرم مرا
لمس کند!
❄️ @shernosh
Forwarded from ArtaMusic_channel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 #حرف_بزن_باهام
🎶 آواز #علیرضا_پوراستاد & #امیرحسین_افتخاری
🎤 صدا خوانی #بانو_فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال های #شعرنوش & #عاشقانه_های_فاطیما
❄️ @shernosh
❄️@asheghanehaye_fatima
🎶 آواز #علیرضا_پوراستاد & #امیرحسین_افتخاری
🎤 صدا خوانی #بانو_فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال های #شعرنوش & #عاشقانه_های_فاطیما
❄️ @shernosh
❄️@asheghanehaye_fatima
Forwarded from شعرنوش
🖌 #سید_تقی_سیدی
🎤 #فاطیما
📀 #آرتا_رحیمی
🕊 #عاشقانه_های_فاطیما
دو قلب داشتم ای کاش در زمان ندیدن
یکی برای تو می شد یکی برای تپیدن....
🎤 #فاطیما
📀 #آرتا_رحیمی
🕊 #عاشقانه_های_فاطیما
دو قلب داشتم ای کاش در زمان ندیدن
یکی برای تو می شد یکی برای تپیدن....
Telegram
ArtaMusic_channel
🔘 #دو_قلب
🖌 شاعر #سید_تقی_سیدی
🎤 صدای خوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #عاشقانه_های_فاطیما
❄️@asheghanehaye_fatima
❄️ @shernosh
🖌 شاعر #سید_تقی_سیدی
🎤 صدای خوانی #فاطیما
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #عاشقانه_های_فاطیما
❄️@asheghanehaye_fatima
❄️ @shernosh
Forwarded from شعرنوش
🔘 #تو_خوبی
✍️ شاعر #سید_مهدی_موسوی
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
تو خوبی
شبیه غروبی که از پشت شیشه همیشه به من،
به وطن ربط دارد
ستونهای چوبی این خانهی عاشقانه
بدون دلیل و بهانه
به زن ربط دارد
به نزدیکی و دوریِ دوست
به حسّ سرانگشت بر پوست
به تاریکیِ مطلقِ هیچ در مشت
به عاشق شدن ربط دارد
تو خوبی
شبیه یک آهنگِ دلتنگ را
از دو سوی جهان گوش دادن
به گوشیِ خاموش و
آغوش او فکر کردن
به بغضِ پلنگِ پتو فکر کردن
به بوی تنش
که مرا میسپارد به هر موج
که دفنم کند توی دریاچهای باستانی
به جنگِ جهانیِ در خوابهایم
که میآیم از اوج پایین و پایین
به یک جوجه که مادرش دیر کرده
به یک بغض سنگین
که توی گلو گیر کرده
تو خوبی
شبیه کششهای آتش به پنبه
پس از هفتهها دیدنت چند شنبه
از این مردِ آمادهی مرگ
از آن آخرین برگ
به تو پل زدن
تو را دیدن و بو کشیدن
به محض رسیدن
هوس کردنِ بوسه بر گردنت
بغل کردنت از زمین و زمان مثل بادی رها
به آن چشمها زل زدن
تو خوبی
صدای «حمیرا»ی در جادههای شمالی
شبیه تکان خوردنِ شانه در رقصهای جنوبی
در این روزهایی که با سوز
از چشمِ خیسم به تو مینویسم
در آن لحظهای که رفیقانِ نزدیک
در آن راهِ بیماهِ تاریک
پس از دیدن برق شلّیک
مردّد شدند
من از اسب افتادم و عاشقانم
همه از کنارم فقط رد شدند
اگر دوستان بد شدند
در آن روزهای عمودیِ دودی
پس از بر تنم جای زخم و کبودی
تو بودی
در این روزهای فقط گریه در حال مستی
تو هستی
من از یاد بردم که از یاد بردم
زمین را،
زمان را،
غم جاودان را
همه دوستان را،
همه دشمنان را
غم عشق و نان را
فراموش کردم
تو ماندی فقط بر تنم مثل یک خالکوبی
به آغوش "تو" فکر کردم
به آواز خاموش "تو" فکر کردم
تو خوبی
تو خوبی...
✍️ شاعر #سید_مهدی_موسوی
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
تو خوبی
شبیه غروبی که از پشت شیشه همیشه به من،
به وطن ربط دارد
ستونهای چوبی این خانهی عاشقانه
بدون دلیل و بهانه
به زن ربط دارد
به نزدیکی و دوریِ دوست
به حسّ سرانگشت بر پوست
به تاریکیِ مطلقِ هیچ در مشت
به عاشق شدن ربط دارد
تو خوبی
شبیه یک آهنگِ دلتنگ را
از دو سوی جهان گوش دادن
به گوشیِ خاموش و
آغوش او فکر کردن
به بغضِ پلنگِ پتو فکر کردن
به بوی تنش
که مرا میسپارد به هر موج
که دفنم کند توی دریاچهای باستانی
به جنگِ جهانیِ در خوابهایم
که میآیم از اوج پایین و پایین
به یک جوجه که مادرش دیر کرده
به یک بغض سنگین
که توی گلو گیر کرده
تو خوبی
شبیه کششهای آتش به پنبه
پس از هفتهها دیدنت چند شنبه
از این مردِ آمادهی مرگ
از آن آخرین برگ
به تو پل زدن
تو را دیدن و بو کشیدن
به محض رسیدن
هوس کردنِ بوسه بر گردنت
بغل کردنت از زمین و زمان مثل بادی رها
به آن چشمها زل زدن
تو خوبی
صدای «حمیرا»ی در جادههای شمالی
شبیه تکان خوردنِ شانه در رقصهای جنوبی
در این روزهایی که با سوز
از چشمِ خیسم به تو مینویسم
در آن لحظهای که رفیقانِ نزدیک
در آن راهِ بیماهِ تاریک
پس از دیدن برق شلّیک
مردّد شدند
من از اسب افتادم و عاشقانم
همه از کنارم فقط رد شدند
اگر دوستان بد شدند
در آن روزهای عمودیِ دودی
پس از بر تنم جای زخم و کبودی
تو بودی
در این روزهای فقط گریه در حال مستی
تو هستی
من از یاد بردم که از یاد بردم
زمین را،
زمان را،
غم جاودان را
همه دوستان را،
همه دشمنان را
غم عشق و نان را
فراموش کردم
تو ماندی فقط بر تنم مثل یک خالکوبی
به آغوش "تو" فکر کردم
به آواز خاموش "تو" فکر کردم
تو خوبی
تو خوبی...
Telegram
ArtaMusic_channel
🎙 #با_شاعران (برنامه شماره 15)
🔘 #سید_مهدی_موسوی با شعر " تو خوبی"
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
⚪️ برای مشاهده لیست برنامه های قبلی اینجا 🟩 را لمس کنید.
❄️ @shernosh
🔘 #سید_مهدی_موسوی با شعر " تو خوبی"
📀 تنظیم #آرتا_رحیمی
🕊 ارائه شده در کانال #شعرنوش
⚪️ برای مشاهده لیست برنامه های قبلی اینجا 🟩 را لمس کنید.
❄️ @shernosh