عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


ببخشای ای عشق !
ببخشای بر من اگر ارغوان را نفهمیده چیدم !!
اگر روی لبخند یک بوته آتش کشیدم !!
اگر سنگ را دیدم اما ،
در آئین احساس و آواز گنجشک نفس های سبزینه را حس نکردم !!
اگرماشه را دیدم اما هراس نگاه نفسگیر آهو به چشمم نیامد !!
بخشای بر من که هرگز ندیدم نگاه نسیمی مرا بشکفاند
و شعر شگرف شهابی به اوجم کشاند !
و هرگز نرفتم که خود را به دریا بگویم ،
و از باور ریشه ی مهربانی برویم !
کجا بودم ای عشق ؟؟؟
چرا روشنی را ندیدم ؟؟
چرا روشنی بود و من لال بودم ؟؟
چرا تاول دست یک کودک روستایی دلم را نلرزاند ؟؟
چرا کوچه ی رنج سرشار یک شهر در شعر من بی طرف ماند ؟؟



#محمدرضا_عبدالملکیان
.

‍ مرا می شناسی تو ای عشق ..
که در من گره خورده احساسِ رویش

گره خورده ام من به پَرهای پرواز
گره خورده ام من به معنای فردا
گره خورده ام من به آن رازِ روشن
که می آید از سمتِ سبزِ عدالت ..

دلِ تشنه ای دارم ای عشق
صدایم کن از بارشِ بید مجنون
صدایم کن از ذهنِ زاینده ی ابر
مرا زنده کن در نفسهای بار آورِ برگ
مرا خنده کن بر لبانی
_ که شب را نگفتند
مرا آشنا کن به گُلهای شوقی
که این سو شکستند و آنسو شکفتند ...



#محمدرضا_عبدالملکیان



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



با هرچه عشق
نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود
راه تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست
که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو
می توان گشود...

#محمدرضا_عبدالملکیان
شانه های من 
برای تُوست

تکیه کن
نترس، تکیه کن

لحظه های من
پُر از هوای تُوست
بر دلم بِبار ؛
چون بهار
با هزار و یک جوانه
تازه می شَوَم
بَر قرارِ این مدار

تار وُ پودِ
لحظه های من
پُر از صدای تُوست
شورِ من ،
شوقِ شانہ‌های من
برای تُوست

تکیه کن
نترس، تکیه کن



#محمدرضا_عبدالملکیان
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
چه نامرادی تلخی
و دریغا، چه تلخ تلخ فرو می ریزم
با سنگینی این غربت عمیق
در سرزمین اجدادی خویش
و دریغا، چه عطشناک و پریشان پیر
می شوم
در بارش این گستره ی تشویش
در خانه ی خورشید ها و خاطره ها
دریغا بر من، چگونه فراموش می شود؟

#محمدرضا_عبدالملکیان


@asheghanehaye_fatima
من دلم برای آن شبِ قشنگ
من دلم برای جاده‌ای که عاشقانه بود
آن سیاهی و ‌سکوت
چشمکِ ستاره هایِ دور
من دلم برای "او" گرفته است...!

#محمدرضا_عبدالملکیان


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
شکوه نمی کنم
نه از تو
نه از دلم
بهانه ای می خواست
این سیگار بی سرانجام
تا هر دو دود شویم
در زیر همین آه و همین آسمان.



#محمدرضا_عبدالملکیان
زیبا
هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو می‌چرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچه‌های محبت را
با من بگرد

یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دل‌ها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم تا تردی بالایت
در تندباد عشق نلرزد

زیبا آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را
احساس می‌کنم
آنگونه عاشقم که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است

#محمدرضا_عبدالملکیان

@asheghanehaye_fatima
جای من خالی است 
جای من در عشق 
جای من در لحظه های بی دریغ اولین دیدار
 جای من خالی است 

من کجا گم کرده ام آهنگ باران را!؟

من کجا از مهربانی چشم پوشیدم!؟...


#محمدرضا_عبدالملکیان

...🚶‍♂...
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☀️🔸🔸🔸

🎥 قطعه "پرفکت" اجرایی ماندگار توسط "اد شیران"
به همراه سکانس های زیبا فیلم سیندرلا

Film :Ella and Kit (Cinderella 2015 -
Artist :Ed Sheeran -
Music :Perfect

رو ‌به‌ روی من فقط تو بوده‌ای؛
از همان نگاهِ اولین،
از همان زمان که آفتاب
با تو آفتاب شد،..
از همان زمان
که جستجوی عاشقانه‌ی مرا
نگاهِ تو جواب شد.

#محمدرضا_عبدالملکیان

@asheghanehaye_fatima
دل روشنی دارم ای عشق ،
صدایم کن از هر کجا می توانی ..
صدا کن مرا از صدف های سرشار باران ،
صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن ..
صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو ،
بگو پشت پرواز مرغان عاشق چه رازی است ؟
بگو با کدامین نفس ، می توان تا کبوتر سفرکرد ؟
بگو با کدامین افق ، می توان تاشقایق خطر کرد ؟
مرا می شناسی تو ای عشق !
من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است .
و طوفان یک گل ، مرا زیر و رو کرد.
پُرم از عبور پرستو ، صدای صنوبر ، سلام سپیدار ، پُرم از شکیب و شکوه درختان
و در من تپش های قلب علف ریشه دارد.
دل من ، گره گیر چشم نجیب گیاه است ،
صدای نفس های سبزینه را می شناسم .
و نجوای شبنم ،
مرا می برد تا افق های باز بشارت
مرا می شناسی تو ای عشق ،
که در من گره خورده احساس رویش
گره خورده ام من به پرهای پرواز ،
گره خورده ام من به معنای فردا
گره خورده ام من به آن راز روشن ،
که می آید از سمت سبز عدالت
دل تشنه ای دارم ای عشق ،
صدایم کن از بارش بید مجنون
صدایم کن از ذهن زاینده ی ابر ،
مرا زنده کن زیر آوار باران
مرا تازه کن در نفس های بار آور برگ
مرا خنده کن بر لبانی ، که شب را نگفتند
مرا آشنا کن به گل های شوقی ، که این سو شکستند و آن سو شکفتند
دل نورسی دارم ای عشق ،
مرا پل بزن تا نسیم نوازش
مرا پل بزن تا تکاپوی خورشید ،
مرا پل بزن تا حضور جوانه
مرا پل بزن تا سحر ،
تا سبدهای بار آور باغ
دل عاشقی دارم ای عشق ،
صدایم کن از صبر سجاده ی شب
صدایم کن از سمت بیداری کوه ،
صدایم کن از اوج یک شیهه بر قله صبح
صدایم کن از صبح یک مرد بر مرکب نور
صدایم کن از نور یک فتح ، بر شانه ی شهر
تو را می شناسم من ای عشق ،
شبی عطر گام تو در کوچه پیچید
من از شعر پیراهنی بر تنم بود ،
به دستم چراغ دلم را گرفتم
و در کوچه عطر عبور تو پر بود
ودر کوچه ، باران چه یکریز وسرشار
گرفتم به سر چتر باران ، کسی در نگاهم نفس زد
و سر تا سر شب ، پر از جستجوی تو بودم
و سر تا سر روز ، پراز جستجوی تو هستم
صدایم کن ای عشق ..
صدایم کن از پشت این جستجوی همیشه !

#محمدرضا_عبدالملکیان


@asheghanehaye_fatima
زیبا آنگونه عاشقم
که حرمت مجنون را احساس می کنم
آنگونه عاشقم که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم
که هر نفسم شعر است زیبا!
چشم تو شعر، چشم تو شاعر است!
من دزد شعرهای چشم تو هستم ...



#محمدرضا_عبدالملکیان
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌