#شرا
دیروز من چقدر عاشق بودم
فرزند چشمهای شاد تو بودم
وقتی که تو قد راست کرده بودی و یک بند فریاد میزدی
من دوست دارم من دوست دارم من دوست دارم
بعدش نشسته بودی و حرفی نمیزدی
تنها از آن حواشی شاد از نگاه بادامت خورشید میدمید
یک جفت چشم گوشتی از زیر شانههایت عریان نگاهم میکردند
و چشمهایم را میبستند
تا لذتم مرا ببرد سوی بازوی کوچههایت
بوی اقاقیا و لمس خزه در عمق آبهای جنونآمیز
وبالا کشیده شدن چون موج د شب مهتابی
وبازگشت ومهره ماهی مانند
وعطر شورتراشیده شدن ازتو، وقتی که اختلال داغی ازحد فاصل زانوهاوقلبم زبانه کشید
اسبی شبیه سبزکه ازیک ستاره به آن سرسرا سکوت سرازیرساز
ومن، خداخداکه دنیاپایان نیابد
وچرخش زمان وزمین جاودانه بازبماند
مثل همین توکه دریک همان متبلورمیشد
دیروزمن چقدرعاشق بودم
عاشقترازهمیشه وامروز
مردی شبیه الفبای رازکه باسطلهای آب؛ غسل جماعت میکرددرروزدربرابرمردم درمیدان
وازتمام خیابانها مردم هجوم میآوردند
تاطوطی بزرگ سینۀ اورادرآینه طالع کنند
شُراشَرایَ شارَشَهوراشُراشَرایَ شارَشَهورا
دیروزمن چقدر
عاشقترازهمیــ ...
مثل همین تو که در هَما ...
شُرا
#رضا_براهنی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
دیروز من چقدر عاشق بودم
فرزند چشمهای شاد تو بودم
وقتی که تو قد راست کرده بودی و یک بند فریاد میزدی
من دوست دارم من دوست دارم من دوست دارم
بعدش نشسته بودی و حرفی نمیزدی
تنها از آن حواشی شاد از نگاه بادامت خورشید میدمید
یک جفت چشم گوشتی از زیر شانههایت عریان نگاهم میکردند
و چشمهایم را میبستند
تا لذتم مرا ببرد سوی بازوی کوچههایت
بوی اقاقیا و لمس خزه در عمق آبهای جنونآمیز
وبالا کشیده شدن چون موج د شب مهتابی
وبازگشت ومهره ماهی مانند
وعطر شورتراشیده شدن ازتو، وقتی که اختلال داغی ازحد فاصل زانوهاوقلبم زبانه کشید
اسبی شبیه سبزکه ازیک ستاره به آن سرسرا سکوت سرازیرساز
ومن، خداخداکه دنیاپایان نیابد
وچرخش زمان وزمین جاودانه بازبماند
مثل همین توکه دریک همان متبلورمیشد
دیروزمن چقدرعاشق بودم
عاشقترازهمیشه وامروز
مردی شبیه الفبای رازکه باسطلهای آب؛ غسل جماعت میکرددرروزدربرابرمردم درمیدان
وازتمام خیابانها مردم هجوم میآوردند
تاطوطی بزرگ سینۀ اورادرآینه طالع کنند
شُراشَرایَ شارَشَهوراشُراشَرایَ شارَشَهورا
دیروزمن چقدر
عاشقترازهمیــ ...
مثل همین تو که در هَما ...
شُرا
#رضا_براهنی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima