@asheghanehaye_fatima
مردها هم
خسته می شوند
بانو.....!!
کم می آورند...
می برند....
دلتنگ می شوند....!
مردها هم
گرمشان می شود...
سردشان می شود....
اصلا
مردها هم
از خیس شدن لباسشان
در باران
بدشان می آید....!
مردها هم
دردشان می گیرد....
حالشان
بد می شود...
می ترسند...
کلافه می شوند و
بعضی وقتها
دلشان می خواهد
های و های
بزنند زیر گریه....
بس که
بی تاب می شوند
از
دوری....
تنهایی....
شکست......!!!!
درست
عین خودت...بانو.....!!!
به دستهای زمخت و
کفشهای بزرگ و
بازوهای قطورش
نگاه نکن....
اینها را
خدا داده
که تو فکر کنی
سایه ی سرت
هیچی اش
نمی شود.....
یا
فکر کنی
که دنیا
خیلی امن است....
تا
راحت
بتوانی عشقتان را
بزرگ کنی.......!!!!
اما
تو باور نکن.....!
او
اگرچه مرد است....
محکم است....
و نمیخواهد
که آب
در دلت
تکان بخورد...
اما.....
یادت باشد
پیش از مرد بودن
آدم است.....
آدمی
از جنس خودت....!
نگرانی اش را
درک کن....
برایش
چای تازه بریز....
و آغوش نجیبت را
پناه
تمام دل مشغولی اش کن.....!!!!
آن وقت
می بینی
که این
مرد بزرگ سخت
چگونه
میان بازوان ظریفت
به مقام
پیامبری مهر و وفا
می رسد....!!!!
#مهین_رضوانی_فرد
مردها هم
خسته می شوند
بانو.....!!
کم می آورند...
می برند....
دلتنگ می شوند....!
مردها هم
گرمشان می شود...
سردشان می شود....
اصلا
مردها هم
از خیس شدن لباسشان
در باران
بدشان می آید....!
مردها هم
دردشان می گیرد....
حالشان
بد می شود...
می ترسند...
کلافه می شوند و
بعضی وقتها
دلشان می خواهد
های و های
بزنند زیر گریه....
بس که
بی تاب می شوند
از
دوری....
تنهایی....
شکست......!!!!
درست
عین خودت...بانو.....!!!
به دستهای زمخت و
کفشهای بزرگ و
بازوهای قطورش
نگاه نکن....
اینها را
خدا داده
که تو فکر کنی
سایه ی سرت
هیچی اش
نمی شود.....
یا
فکر کنی
که دنیا
خیلی امن است....
تا
راحت
بتوانی عشقتان را
بزرگ کنی.......!!!!
اما
تو باور نکن.....!
او
اگرچه مرد است....
محکم است....
و نمیخواهد
که آب
در دلت
تکان بخورد...
اما.....
یادت باشد
پیش از مرد بودن
آدم است.....
آدمی
از جنس خودت....!
نگرانی اش را
درک کن....
برایش
چای تازه بریز....
و آغوش نجیبت را
پناه
تمام دل مشغولی اش کن.....!!!!
آن وقت
می بینی
که این
مرد بزرگ سخت
چگونه
میان بازوان ظریفت
به مقام
پیامبری مهر و وفا
می رسد....!!!!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
برگرد.....
و تمام مرا
تمام کن.....!
..
یک
شعر ناتمام را
کسی
نمی خواند.....!!!
#مهین_رضوانی_فرد
برگرد.....
و تمام مرا
تمام کن.....!
..
یک
شعر ناتمام را
کسی
نمی خواند.....!!!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
ببخش اگر...
زیاد دوستت دارم....!
اگر
هی یادم می رود
که باید بربخورد
گاهی
به غرورم.....
به قلبم......
به
احساس خالص خواستنم....!!!
ببخش.....
ببخش اگر
تمام پیراهنهایت را
به یک اندازه
دوست دارم.....
اگر
فرقی
بین عطرهایت نمی گذارم....!!
اگر
هربار که برمیگردی
دلم نمی آید
بگویم برو......!!!
ببخش مرا.....
ببخش....
اگر
عجیب می خواهمت....!!!!
اگر
عجیب
دوست دارمت.......!!!!
#مهین_رضوانی_فرد
ببخش اگر...
زیاد دوستت دارم....!
اگر
هی یادم می رود
که باید بربخورد
گاهی
به غرورم.....
به قلبم......
به
احساس خالص خواستنم....!!!
ببخش.....
ببخش اگر
تمام پیراهنهایت را
به یک اندازه
دوست دارم.....
اگر
فرقی
بین عطرهایت نمی گذارم....!!
اگر
هربار که برمیگردی
دلم نمی آید
بگویم برو......!!!
ببخش مرا.....
ببخش....
اگر
عجیب می خواهمت....!!!!
اگر
عجیب
دوست دارمت.......!!!!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
زنی
باید باشد....
که وقتی
کلافه می شوی از روزگار....
موهایش را
برایت باز کند......! پیراهن بلند و
حریر صورتی بپوشد.....! زیر ابروهای قهوه ای پرپشتش را
صاف صاف
بردارد..... آرام بخندد....
در را
باز کند.... یک عالمه
بغلت کند.....
ببوسد....
و با
صدای مهربان زنانه اش بگوید؛ "عزیزم....؛
چقدر
دلم
برایت تنگ شده بود....!
بگوید؛
عزیزم
خسته نباشی....
به خانه
خوش آمدی........! "
زنی....
باید باشد
که هرصبح
عطر چای گیلان تازه دمش
یادت بیندازد
که چقدر
خوب شد
به دنیا آمده ای..... !!!!
#مهین_رضوانی_فرد
زنی
باید باشد....
که وقتی
کلافه می شوی از روزگار....
موهایش را
برایت باز کند......! پیراهن بلند و
حریر صورتی بپوشد.....! زیر ابروهای قهوه ای پرپشتش را
صاف صاف
بردارد..... آرام بخندد....
در را
باز کند.... یک عالمه
بغلت کند.....
ببوسد....
و با
صدای مهربان زنانه اش بگوید؛ "عزیزم....؛
چقدر
دلم
برایت تنگ شده بود....!
بگوید؛
عزیزم
خسته نباشی....
به خانه
خوش آمدی........! "
زنی....
باید باشد
که هرصبح
عطر چای گیلان تازه دمش
یادت بیندازد
که چقدر
خوب شد
به دنیا آمده ای..... !!!!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتنت
خواستنت
آرزو کردنت
خواب دیدنت
که اینهمه خوب است
دیگر
خودت حساب کن
داشتنت
چه اتفاق فوق العاده ای می تواند باشد...؟!
#مهین_رضوانی_فرد
دوست داشتنت
خواستنت
آرزو کردنت
خواب دیدنت
که اینهمه خوب است
دیگر
خودت حساب کن
داشتنت
چه اتفاق فوق العاده ای می تواند باشد...؟!
#مهین_رضوانی_فرد
چه خوب
که میان اینهمه
دلتنگی و دل آشوبی
تو هستی
که هنوز
خوب می خندی !
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
که میان اینهمه
دلتنگی و دل آشوبی
تو هستی
که هنوز
خوب می خندی !
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
چه خوب که میان این همه،
دلتنگی و دل آشوبی تو هستی که هنوز خوب می خندی...
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
دلتنگی و دل آشوبی تو هستی که هنوز خوب می خندی...
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
هزار جور توجیه و
دلیل و قصه هم
که بیاورید....
باز هم به قلب کسی
که حتی فقط
دستانش را بوسیده اید
مدیونید..!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
دلیل و قصه هم
که بیاورید....
باز هم به قلب کسی
که حتی فقط
دستانش را بوسیده اید
مدیونید..!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
اگر می شد
اگر می توانستم
تمام بوسه های جامانده
از آغوش تمام عاشقان جهان را برمی داشتم
و به پای سرو قامتت می ریختم...!
اگر
می توانستم
هوای چهار فصل باغهای پرتقال شمال را
همیشه اردیبهشت می کردم
که پیراهنت هر صبح
پر باشد از بوی ناب بهارنارنج...!
اگر می شد
اگر می توانستم
خورشید را می چسباندم
گوشه ی موهای مشکی ات
و ماه را
دور تا دورِ
دامن چین و واچین آبی ات...!
اگر می توانستم
به خدا میگفتم
هر شب
به جای من
بغلت بگیرد و
آنقدر
دوستت دارم را
زیر گوشت زمزمه کند
تا
آرامتر بخوابی...!
اگر می توانستم
اگر
می شد
چقدر خوب میشد...!
#مهین_رضوانی_فرد
اگر می شد
اگر می توانستم
تمام بوسه های جامانده
از آغوش تمام عاشقان جهان را برمی داشتم
و به پای سرو قامتت می ریختم...!
اگر
می توانستم
هوای چهار فصل باغهای پرتقال شمال را
همیشه اردیبهشت می کردم
که پیراهنت هر صبح
پر باشد از بوی ناب بهارنارنج...!
اگر می شد
اگر می توانستم
خورشید را می چسباندم
گوشه ی موهای مشکی ات
و ماه را
دور تا دورِ
دامن چین و واچین آبی ات...!
اگر می توانستم
به خدا میگفتم
هر شب
به جای من
بغلت بگیرد و
آنقدر
دوستت دارم را
زیر گوشت زمزمه کند
تا
آرامتر بخوابی...!
اگر می توانستم
اگر
می شد
چقدر خوب میشد...!
#مهین_رضوانی_فرد
کم نه!
زیاد می خواهمت!
آنقدر که در تمام خاطره هایم، تو باشی...
قدم بزنی، بدوی، بخندی، بخوانی، برقصی، ببوسی، بمانی
و
بدانی که من چقدر عاشق این فعل ماندنم ...
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
زیاد می خواهمت!
آنقدر که در تمام خاطره هایم، تو باشی...
قدم بزنی، بدوی، بخندی، بخوانی، برقصی، ببوسی، بمانی
و
بدانی که من چقدر عاشق این فعل ماندنم ...
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
چقدر
می توانی
خوشبخت باشی
وقتی که می دانی
کسی هست
که #تُ را
با همه ی آنچه که هستی
دوست می دارد....!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
می توانی
خوشبخت باشی
وقتی که می دانی
کسی هست
که #تُ را
با همه ی آنچه که هستی
دوست می دارد....!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
چه کار
به کار مردها دارید........؟!
.
بگذارید
با خیال آسوده
سیگارشان را بکشند.....!
.
مردها
برای مرد ما شدن
قید خودشان را می زنند....!
.
قید
تمام دلتنگی ها و
رنجها و
خستگی ها را......!
.
قید
خوشیها و
جوانی و
زندگی شان را........!
.
مردها....
سیگار می کشند
که خستگی در کنند....!
که اشک بریزند.....!
.
که به خودشان
امید روزهای بهتر بدهند.....!
.
و فقط
خدا میداند
روزی چند بار
دلشان
بوسه و آغوش خواسته و....
نبود........!
.
یا چقدر
در میانه ی روز
هوای یک فنجان قهوه ی داغ کرده اند و....
نوازشی و....
نگران نباشی و....
دوستت دارمی و....
اما....
هیچکدامشان نبود.......!
نشد....!
.
و ساده
دود کردند همه ی اینها را
بین دو انگشت خسته ی مردانه....
شاید
که تاب بیاورند
اینهمه
درد بی همدرد را.........!
.
نگران سلامتی شان اگر هستید.....
.
بوسه های اول وقت را....
چای تازه طعم گیلان را....
آغوش امن و وفادار را.....
دوستت دارم های گاه و بیگاه را....
درک کردن های از ته قلب را.....
بریزید
توی پاکتهای سیگارشان.....!
و ببینید
چقدر حال مردتان...
خودتان...
اصلا
حال زندگی تان
بهتر می شود......!
.
#مهین_رضوانی_فرد
چه کار
به کار مردها دارید........؟!
.
بگذارید
با خیال آسوده
سیگارشان را بکشند.....!
.
مردها
برای مرد ما شدن
قید خودشان را می زنند....!
.
قید
تمام دلتنگی ها و
رنجها و
خستگی ها را......!
.
قید
خوشیها و
جوانی و
زندگی شان را........!
.
مردها....
سیگار می کشند
که خستگی در کنند....!
که اشک بریزند.....!
.
که به خودشان
امید روزهای بهتر بدهند.....!
.
و فقط
خدا میداند
روزی چند بار
دلشان
بوسه و آغوش خواسته و....
نبود........!
.
یا چقدر
در میانه ی روز
هوای یک فنجان قهوه ی داغ کرده اند و....
نوازشی و....
نگران نباشی و....
دوستت دارمی و....
اما....
هیچکدامشان نبود.......!
نشد....!
.
و ساده
دود کردند همه ی اینها را
بین دو انگشت خسته ی مردانه....
شاید
که تاب بیاورند
اینهمه
درد بی همدرد را.........!
.
نگران سلامتی شان اگر هستید.....
.
بوسه های اول وقت را....
چای تازه طعم گیلان را....
آغوش امن و وفادار را.....
دوستت دارم های گاه و بیگاه را....
درک کردن های از ته قلب را.....
بریزید
توی پاکتهای سیگارشان.....!
و ببینید
چقدر حال مردتان...
خودتان...
اصلا
حال زندگی تان
بهتر می شود......!
.
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
بیا
بهانه هایم را بگیر....
قاب کن
روی
دکمه های
ساده ی پیراهنم....
یا نه...
بچین شان
دور
تا دور
ساعت مچی مردانه ام....!
..
می دانی....؟؟!
دلم
تنگ است....
شکسته است....
گرفته است....
که بهانه می گیرم... !
..
نه لاکی هست...
نه رژی...
نه موهای بلندی
که رنگشان را
عوض کنم.....!
..
من
مردم....!!!
..
غصه هایم را
قایم می کنم
که نبینی.....
که نشکنی.....
که کم
نیاوری.....!!!
..
بگذار
همین
چند لحظه را
بهانه گیرت شوم....
تو
بغلم بگیری.....
دست بکشی
لابلای
موهای
کوتاه مجعدم....
خم شوی
روی صورتم....
موهات
بریزد
روی پیشانی ام.....
و بعد
تا می توانی
ببوسی و
ببوسی و
ببوسی ام......!!!
..
ببین......!!!!
از آغوش تو که برخیزم
دوباره
"مرد" می شوم....
دوباره
کوه می شوم
که تکیه کنی
به شانه هام....
و اصلا
هر چه قدر هم
که خواستی
غر بزنی
به جان کلافه ام.....!!!!
..
من
برای توست
که مرد
آفریده شده ام.....
کمی....
فقط کمی....
زنانگی کن
برای
بهانه های
خسته ی
مردانه ام...........!!!!
#مهین_رضوانی_فرد
بیا
بهانه هایم را بگیر....
قاب کن
روی
دکمه های
ساده ی پیراهنم....
یا نه...
بچین شان
دور
تا دور
ساعت مچی مردانه ام....!
..
می دانی....؟؟!
دلم
تنگ است....
شکسته است....
گرفته است....
که بهانه می گیرم... !
..
نه لاکی هست...
نه رژی...
نه موهای بلندی
که رنگشان را
عوض کنم.....!
..
من
مردم....!!!
..
غصه هایم را
قایم می کنم
که نبینی.....
که نشکنی.....
که کم
نیاوری.....!!!
..
بگذار
همین
چند لحظه را
بهانه گیرت شوم....
تو
بغلم بگیری.....
دست بکشی
لابلای
موهای
کوتاه مجعدم....
خم شوی
روی صورتم....
موهات
بریزد
روی پیشانی ام.....
و بعد
تا می توانی
ببوسی و
ببوسی و
ببوسی ام......!!!
..
ببین......!!!!
از آغوش تو که برخیزم
دوباره
"مرد" می شوم....
دوباره
کوه می شوم
که تکیه کنی
به شانه هام....
و اصلا
هر چه قدر هم
که خواستی
غر بزنی
به جان کلافه ام.....!!!!
..
من
برای توست
که مرد
آفریده شده ام.....
کمی....
فقط کمی....
زنانگی کن
برای
بهانه های
خسته ی
مردانه ام...........!!!!
#مهین_رضوانی_فرد
@asheghanehaye_fatima
کم نه
زیاد می خواهمت!!
آنقدر که در تمام خاطره هایم
تو باشی..
قدم بزنی، بدوی، بخندی، بخوانی
برقصی، ببوسی، بمانی
و بدانی که من چقدر عاشق این
فعل ماندنم!!
#مهین_رضوانی_فرد
کم نه
زیاد می خواهمت!!
آنقدر که در تمام خاطره هایم
تو باشی..
قدم بزنی، بدوی، بخندی، بخوانی
برقصی، ببوسی، بمانی
و بدانی که من چقدر عاشق این
فعل ماندنم!!
#مهین_رضوانی_فرد
اگر می شد
اگر می توانستم
تمام بوسه های جامانده
از آغوش تمام عاشقان جهان را برمی داشتم
و به پای سرو قامتت می ریختم...!
اگر
می توانستم
هوای چهار فصل باغهای پرتقال شمال را
همیشه اردیبهشت می کردم
که پیراهنت هر صبح
پر باشد از بوی ناب بهارنارنج...!
اگر می شد
اگر می توانستم
خورشید را می چسباندم
گوشه ی موهای مشکی ات
و ماه را
دور تا دورِ
دامن چین و واچین آبی ات...!
اگر می توانستم
به خدا میگفتم
هر شب
به جای من
بغلت بگیرد و
آنقدر
دوستت دارم را
زیر گوشت زمزمه کند
تا
آرامتر بخوابی...!
اگر می توانستم
اگر
می شد
چقدر خوب میشد...!
#مهین_رضوانی_فرد
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
اگر می توانستم
تمام بوسه های جامانده
از آغوش تمام عاشقان جهان را برمی داشتم
و به پای سرو قامتت می ریختم...!
اگر
می توانستم
هوای چهار فصل باغهای پرتقال شمال را
همیشه اردیبهشت می کردم
که پیراهنت هر صبح
پر باشد از بوی ناب بهارنارنج...!
اگر می شد
اگر می توانستم
خورشید را می چسباندم
گوشه ی موهای مشکی ات
و ماه را
دور تا دورِ
دامن چین و واچین آبی ات...!
اگر می توانستم
به خدا میگفتم
هر شب
به جای من
بغلت بگیرد و
آنقدر
دوستت دارم را
زیر گوشت زمزمه کند
تا
آرامتر بخوابی...!
اگر می توانستم
اگر
می شد
چقدر خوب میشد...!
#مهین_رضوانی_فرد
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima