@asheghanehaye_fatima
بر آن بودم پرندهای در یک قفس جای دهم
چه احمقی بودم من!
آخر او حقیقت نام داشت.
طربناک بخوان، حقیقت:
بر آن بودم حقیقت را در قفسی جای دهم!
و هَنگام که او را در قفسش جای دادم
چه احمقی بودم من!
که گذاشتم در هم شکند قفس نازنین مرا.
طربناک بخوان، حقیقت:
بر آن بودم حقیقت را در قفسی جای دهم!
و هَنگام که دیگر از قفس گریخته بود
چه احمقی بودم من!
که نه قفس را داشتم و نه پرندهای دیگر.
طربناک بخوان، حقیقت:
بر آن بودم حقیقت را در قفسی جای دهم!
ای وای بر من! حقیقتی در قفس.
■شاعر: #ویلیام_کارلوس_ویلیامز | William Carlos Williams | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۸۸۳ |
■برگردان: #فائزه_پورپيغمبر
📕●از کتاب: «تاریکی تابنده» | نشر: سمت روشن کلمه | چ اول ۱۳۹۹ |
بر آن بودم پرندهای در یک قفس جای دهم
چه احمقی بودم من!
آخر او حقیقت نام داشت.
طربناک بخوان، حقیقت:
بر آن بودم حقیقت را در قفسی جای دهم!
و هَنگام که او را در قفسش جای دادم
چه احمقی بودم من!
که گذاشتم در هم شکند قفس نازنین مرا.
طربناک بخوان، حقیقت:
بر آن بودم حقیقت را در قفسی جای دهم!
و هَنگام که دیگر از قفس گریخته بود
چه احمقی بودم من!
که نه قفس را داشتم و نه پرندهای دیگر.
طربناک بخوان، حقیقت:
بر آن بودم حقیقت را در قفسی جای دهم!
ای وای بر من! حقیقتی در قفس.
■شاعر: #ویلیام_کارلوس_ویلیامز | William Carlos Williams | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۸۸۳ |
■برگردان: #فائزه_پورپيغمبر
📕●از کتاب: «تاریکی تابنده» | نشر: سمت روشن کلمه | چ اول ۱۳۹۹ |
@asheghanehaye_fatima
گلهای سرخی در باران بود
تمنا کردم «گلها را نچینیم»
زن گفت:
_ «پایدار نمیمانند»
_ «اما، آنجا که هستند
زیباترند»
زن گفت: آه...
ما هم زمانی زیبا بودیم
گلها را چید و
در دستام نهاد.
#ویلیام_کارلوس_ویلیامز
برگردان: #سعید_جهانپولاد
گلهای سرخی در باران بود
تمنا کردم «گلها را نچینیم»
زن گفت:
_ «پایدار نمیمانند»
_ «اما، آنجا که هستند
زیباترند»
زن گفت: آه...
ما هم زمانی زیبا بودیم
گلها را چید و
در دستام نهاد.
#ویلیام_کارلوس_ویلیامز
برگردان: #سعید_جهانپولاد