عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
شعرهای من چشم دارند
حتی چشم‌های شعرم را
که می بندم
تو بر کلماتم راه می‌افتی
و می‌رقصی.
خواب هم که باشم
صدای تق تق کفش‌هات
در سرسرای خوابم می پیچد...
کور که نیستم
گل قشنگم!
آمدنت را تماشا می کنم
و این لبخند برای توست.

بیا
سراسیمه بیا...


#عباس_معروفى


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



شعرهای من چشم دارند
حتی چشم‌های شعرم را
که می بندم
تو بر کلماتم راه می‌افتی
و می‌رقصی.
خواب هم که باشم
صدای تق تق کفش‌هات
در سرسرای خوابم می پیچد...
کور که نیستم
گل قشنگم!
آمدنت را تماشا می کنم
و این لبخند برای توست.

بیا
سراسیمه بیا...


#عباس_معروفى
@asheghanehaye_fatima



شعرهای من چشم دارند
حتی چشم‌های شعرم را
که می بندم
تو بر کلماتم راه می‌افتی
و می‌رقصی.
خواب هم که باشم
صدای تق تق کفش‌هات
در سرسرای خوابم می پیچد...
کور که نیستم
گل قشنگم!
آمدنت را تماشا می کنم
و این لبخند برای توست.

بیا
سراسیمه بیا...


#عباس_معروفى
گفتى ببين!
امشب ماه كامل است
و من ديدم
تو كامل تر بودى
ماه تر...

#عباس_معروفى



@asheghanehaye_fatima
---------------

آن قدر شب‌ها بہ ستاره‌ها نڪَاه ڪردم ڪہ شاید او هم بہ آسمان نڪَاهی انداختہ باشد هر چند ڪَذرا ؛
آن قدر بہ پرنده‌ها چشم دوختم ڪہ شاید از بالاے خانہ‌اش ڪَذر ڪرده باشند ؛
و آن قدر بہ نسیم سلام ڪردم ڪہ شاید صداے مرا بہ ڪَوش او برساند ،
ولی ڪم‌ترین اثرے از او نیافتم ..!!





پيكر فرهاد 📚
#عباس_معروفى


@asheghanehaye_fatima
ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺑﺮﻡ
ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺷﯽ!
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ...

#عباس_معروفى


@asheghanehaye_fatima
آن قدر شب ها به ستاره ها نگاه کردم که شاید او هم به آسمان نگاهی انداخته باشد هر چند گذرا ،
آن قدر به پرنده ها چشم دوختم که شاید از بالای خانه اش گذر کرده باشند .
و آن قدر به نسیم سلام کردم که شاید صدای مرا به گوش او برساند ،
ولی کمترین اثری از او نیافتم .

پيكر فرهاد 📚
#عباس_معروفى


@asheghanehaye_fatima
Jadehaye Ashk
Mehdi Ahmadvand
ﺷﺐ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﻋﺸﻖ ﻣﻦ!
ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ
ﺗﻮﯼ ﺑﺎﻝﻫﺎﺕ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﭘَﺮ ﺍﺕ ﺑﺪﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﺗﺎ ﺗﻪ ﺳﺮﺧﯽ ﺷﻔﻖ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﺑﻤﺎﻧﻢ
ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﻨﺸﯿﻨﯽ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪﯼ ﺭﺍﺳﺘﻢ
ﻭ ﮔﻮﻧﻪﯼ ﭼﭙﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﯽ
ﺑﯽ ﺗﺮﺱ ﻓﺮﺩﺍ
ﺑﺨﻨﺪﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ
ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﯼِ ﺗﻠﺦ ﺷﻄﺮﻧﺠﯽ
ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯽﺷﻮﻡ؟
ﺩﻝ ﺩﻝ ﻧﮑﻦ ﭘﺮﻧﺪﻩﯼ ﻣﻦ!
ﭘﺮ ﺑﮑﺶ!
ﻋﺸﻖ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ ...


#عباس_معروفى
جاده های اشک
#مهدی_احمدوند

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



گفتى ببين!
امشب ماه كامل است
و
من ديدم
تو كامل تر بودى
ماه تر...


#عباس_معروفى
#شما_فرستادید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با لب‌هام...
روی چشم‌هات...
علامت تعجب بگذارم؟
که هر وقت علامت خطر دید...
دلش بوسه بخواهد؟
می‌بوسمت...
و ماه می‌شوم بر سینه‌ی تو...
آویخته به زنجیری که...
دست‌های من است.
با خیالت...
زندگی می‌کنم...
و با خودت...
عاشقی...

#عباس_معروفى



@asheghanehaye_fatima
كار عشق آنگاه تمام شود
كه عاشق،
معشوق شود
و ورق بگردد
بى آن كه از عشق عاشق
چيزى بكاهد
يا در حسن معشوق
چيزى بيفزايد...

#نامه_هاى_عاشقانه
#منظومه_عين_القضات_و_عشق
#عباس_معروفى


@asheghanehaye_fatima