عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
گوش بسپار
با گوش‌های تیزکرده
آن‌‌گاه درخواهی یافت عاقبت:
این تنها زندگی‌ست که می‌شنوی
مرگ، هیچ برای‌ گفتن ندارد
مرگ، قادر به سخن‌گویی نیست.
مجرم
با توسل به جرم سخن می‌گوید
جرم، با توسل به عواقب‌ِ خویش سخن می‌گوید:
عواقب‌ِ جرم
خویشتن را
از هر دلیلی
تبرئه می‌سازند.
زنده‌گان از م‍ُردن سخن می‌گویند
تنها از آن‌رو که می‌زیند:
آن‌که سخن نمی‌گوید، مرگ است،
مرگ
که حرفی نمی‌زند
اما به وعده‌اش وفا می‌کند.

■شاعر: #اریش_فرید | Erich Fried | زاده ۶ مه ۱۹۲۱ در وین (اتریش) - درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۸۸ |

■برگردان: #محمدحسین_بهرامیان

@asheghanehaye_fatima
"شاید"

به یاد آوردن
شاید
رنج‌بارترین شیوه‌ی
از یاد بردن باشد
و شاید
مهرورزانه‌ترین‌ شیوه‌ی
تلطیفِ همین عذاب...

اریش فرید - شاعر اتریشی
برگردان: علی عبداللهی
از کتاب: صدسال شعر آلمانی‌ زبان
نشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

"Vielleicht"

Erinnern
das ist
die qualvollste Art
des Vergessens
und vielleicht
die freundlichste Art
der Linderung
dieser Qual.

#Erich_Fried
#اریش_فرید
#علی_عبداللهی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

می‌بوسمت
نه تنها دهانت را
و سینه‌ات را
و زانوانت را،
خواهش‌هایت را هم می‌بوسم
آرزوها و
اندیشه‌هایت را
تردیدها
و شهامتت را...
عشقت را
-که از برای من-
آزادی‌ات را
که از برای تو
پاهایت را
که تا این‌جا آمده‌اند و
باز خواهند گشت.

تورا می‌بوسم
به همان سان که هستی
و همان‌گونه
که خواهی بود
فرداها و فرداها...
و به هنگامی که دیگر
من سپر
ی شده‌ام!



#اریش_فرید



وقتی که آزادی این‌جا نیست
تو آزادی هستی
وقتی که شکوهی این‌جا نیست
تو شکوهی
و آن‌گاه که این‌جا شوری نیست
نه پیوندی میانِ مردم
تو پیوندی تو گرمایی:
جان یک جهان بی‌جان.

لبان‌ات و زبان‌ات
پرسش است و پاسخ است
در بازوان‌ات در آغوش‌ات
آشتی شعله می‌کشد
و هر هجرتِ نا‌گهان تو
گامی به سوی بازگشت است. ــ
تو سرآغاز آینده‌یی:
جان یک جهان بی‌جان
تو نه گونه‌یی از ایمانی
نه فلسفه نه فرمانی،
نه سربه‌راه
که تن داده باشی. ــ
تو آغاز زیستنی
تو یک زنی
و می‌توانی گمراه شده باشی
شک کرده باشی و
خوب باشی:
جان یک جهان بی‌جان...



#اریش_فرید
ترجمه:آزاد عندلیبی



@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد آوردن
شاید
رنج‌بارترین شیوه‌ی
از یاد بردن باشد

و شاید
مهرورزانه‌ترین‌ شیوه‌ی
تلطیفِ همین عذاب...




#اریش_فرید
#علی_عبداللهی (ترجمه)
#حجت_اشرف_زاده 🎤


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



بر سینه‌ات دو ستاره
بر چشمان‌ات دو بوسه
در شب
زیرِ آسمانِ بی‌خیال

بر چشمان‌ات دو ستاره
بر سینه‌ات دو بوسه
در شب
زیرِ آسمانِ بی‌دهان

بوسه‌هامان
و ستاره‌هامان را باید
خود به هم ببخشیم
زیرِ آسمانِ بی‌قرار

یا شاید در خانه‌یی
که پابرجاست
در سرزمینی
که باید ایستادگی کنیم

با این همه
در بی‌هواییِ این ایستادگی
سینه و چشم از برای ما
آسمان و ستاره و بوسه.




#اریش_فرید | Erich Fried | زاده ۶ مه ۱۹۲۱ در وین - درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۸۸ |
من از یاد می‌برم
آن‌چه ‌را که یاد گرفته‌ام در مدرسه
آینده
تقسیم بر ترس
حاصل‌اش فراموشی‌ست
زندگی
تقسیم بر ترس
حاصل‌اش جنون است
فراموشی
تقسیم بر جنون
حاصل‌اش جنگ است
من هنوز می‌دانم
که حاصل‌ ضرب ترس و جنون
زندگی‌ست
این را هم می‌دانم
که حاصل‌ ضرب ترس و فراموشی
آینده‌ست
من اما نمی‌فهمم
که این چه آینده‌ای‌ست؟
و چه می‌شود
حاصل‌ضرب ترس
در ترس؟
و آسودگی دیگر چیست؟
ما در کودکی
حساب کردن آموختیم
برای چه؟


#اریش_فرید




@asheghanehaye_fatima
وقتی یک نگاهت
که در چنگم می‌گیرد
معتبرتر از شعر من است
همجواری دستت
بیش از کار روزانه‌ام می‌ارزد
طنین صدای‌ات
بیش از آن چیزی‌ست
که بدان پرداخته‌ام
و دوباره خواهم پرداخت
گیرم که خطرآفرین باشد

آنگاه آشفته
برمی‌خیزم
سرم گیج می‌خورد
زیرا هیچ نمی‌بینم
جز تو را و تو را و تو را
نزدیک و نزدیکتر
و هنگامی که چشم‌هایم را فرومی‌بندم
تو را می‌نگرم
هم‌چنان واضحتر
و کماکان نزدیکتر
و سرم گیج می‌خورد
بیشتر از پیش

#اریش_فرید
برگردان: #علی_عبداللهی

@asheghanehaye_fatima