چنان خستهام
که تشنه که میشوم
چشم بسته
فنجان را کج میکنم
و مینوشم
زیرا چشم که باز کنم
فنجان سر جای خودش نیست
و من خستهتر از آنام
که بروم
و چای دم کنم
چنان بیدارم
که میبویم
و مینوازمات
و بعد از هر جرعه
به تو گوش میسپارم
با تو حرف میزنم
و بیدارتر از آنام
که چشمهایم را باز کنم
و بخواهم ببینمات
و ببینم
که آنجا نیستی.
#اریش_فرید | Erich Fried | اتریش، ۱۹۸۸-۱۹۲۱ |
برگردان: #علی_عبداللهی
@asheghanehaye_fatima
که تشنه که میشوم
چشم بسته
فنجان را کج میکنم
و مینوشم
زیرا چشم که باز کنم
فنجان سر جای خودش نیست
و من خستهتر از آنام
که بروم
و چای دم کنم
چنان بیدارم
که میبویم
و مینوازمات
و بعد از هر جرعه
به تو گوش میسپارم
با تو حرف میزنم
و بیدارتر از آنام
که چشمهایم را باز کنم
و بخواهم ببینمات
و ببینم
که آنجا نیستی.
#اریش_فرید | Erich Fried | اتریش، ۱۹۸۸-۱۹۲۱ |
برگردان: #علی_عبداللهی
@asheghanehaye_fatima
گوش بسپار
با گوشهای تیزکرده
آنگاه درخواهی یافت عاقبت:
این تنها زندگیست که میشنوی
مرگ، هیچ برای گفتن ندارد
مرگ، قادر به سخنگویی نیست.
مجرم
با توسل به جرم سخن میگوید
جرم، با توسل به عواقبِ خویش سخن میگوید:
عواقبِ جرم
خویشتن را
از هر دلیلی
تبرئه میسازند.
زندهگان از مُردن سخن میگویند
تنها از آنرو که میزیند:
آنکه سخن نمیگوید، مرگ است،
مرگ
که حرفی نمیزند
اما به وعدهاش وفا میکند.
■شاعر: #اریش_فرید | Erich Fried | زاده ۶ مه ۱۹۲۱ در وین (اتریش) - درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۸۸ |
■برگردان: #محمدحسین_بهرامیان
@asheghanehaye_fatima
با گوشهای تیزکرده
آنگاه درخواهی یافت عاقبت:
این تنها زندگیست که میشنوی
مرگ، هیچ برای گفتن ندارد
مرگ، قادر به سخنگویی نیست.
مجرم
با توسل به جرم سخن میگوید
جرم، با توسل به عواقبِ خویش سخن میگوید:
عواقبِ جرم
خویشتن را
از هر دلیلی
تبرئه میسازند.
زندهگان از مُردن سخن میگویند
تنها از آنرو که میزیند:
آنکه سخن نمیگوید، مرگ است،
مرگ
که حرفی نمیزند
اما به وعدهاش وفا میکند.
■شاعر: #اریش_فرید | Erich Fried | زاده ۶ مه ۱۹۲۱ در وین (اتریش) - درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۸۸ |
■برگردان: #محمدحسین_بهرامیان
@asheghanehaye_fatima