.در من ترانهای نبود ، تو خواندی
در من آینهای نبود ، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران ، در نگاه تو سبز شدم
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
در من آینهای نبود ، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران ، در نگاه تو سبز شدم
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
خاکستری، خاکستری، خاکستری
صبح ، مه ، باران
ابر ، نگاه ، خاطره
در من ترانه ای نبود
تو خواندی.
در من آینه ای نبود
تو دیدی.
ریشه ای بودم در خواب خاک های متبرک
بی باران
در نگاه تو سبز شدم.
برقی از چشمانت برخواست
نگاهم بارانی شد.
گونه هایت خیس باران
چشم هایت آفتابی.
گرگ ها می زایند
بره ها را دریابیم!
تو با چشمانت مرا بنواز؛
چوبدستی چوبی ام سلاحی کارگر خواهد شد...
بعد از جنگ، با چوبدستم انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید.
با تو خواهم ماند.
با تو خواهم خواند.
و تو را در بهت آفتابی ات خواهم بوسید
اگر ابرها بگذارند...
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
خاکستری، خاکستری، خاکستری
صبح ، مه ، باران
ابر ، نگاه ، خاطره
در من ترانه ای نبود
تو خواندی.
در من آینه ای نبود
تو دیدی.
ریشه ای بودم در خواب خاک های متبرک
بی باران
در نگاه تو سبز شدم.
برقی از چشمانت برخواست
نگاهم بارانی شد.
گونه هایت خیس باران
چشم هایت آفتابی.
گرگ ها می زایند
بره ها را دریابیم!
تو با چشمانت مرا بنواز؛
چوبدستی چوبی ام سلاحی کارگر خواهد شد...
بعد از جنگ، با چوبدستم انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید.
با تو خواهم ماند.
با تو خواهم خواند.
و تو را در بهت آفتابی ات خواهم بوسید
اگر ابرها بگذارند...
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
در من ترانهای نبود ، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران ، در نگاه تو سبز شدم
#محمدابراهیم_جعفری
در من ترانهای نبود ، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران ، در نگاه تو سبز شدم
#محمدابراهیم_جعفری
ArtMusic [Telegram : @ir2taraneh]
ArtMusic [Telegram : @ir2taraneh]
آهنگ : تو دریایی و من ماهی ...
#مهسا_وحدت
و #مایتی_سم_مک_لین
#محمدابراهیم_جعفری
آلبوم : بوی خوشِ وصل
تو دریایی و من ماهیِ تنها
چه دورِ دوره این ساحل ز دریا
دلم دریایی از شوقِ رسیدن
شنا در آسمان ، آبی پَریدن !
کجای جنگل از بوی تو خالی است
همان جا بوی گُل های خیالی است
در آن شب ها که می رویَد گُلِ نور
که می آید نوای بلبل دور ...
زنِ چوپانی اَم سر در گریبان
که می خوانم در اَشکم قصه ی شور
دلم ابرِ غم و یادِ تو باران
بتاب ای مَه به ساقِ سبزه زاران
چه می شد اَبری از آغوش بود و
به چَشمت شعله ای خاموش بود و
تو آتش بودی و من ساقِ اَفرا
به شب می سوختم تا صبحِ رؤیا ...
چه می شد ماهِ من مهتاب باشی
چو رؤیا در امیدم خواب باشی
به خطِ پنجه ام نقشِ تو پیدا
به لبهایم تَبی بی تاب باشی ...
محمدابراهیم جعفری
@asheghanehaye_fatima
#مهسا_وحدت
و #مایتی_سم_مک_لین
#محمدابراهیم_جعفری
آلبوم : بوی خوشِ وصل
تو دریایی و من ماهیِ تنها
چه دورِ دوره این ساحل ز دریا
دلم دریایی از شوقِ رسیدن
شنا در آسمان ، آبی پَریدن !
کجای جنگل از بوی تو خالی است
همان جا بوی گُل های خیالی است
در آن شب ها که می رویَد گُلِ نور
که می آید نوای بلبل دور ...
زنِ چوپانی اَم سر در گریبان
که می خوانم در اَشکم قصه ی شور
دلم ابرِ غم و یادِ تو باران
بتاب ای مَه به ساقِ سبزه زاران
چه می شد اَبری از آغوش بود و
به چَشمت شعله ای خاموش بود و
تو آتش بودی و من ساقِ اَفرا
به شب می سوختم تا صبحِ رؤیا ...
چه می شد ماهِ من مهتاب باشی
چو رؤیا در امیدم خواب باشی
به خطِ پنجه ام نقشِ تو پیدا
به لبهایم تَبی بی تاب باشی ...
محمدابراهیم جعفری
@asheghanehaye_fatima
امشب
صداےِ ڪبوترانم را
نقّاشے ڪَردم ...
در دیوارهاے تو بہ تو
سایہے تُو را شناختم !
من آواز خواندم ...
من با دوتارِ پیرے
آواز خواندم
وَ خطهاے آبےرنگِ
صداےِ زنے ڪہ
دوستش دارم ،
آوازِ خستہے مرا
رنگے ڪَرد !
من وُ تُو
آواز خواندیم
تا نَفَسِ مہتاب
خاڪسترے شد
در نقّاشےهایم
صداےِ تُو را دیدم !
تمامِ شب ...
مہتاب
در مربّعِ خندههاے تُو
ڪودڪےاَم را
نقّاشے مےڪَرد !
ڪاش باران ببارد !
بوےِ ڪاهگِل
آوازِ پرنده را
پُررنگتَر مےڪُنَد ...
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima☘
صداےِ ڪبوترانم را
نقّاشے ڪَردم ...
در دیوارهاے تو بہ تو
سایہے تُو را شناختم !
من آواز خواندم ...
من با دوتارِ پیرے
آواز خواندم
وَ خطهاے آبےرنگِ
صداےِ زنے ڪہ
دوستش دارم ،
آوازِ خستہے مرا
رنگے ڪَرد !
من وُ تُو
آواز خواندیم
تا نَفَسِ مہتاب
خاڪسترے شد
در نقّاشےهایم
صداےِ تُو را دیدم !
تمامِ شب ...
مہتاب
در مربّعِ خندههاے تُو
ڪودڪےاَم را
نقّاشے مےڪَرد !
ڪاش باران ببارد !
بوےِ ڪاهگِل
آوازِ پرنده را
پُررنگتَر مےڪُنَد ...
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima☘
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی #دلتنگم
به تو می اندیشم
یاد تو مربعی ست محو و لرزان
در زمینه ی خاکستری روشن
در این مربع ها
من با بهم زدن پلک هایم
گذشته را نقاشی می کنم
بین من و تو
غبار و دیوار است
به #سحر این مربع ها
من از دیوار می گذرم
در رسیدن به تو
تنها راه گذشتن است
باید چراغ رنگ به دست بگیرم
و در خاکستری هایم
به دنبال تو بگردم
ای کاش ای کاش
می توانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم...
#شعر_خوانی
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
به تو می اندیشم
یاد تو مربعی ست محو و لرزان
در زمینه ی خاکستری روشن
در این مربع ها
من با بهم زدن پلک هایم
گذشته را نقاشی می کنم
بین من و تو
غبار و دیوار است
به #سحر این مربع ها
من از دیوار می گذرم
در رسیدن به تو
تنها راه گذشتن است
باید چراغ رنگ به دست بگیرم
و در خاکستری هایم
به دنبال تو بگردم
ای کاش ای کاش
می توانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم...
#شعر_خوانی
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
به لب هایِ تو که می رسم
چشم هایم را می بندم
و پشتِ پلک ها
نگاهم آبی می شود
هنوز تو را
آسمانی دوست دارم
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
چشم هایم را می بندم
و پشتِ پلک ها
نگاهم آبی می شود
هنوز تو را
آسمانی دوست دارم
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
در رسیدن به تو
تنها راه گذشتن است...
باید چراغ رنگ به دست بگیرم
و در خاکستریهایم
به دنبال تو بگردم
ای کاش ای کاش
میتوانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم.
#محمدابراهیم_جعفری
در رسیدن به تو
تنها راه گذشتن است...
باید چراغ رنگ به دست بگیرم
و در خاکستریهایم
به دنبال تو بگردم
ای کاش ای کاش
میتوانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم.
#محمدابراهیم_جعفری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاکستری، خاکستری، خاکستری
صبح، مِه، باران
اَبر، نگاه، خاطره
در من ترانهای نبود، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران، در نگاه تو سبز شدم
برقی از چشمانت برخواست، نگاهم بارانی شد
گونههایت خیسِ باران، چشمهایت آفتابی
گرگها میزایند، برهها را دریابیم
تو، با چشمانت مرا بنواز
چوبدست چوپانیم سلاحی کارگر خواهد شد
بعد از جنگ، با چوبدستم
انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید
با تو خواهم ماند، با تو خواهم خواند
و تورا در بُهتِ آفتابیات خواهم بوسید
اگر اَبرها بگذارند…
#شعر_خوانی
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
صبح، مِه، باران
اَبر، نگاه، خاطره
در من ترانهای نبود، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران، در نگاه تو سبز شدم
برقی از چشمانت برخواست، نگاهم بارانی شد
گونههایت خیسِ باران، چشمهایت آفتابی
گرگها میزایند، برهها را دریابیم
تو، با چشمانت مرا بنواز
چوبدست چوپانیم سلاحی کارگر خواهد شد
بعد از جنگ، با چوبدستم
انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید
با تو خواهم ماند، با تو خواهم خواند
و تورا در بُهتِ آفتابیات خواهم بوسید
اگر اَبرها بگذارند…
#شعر_خوانی
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها یک چیز را
از تو بیشتر دوست دارم
اینکه تو را دوست دارم،
میخواهی بمان
میخواهی برو
رفتنِ تو
دل انگیزتر از آمدن دیگریست...
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima
از تو بیشتر دوست دارم
اینکه تو را دوست دارم،
میخواهی بمان
میخواهی برو
رفتنِ تو
دل انگیزتر از آمدن دیگریست...
#محمد_ابراهیم_جعفری
#محمدابراهیم_جعفری
@asheghanehaye_fatima