در چشمهی چشمهایت
تورهای ماهیگیرانِ آبهای سرگشته میزیند.
در چشمهی چشمهایت
دریا به عهدِ خود پایدار میماند.
من
قلبی مُقام گرفته در میانِ آدمیانم
جامهها را از تن دور میکنم
و تلألو را از سوگند:
در سیاهی سیاهتر،
من برهنهترم،
من آن زمان به عهدِ خود پایدارم
که پیمان شکسته باشم.
من
تو هستم
آن زمان که من
من هستم.
در چشمهی چشمهایت
جاری میشوم
و خوابِ تاراج میبینم،
توری
به روی توری افتاد
ما
همآغوش گسسته میشویم
در چشمهی چشمهایت
به دار آویختهای،
طنابِ دار را خفه میکند...
پل سلان - شاعر رومانیایی-فرانسوی
برگردان: حسن منصوری
#پل_سلان
#حسن_منصوری
@asheghanehaye_fatima
تورهای ماهیگیرانِ آبهای سرگشته میزیند.
در چشمهی چشمهایت
دریا به عهدِ خود پایدار میماند.
من
قلبی مُقام گرفته در میانِ آدمیانم
جامهها را از تن دور میکنم
و تلألو را از سوگند:
در سیاهی سیاهتر،
من برهنهترم،
من آن زمان به عهدِ خود پایدارم
که پیمان شکسته باشم.
من
تو هستم
آن زمان که من
من هستم.
در چشمهی چشمهایت
جاری میشوم
و خوابِ تاراج میبینم،
توری
به روی توری افتاد
ما
همآغوش گسسته میشویم
در چشمهی چشمهایت
به دار آویختهای،
طنابِ دار را خفه میکند...
پل سلان - شاعر رومانیایی-فرانسوی
برگردان: حسن منصوری
#پل_سلان
#حسن_منصوری
@asheghanehaye_fatima