@asheghanehaye_fatima
خسته بودم ،
دلم میخواست فقط آبجو بنوشم ،
یک دست منچ بازی کنم
و حمام کنم
و بعد از خواندن روزنامه ،
کنار ماری به خواب بروم .
طوری که دست راستم روی سینه اش قرار بگیرد
و صورتم آنقدر به سرش نزدیک شود که با بوی مطبوع موهایش به خواب بروم ...
#هاینریش_بل
خسته بودم ،
دلم میخواست فقط آبجو بنوشم ،
یک دست منچ بازی کنم
و حمام کنم
و بعد از خواندن روزنامه ،
کنار ماری به خواب بروم .
طوری که دست راستم روی سینه اش قرار بگیرد
و صورتم آنقدر به سرش نزدیک شود که با بوی مطبوع موهایش به خواب بروم ...
#هاینریش_بل
با انگشتِ اشارهی دستِ راستم ، سمتِ چپِ سینهام را به او نشان دادم.
گفتم: اینجا هم وضعش خراب است.
گفت: خدای من! یعنی قلبت ناراحت است؟
گفتم: بله ، قلبم!
گفت: من فورا به دکتر درومرت تلفن میزنم و خواهش میکنم تو را در مطبش بپذیرد . او بهترین متخصص قلبی است که ما داریم
گفتم: نه! منظورم را درست متوجه نشدی، من نیازی به معالجهی دکتر درومرت ندارم
گفت: خودت گفتی که قلبت ناراحت است !
_ شاید بهتر بود میگفتم روانم ، عواطف و درونم...اما واژهی قلب به نظرم مناسبتر رسید
✏️ #هاینریش_بل
📚 #عقاید_یک_دلقک
@asheghanehaye_fatima
گفتم: اینجا هم وضعش خراب است.
گفت: خدای من! یعنی قلبت ناراحت است؟
گفتم: بله ، قلبم!
گفت: من فورا به دکتر درومرت تلفن میزنم و خواهش میکنم تو را در مطبش بپذیرد . او بهترین متخصص قلبی است که ما داریم
گفتم: نه! منظورم را درست متوجه نشدی، من نیازی به معالجهی دکتر درومرت ندارم
گفت: خودت گفتی که قلبت ناراحت است !
_ شاید بهتر بود میگفتم روانم ، عواطف و درونم...اما واژهی قلب به نظرم مناسبتر رسید
✏️ #هاینریش_بل
📚 #عقاید_یک_دلقک
@asheghanehaye_fatima