عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
می توانی حرف بزنی
برای هر کسی دست تکان دهی
دست بدهی به هر کس
 که دوستت ندارد مثل من
به گنجشک ها بیشتر از من فکر کنی
به من دورتر از مرگ
گوشی ات پر از اسم هایی باشد که من نیستم
همیشه پس از صدایم عذر بیاوری
به جایم نیاوری هیچوقت
بخندی که روبرویت نیستم
خط بزنی لب هایم را
از روزهایی که بوسیده ای
از من کنار تر بکشی
خودت را
جمع کنی
 پشت توری که عروس می شدم
پشت گوش بیاندازی حرف هایت را
موهایم را که توی صورتت بود
 بالا بیاندازی قرص های فراموشی مرا
آب را
ودکمه های هماغوشی ام را
اصلا فراموش کنی نوشیدنم را
مثل شیر مادرت حرامم کنی
توی چهار خانه ای که پیراهن تو نیست
توی خانه ای که
هم خانه ام نیستی


#ناهید_عرجونی


@asheghanehaye_fatima
دست هایت را که برداری
گم می شود ستاره
در سرنوشتِ موهایم

کوتاهم کن
شبیه زنی که
فرصت نداده اند
شب هایت را
به موهایش

#ناهید_عرجونی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



می روم کمی دوستت دارم بگیرم 

دو فنجان سیاه و سفید 

مواد لازم برای کیک 

کمی چای خشک 

برای خودم یک شال سبز بگیرم 

یک جفت گیره مو 

کمی قرص خواب 


می روم آلزایمر بگیرم 

فراموش کنم که رفته ای 

که برنمی گردی ...

توی چهارراه بایستم

فراموش کنم راه خانه را 

پلیس بیاید

مردم جمع شوند دور و برم 

کاغذی را توی جیبم پیدا کنند

که شعر نیست !

کلمات خودم نیستند 

به راه بیافتم 

راننده ای بگوید دور است گم می شوید 

نشنوم ...

کسی بگوید حالش خوب نیست 

نشنوم ...

راه بیافتم به سمتی که آمده بودم 

گوش ندهم به صداهای مردم که درهم است 

به قدمهای خودم که آشفته

یادم بیاید

آمده بودم دلم برایت تنگ شده است بگیرم 

و دسته ای نرگس

#ناهید_عرجونی
باید به مدرسه بروم
باید موهایم را بپوشانم از مقنعه
و گناه بچه‌ها را به گردن بگیرم
به گردن بگیرم بوسه‌های پنهان را
و دست‌هایی را که معصومانه حرام می‌شوند
باید دختری بشوم که دوستم داشتی

این عکس که به دیوار چسبیده من نیستم
این عروس که بهت زده است
این گوزن‌ها که توی سرم رم کرده‌اند
من نیستم این زن که جنگ را علم کرده است که نخندد
که نام " مین " زمین گیرش کرده است

گوش کن امین !!
باید برایت نام مستعار دیگری پیدا کنم
که پیامبری نباشد در خاک‌های خشک
پیامبری نباشد در چاه
که پیامبری نباشی که عاشق من نیست

باید به بچه‌ها بگویم عشق را نگه دارند لای دندان‌های شان
و زنگ‌های تفریح مزه مزه اش کنند
و دور از چشم ناظم‌ها به من چشمک بزنند
که می‌دانند امین نام مستعار کسی است
که سال‌ها پیش دیوانه‌اش بودم

دیوانه‌ام بودی که برگشتی به کوچه‌های کودکی‌ام
که برگشتی به خشم قبیله ای که دوستت نداشتند

دوستت داشتم
درست مثل عصرهای پنجشنبه که آزاد می‌شدیم
و مثل نامه‌هایت که مهربان بودند
و نام‌هایت را هربار عوض می‌کردم تا پیامبری نباشی که گرگ پیراهنش را درید
تا پیامبری نباشی بر صلیب
اصلا مردی نباشی در خانه‌های دور
می‌خواهم همین‌جا باشی
کنار گوزن‌هایی که توی سرم رم کرده‌اند
کنار حرف‌هایی که سرم را باد می‌برد

با من به مدرسه بیا
به خیابان‌هایی که نمی‌شود خندید
و دست‌هایت را به من بده تا نترسم از ازدحام این همه غربت
از مقنعه
و این‌که دروغ را توی مدرسه درس می‌دهند


#ناهید_عرجونی


@asheghanehaye_fatima