درود بر تک تک مهربانان!
واپسین روزهای خزانی تان شورانگیز و غزلریز
دارد آخرین انارهای ترک خورده و خرمالوهای باران خورده و نارنگی های خط خورده از سطر شاخه هایش را سبد سبد جمع میکند تا بین عابران تقسیم کند، دارد غرق در آواز کلاغها و گنجشکها آخرین برگهای زرد و نارنجی آذرش از سنگفرش نمور خاطره ها -که هنوز بوی پرسه های عصرانه میدهد- را جارو میزند...
پاییز عزیز و دوست داشتنی را می گویم که چمدانش را بسته و دارد آماده ی رفتن از کوچه باغمان میشود، حتا خبر آمدن دردانه اش یلدا هم او را راضی به ماندن بیشتر نکرده ، سوز سردی از لای در می آید و شعله های شومینه را میلرزاند، در این دم آخر که چیزی به سوت قطار نمانده کنارش می نشینم و برایش فنجانی قهوه میریزم تا جرعه های تلخش را با غزلهای عاشقانه ام شیرین کند، آخ که چقدر خداحافظی از عزیزترین فصل خدا برایم دشوار است و آخ که چقدر تا مهر سال دیگر دلم برایش تنگ میشود...
پیشاپیش یلدایتان فرخنده...
#یلداتون_مبارک
@asheghanehaye_fatima
#یلدا
#شب_یلدا
#فاطیما
واپسین روزهای خزانی تان شورانگیز و غزلریز
دارد آخرین انارهای ترک خورده و خرمالوهای باران خورده و نارنگی های خط خورده از سطر شاخه هایش را سبد سبد جمع میکند تا بین عابران تقسیم کند، دارد غرق در آواز کلاغها و گنجشکها آخرین برگهای زرد و نارنجی آذرش از سنگفرش نمور خاطره ها -که هنوز بوی پرسه های عصرانه میدهد- را جارو میزند...
پاییز عزیز و دوست داشتنی را می گویم که چمدانش را بسته و دارد آماده ی رفتن از کوچه باغمان میشود، حتا خبر آمدن دردانه اش یلدا هم او را راضی به ماندن بیشتر نکرده ، سوز سردی از لای در می آید و شعله های شومینه را میلرزاند، در این دم آخر که چیزی به سوت قطار نمانده کنارش می نشینم و برایش فنجانی قهوه میریزم تا جرعه های تلخش را با غزلهای عاشقانه ام شیرین کند، آخ که چقدر خداحافظی از عزیزترین فصل خدا برایم دشوار است و آخ که چقدر تا مهر سال دیگر دلم برایش تنگ میشود...
پیشاپیش یلدایتان فرخنده...
#یلداتون_مبارک
@asheghanehaye_fatima
#یلدا
#شب_یلدا
#فاطیما