عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
خیلی با عجله از خونه زد بیرون
چند دقیقه بعدش بهم پیام داد
_گفت : هنوز خونه ای؟
_گفتم : چطورمگه؟ چیزی جا گذاشتی؟
_گفت : آره
_گفتم : چیو؟
_گفت : تو رو ...

#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد

@asheghanehaye_fatima
_گفتم : بودنت خیلی اذیتم میکنه
_گفت : چرا؟ مگه کار بدی کردم؟
_گفتم : نه، اتفاقا تو تنها کسی هستی که هیچ خطایی ازت سر نزده هیچوقت
_گفت : پس چته؟
_گفتم : آخه خوبیِ تو، بدیِ بعضیا رو یادم میاره

#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
نشر نیماژ

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
_گفت : به خودت یه فرصت دوباره بده، وارد یه رابطه شو
_گفتم : هر رابطه ای یه وقتی تموم میشه، چرا باید شروعش کرد؟
_گفت : یه شیشه عطرم بالاخره یه روز تموم میشه، چرا باید خریدش؟ مهم نیست کی قراره عطرت تموم بشه، مهم اینه که روزای زیادی رو برات قشنگ میکنه...
.
.
#بابک_زمانی
مجموعه #لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




_گفتم : میگن بیرون بهار اومده
_گفت : باور نکن
_گفتم : چی چیو باور نکن؟! نیگا!
خودت درو وا کن ببین.
_گفت : باور نکن
_گفتم : چته تو؟ یه چیزیت میشه ها!
از پنجره نیگا کن! ببین؛ انگاری سبز پاشیدن رو درختا!
_گفت : باور نکن
_گفتم : نه خیر، اینجوری نمیشه
تقویمو وا کن یه نیگا بنداز شاید سر عقل بیای
_گفت : دیدم، باور نکن
_گفتم : پس کی بهار میاد؟
_گفت : بهار به تقویم و این زرق و برقا نیس که
_گفتم : خیلی ببخشیدا، پس به چیه؟
ول کن این حرفا رو
پاشو، پاشو لباستو عوض کن
یه صفایی بده سر و صورتتو
_گفت : هیچوقت اومدنِ چیزی که قراره بره رو باور نکن
.
از پنجره کوچه رو نگا کردم
دیدم داره برف میباره
.
.
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
#نشر_میردشتی
#استوری

.
گفت : میدونی بدتر از دلتنگی چیه؟
گفتم :نه، چیه؟
گفت : اینه که برگرده و
اوضاع از اینی که هست، خراب تر بشه ...

#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
فرهنگسرای میردشتی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



می گویند بوفالوها آنقدر در راهِ خود مصمم اند
و آنقدر برای رسیدن به مقصدشان، مسیرِ مستقیم خود را با تمامِ توان در دشت ادامه می دهند،
که اگر در جلوی راهشان پرتگاه بلندی باشد، از آن به پایین پرت می شوند.
این روزها فکر میکنم تفاوتی با بوفالوها ندارم
وقتی که این همه دوستت دارم.

#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
#بابک_زمانی
#نشر_میردشتی
.
بالاخره روزی قرصی درست می شود، که با خوردنش، هر چیز را که بخواهی فراموش میکنی.
مثلا نام کسی که میخواهی فراموش کنی را رویش می نویسی و یک لیوان آب رویش میخوری.
قرص دیگری هم درست می شود، که تاریخ ها را رویش می نویسی، مثل تاریخ تولدش، قورتش می دهی، و یک لیوان آب هم رویش.
قرص دیگری هم هست که مکان ها را رویش می نویسی،
روی قرص دیگر، حرف های مشترکتان را می نویسی،
روی آن یکی اسم چیزهای مورد علاقه اش
روی قرص دیگر، رنگ لباس هایش، رنگ شالش، رنگ لاکش
چه می دانم
روی آن یکی هم برنامه هایی که قرار بود در آینده با هم داشته باشید را می نویسی،
و احتمالا قرصی هم باشد
که روی آن، نام فرزندان احتمالی تان را مینویسی، همان هایی که هرگز به دنیا نیامدند، اما اسم شان دنیایی برای تو و او ساخته بود.
روی این هم یک لیوان آب میخوری. به همین سادگی.
می دانم بالاخره قرصی اختراع می شود که کارمان را ساده می کند، هر چه بخواهیم را فراموش میکنیم، فقط کافی ست نام آن چیز را رویش بنویسی، و بعد فراموشی ...
پس منتظر آن روز می مانم.
فقط یک چیز است که مرا می ترساند،
اختراع آن قرص کار زیادی ندارد
بالاخره روزی یکی آنرا می سازد،
فقط به من بگو
بوی عطرت را چگونه بر آن بنویسم؟
نگاهت را به چه اسمی بنویسم؟
خنده هایت را با کدام الفبا؟
صدایت را با کدام حروف؟
بغض ات را با کدام کلمه؟
به من بگو
به من بگو
پیش از آنکه قرص آخر را بخورم که رویش نام خود را نوشته ام...
.
.
#بابک_زمانی
از کتاب #لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
_گفت : جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر
اینه که عصرِ جمعه خونه باشی و بارون بزنه.
_گفتم : آره؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه!
_گفت : میدونی؟ خیلیا توو جمعه شاعر شدن!
تو حالا چیزی توو جمعه ها نوشتی؟
_گفتم : من جمعه ها
رو شیشه ی بخار گرفته ی پنجره، با انگشت مینویسم :
"لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد"


#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
نشر میردشتی