@Asheghanehaye_fatima
تمام روز را باران مال خود کرده
می آید و می نشیند میان درختان انبوه
و می شوید دروغ های آبداری را
که بر جاده ی خاطرات سنگینی می کند.
می ماند دَمی بر راهی که خاطرات
ما را از هم جدا می کند
بیا، محبوب من
بیا هر آن جا که
توان گفتن با قلب ات را باز یابم.
#جیمز_جویس
تمام روز را باران مال خود کرده
می آید و می نشیند میان درختان انبوه
و می شوید دروغ های آبداری را
که بر جاده ی خاطرات سنگینی می کند.
می ماند دَمی بر راهی که خاطرات
ما را از هم جدا می کند
بیا، محبوب من
بیا هر آن جا که
توان گفتن با قلب ات را باز یابم.
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩﻩ
ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ
ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﻧﺒﻮﻩ
ﻭ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ
ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯼ ﺁﺑﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﺩﻩ ﯼ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺩَﻣﯽ
ﺑﺮ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﯿﺎ، ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻣﻦ
ﺑﯿﺎ ﻫﺮ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ
ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﯾﺎﺑﻢ..
#جیمز_جویس
ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩﻩ
ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ
ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﻧﺒﻮﻩ
ﻭ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ
ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯼ ﺁﺑﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﺩﻩ ﯼ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺩَﻣﯽ
ﺑﺮ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﯿﺎ، ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻣﻦ
ﺑﯿﺎ ﻫﺮ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ
ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﯾﺎﺑﻢ..
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
صداهای دلپذیر که بی اندازه دوست میداشتیم
همانها که بلعیده است مرگ
از آنها که ازدست رفتهاند برایمان
و در زمرهی مردگانند حتا .
در رویاهامان به حرف می آیند
گاهی که میشنویم پژواکشان را از خلال مغز
زمانهایی که بهفکر میرویم .
وبا صدای آنها ،چندی دگرگونه ایم
صداهایی از نخستین شعر زندگی مان
مثل موسیقی ؛ مثل شبی کشدار _
مثل دور،
که به آخر رسیده است .
#جیمز_جویس
#شاعر_ایرلند
#صداها
ترجمه:
#بهرام_اردبیلی🌱
صداهای دلپذیر که بی اندازه دوست میداشتیم
همانها که بلعیده است مرگ
از آنها که ازدست رفتهاند برایمان
و در زمرهی مردگانند حتا .
در رویاهامان به حرف می آیند
گاهی که میشنویم پژواکشان را از خلال مغز
زمانهایی که بهفکر میرویم .
وبا صدای آنها ،چندی دگرگونه ایم
صداهایی از نخستین شعر زندگی مان
مثل موسیقی ؛ مثل شبی کشدار _
مثل دور،
که به آخر رسیده است .
#جیمز_جویس
#شاعر_ایرلند
#صداها
ترجمه:
#بهرام_اردبیلی🌱
@asheghanehaye_fatima
دلبندم
چرا با من چنین می کنی؟
چشمانی که دوست می دارم
با نگاهی آرام مرا
سرزنش می کنند
هنوز زیبایی اما، آه
چگونه است
که زیباییت نهان است ؟
در میان هیاهوی نرم و
لطیف بوسه ها
از میان آیینه ی زلال چشمانت
بادهای سخت و خشن
با فریادهای رعب آور
حمله می برند بر باغهای مه آلود
جایی که عشق هست
و دور نخواهد بود
آن زمان که تند بادهای وحشی
بر ما بتازند و عشق
آرام آرام ناپدید گردد
اما، تو عشق نازنین من
عزیز ترین عزیزم
حیف چرا با من چنین میکنی؟
#جیمز_جویس
دلبندم
چرا با من چنین می کنی؟
چشمانی که دوست می دارم
با نگاهی آرام مرا
سرزنش می کنند
هنوز زیبایی اما، آه
چگونه است
که زیباییت نهان است ؟
در میان هیاهوی نرم و
لطیف بوسه ها
از میان آیینه ی زلال چشمانت
بادهای سخت و خشن
با فریادهای رعب آور
حمله می برند بر باغهای مه آلود
جایی که عشق هست
و دور نخواهد بود
آن زمان که تند بادهای وحشی
بر ما بتازند و عشق
آرام آرام ناپدید گردد
اما، تو عشق نازنین من
عزیز ترین عزیزم
حیف چرا با من چنین میکنی؟
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
بانوی با وقار!
غمآوازهای پس از عشق را رها کن
غم را وداع کن
بخوان از کفایت عشقی که گذشت
بخوان از نهایت خوابی عمیق
بخوان از خواب عاشقانی که مردهاند
و اکنون
عشق باید بخوابد در گور
عشق
خسته است.
#جیمز_جویس
بانوی با وقار!
غمآوازهای پس از عشق را رها کن
غم را وداع کن
بخوان از کفایت عشقی که گذشت
بخوان از نهایت خوابی عمیق
بخوان از خواب عاشقانی که مردهاند
و اکنون
عشق باید بخوابد در گور
عشق
خسته است.
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
بیا، محبوب من
تمام روز را
باران مال خود کرده
می آید و
می نشیند میان درختان انبوه
و می شوید
دروغ های آبداری را
که بر جاده ی خاطرات سنگینی می کند
می ماند دَمی
بر راهی که خاطرات
ما را از هم جدا می کند
بیا، محبوب من
بیا هر آن جا که
توان گفتن با قلب ات را باز یابم...
#جیمز_جویس
بیا، محبوب من
تمام روز را
باران مال خود کرده
می آید و
می نشیند میان درختان انبوه
و می شوید
دروغ های آبداری را
که بر جاده ی خاطرات سنگینی می کند
می ماند دَمی
بر راهی که خاطرات
ما را از هم جدا می کند
بیا، محبوب من
بیا هر آن جا که
توان گفتن با قلب ات را باز یابم...
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
@asheghanehaye_fatima
دلبندم
چرا با من چنین می کنی؟
چشمانی که دوست می دارم
با نگاهی آرام مرا
سرزنش می کنند
هنوز زیبایی اما، آه
چگونه است
که زیباییت نهان است ؟
در میان هیاهوی نرم و
لطیف بوسه ها
از میان آیینه ی زلال چشمانت
بادهای سخت و خشن
با فریادهای رعب آور
حمله می برند بر باغهای مه آلود
جایی که عشق هست
و دور نخواهد بود
آن زمان که تند بادهای وحشی
بر ما بتازند و عشق
آرام آرام ناپدید گردد
اما، تو عشق نازنین من
عزیز ترین عزیزم
حیف چرا با من چنین میکنی؟
#جیمز_جویس
.
دلبندم
چرا با من چنین می کنی؟
چشمانی که دوست می دارم
با نگاهی آرام مرا
سرزنش می کنند
هنوز زیبایی اما، آه
چگونه است
که زیباییت نهان است ؟
در میان هیاهوی نرم و
لطیف بوسه ها
از میان آیینه ی زلال چشمانت
بادهای سخت و خشن
با فریادهای رعب آور
حمله می برند بر باغهای مه آلود
جایی که عشق هست
و دور نخواهد بود
آن زمان که تند بادهای وحشی
بر ما بتازند و عشق
آرام آرام ناپدید گردد
اما، تو عشق نازنین من
عزیز ترین عزیزم
حیف چرا با من چنین میکنی؟
#جیمز_جویس
.