عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima

ز روی پنجره ی من
خيالِ او پَر زد
و شب ادامه گرفت
و من ادامه گرفتم...

#یدالله_رویایی
#قصه_ی_شب
@asheghanehaye_fatima




پس چشم به راهت خواهم ماند
چونان خانه ای متروک
که بیایی و در من زندگی کنی
که بیایی و دیگر
پنجره هایم درد نکشند...

#پابلو_نرودا
#قصه_ی_شب
@asheghanehaye_fatima



بارها دوستت داشتم
بارها از نو عاشقت شدم
بارها تو را خواستم
از خدای خودم
از آسمانِ این شهر
از هر کسی‌ که ممکن بود گمشده باشد
از هر کسی‌ که ممکن بود گم کرده‌ای داشته باشد...
اگر فردا بیایی
با آدمی‌ چنان سرشار از عشق
که از شوقِ آغوشی که نیست، چنین دیوانه وار می‌‌نویسد چه خواهی‌ کرد
با غریقی که چشمانش پر از جای خالی‌ توست چه خواهی‌ کرد...
اگر فردا بیایی !
با خودم، با خدایی که بارها و بارها راندمش، چه خواهم کرد... ؟؟

#نیکی‌_فیروزکوهی
#قصه_ی_شب
Forwarded from Nafir " نَفیر
رفتی و دل دیوانه شد با هر خوشی بیگانه شد
بی تو دگر این سوز غم پایان ندارد...
غم با دلم هم خانه شد
کاشانه ام ویرانه شد
دردا که درد رفتنت
درمان ندارد درمان ندارد...
با این منِ مانده تا به ابد
در آرزویت بگو چه کنم
چون مرغ دل در هوای تو گر
پر زد به سویت بگو چه کنم
دانم در این کنج خانه دگر
شادی نگیرد سراغ مرا
کولاکِ بی ره و سردِ زمان
خشکانده چون جانِ باغِ مرا...
تو مرا مسپار دل من به دستِ طوفان
به کجا بروی ز برم چنین شتابان...
دردا کشیده که چون غمت
آتش به جانم
بی تو چگونه سر کنم
دیگر ندانم
باور ندارم چگونه ز دستت ربوده خزان نوبهار مرا
باور نداری که رفتن جانت گرفته ز جانم قرار مرا...
دانم در این کنج خانه دگر
شادی نگیرد سراغ مرا
کولاک بی ره و سردِ زمان
خشکانده چون جانِ باغِ مرا...
تو مرا مسپار دل من به دستِ طوفان
به کجا ، چنین شتابان...

#ماندانا_خضرایی
#قصه_ی_شب
#Mandana_Khazraei
@na_fir