@asheghanehaye_fatima
#تو را نمی شناسم
سایه ات امّا
عجیب با شب هایم
آشناست
و
کهنه خیالی
که تازه می کند
زخم پنجره ها را..
کوچه در تلاش است
#تو را از کنارم
دور کند
و
اسرارِ خاموش اش
به روزنه ای
فاش نشود
من اما
در انتهای هر نقطه چین
می میرم
تا #تو در سکوتم
شعر شوی..
« #شب »
فرصتی ست
بیدار بمانم
و #تو را
در نهایت هر صبح
جاودانه کنم..
طلوع کن !
خورشیدِ روزهای سرد...
#سولماز_حاجی
س.ح بیدار
#تو را نمی شناسم
سایه ات امّا
عجیب با شب هایم
آشناست
و
کهنه خیالی
که تازه می کند
زخم پنجره ها را..
کوچه در تلاش است
#تو را از کنارم
دور کند
و
اسرارِ خاموش اش
به روزنه ای
فاش نشود
من اما
در انتهای هر نقطه چین
می میرم
تا #تو در سکوتم
شعر شوی..
« #شب »
فرصتی ست
بیدار بمانم
و #تو را
در نهایت هر صبح
جاودانه کنم..
طلوع کن !
خورشیدِ روزهای سرد...
#سولماز_حاجی
س.ح بیدار
@asheghanehaye_fatima
.
کاش می دانستی
شبها
تا بوسه بر
گونه های خیالت
نزنم
خوابم نمی برد..
کاش می دانستی
روزها
تا نگاهم از #تو
سیراب نشود
روز بر من
تمام نمی شود..
خنده هایت
شکار لحظه هاست
وقتی که
با بغض مردانه ات
هوای رفتن می کنی..
گاهی #تو را هوس می کنم
دلم می خواهد
قندپهلوی چای تلخ ام
#تو باشی
تا یکباره سر کِشم
همه سردی ها را ..!
گاهی #تو را آرزو می کنم
اما صد حیف
که از چشم تقدیر من
پنهانی !
آغوشت را به من بسپار
تا لحظه ای چند
#تو را زندگی کنم...
#سولماز_حاجی
.
کاش می دانستی
شبها
تا بوسه بر
گونه های خیالت
نزنم
خوابم نمی برد..
کاش می دانستی
روزها
تا نگاهم از #تو
سیراب نشود
روز بر من
تمام نمی شود..
خنده هایت
شکار لحظه هاست
وقتی که
با بغض مردانه ات
هوای رفتن می کنی..
گاهی #تو را هوس می کنم
دلم می خواهد
قندپهلوی چای تلخ ام
#تو باشی
تا یکباره سر کِشم
همه سردی ها را ..!
گاهی #تو را آرزو می کنم
اما صد حیف
که از چشم تقدیر من
پنهانی !
آغوشت را به من بسپار
تا لحظه ای چند
#تو را زندگی کنم...
#سولماز_حاجی
@asheghanehaye_fatima
به فراموشی ات
مشغولم
و
نزاعِ خواب و خیال
حوصله ی ابری ام را
سر می بَرد
جذبِ باران
از " آمدن " بیزارم !
شب می فهمد
حالِ خراب را ...
#سولماز_حاجی
به فراموشی ات
مشغولم
و
نزاعِ خواب و خیال
حوصله ی ابری ام را
سر می بَرد
جذبِ باران
از " آمدن " بیزارم !
شب می فهمد
حالِ خراب را ...
#سولماز_حاجی
@asheghanehaye_fatima
.
دوستت دارم
و نیاز نیست
تو این را بدانی
من با کوچه قرارها دارم !
با شب، رازها !
نمی خواهم بدانی
سینه ام
سوزِ آرزوهای بی فرجام است
و شانه هایم
از عشق، تهی..
گلایه از گریه
کارِ هر روزِ چشم هاست
وقتی من
تا سحر، تاریکم ...
#سولماز_حاجی
.
دوستت دارم
و نیاز نیست
تو این را بدانی
من با کوچه قرارها دارم !
با شب، رازها !
نمی خواهم بدانی
سینه ام
سوزِ آرزوهای بی فرجام است
و شانه هایم
از عشق، تهی..
گلایه از گریه
کارِ هر روزِ چشم هاست
وقتی من
تا سحر، تاریکم ...
#سولماز_حاجی