من چون پروانه ای بی قرار
حوالی دوست داشتنت
نفس می کشم
عشق بازی می کنم
اینجا حوالی داشتن تو
چقدر هوا
برای زندگی خوب است
@asheghanehaye_fatima
#حسین_شفیع_زاده
حوالی دوست داشتنت
نفس می کشم
عشق بازی می کنم
اینجا حوالی داشتن تو
چقدر هوا
برای زندگی خوب است
@asheghanehaye_fatima
#حسین_شفیع_زاده
باید خودم را بردارم
برای خودم یک فنجان چای دارچین بریزم
پشت پنجره بایستم
بی آنکه منتظر
نشانی از آمدنت باشم
بایستم و عمیق نفس بکشم
باید فراموش کنم چشمانت را
که حس گرمی شد
حادثه ای شد در دل من
تا عاشقت شوم
باید فراموش کنم
او را که هر روز در خاطرم حاضر است
ولی برای دل بی تابم غایب
باید فراموش کنم
آدمی را که برای لحظه های من نیست
می خواهم تنهایی ام را
به رخ این دنیا بکشم.
@asheghanehaye_fatima
#حسین_شفیع_زاده
برای خودم یک فنجان چای دارچین بریزم
پشت پنجره بایستم
بی آنکه منتظر
نشانی از آمدنت باشم
بایستم و عمیق نفس بکشم
باید فراموش کنم چشمانت را
که حس گرمی شد
حادثه ای شد در دل من
تا عاشقت شوم
باید فراموش کنم
او را که هر روز در خاطرم حاضر است
ولی برای دل بی تابم غایب
باید فراموش کنم
آدمی را که برای لحظه های من نیست
می خواهم تنهایی ام را
به رخ این دنیا بکشم.
@asheghanehaye_fatima
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
این روزها مستم از هوای بودنت...
داشتنت و
دوست داشتنت...
عجیب به من می آیند..
حالا که آمده ای..
حالا که بهانه عاشقانه شعرهایم شده ای
حالا که خنده هایت سهم چشمان من شده...
عاشقانه تر بمان..
عاشقانه تر بخند..
آنقدر عاشقانه بمان
تا خورشید برای دیدن کنار همان بودنمان بی تابی کند
تو بمان ...من قول می دهم
آنقدر دوستت داشته باشم
که دنیا هر روز
دلتنگ تماشای عاشقانه هایمان شود...
دستانم را محکم تر بگیر...
با نگاهت مرا به آغوش بکش
بگذار هرکه ما را دید هوس عاشقی کند..
عمیق تر نگاهم کن..
با همان نگاه سکر آورت..
آنقدر عمیق که چیزی
جز خوشبختی..
جز عشق...
هوس ماندن کنارمان را نکند...
اصلا این شعر و واژه ها را رهایشان کن..
مرا چه به شعر و شاعری..
کمی جلوتر بیا..
دلم لک زده برای بوسیدنت!
پ ن:
بودنت گرچه به اندازه یک ماه نبود
من به اندازه قرنی به کنارت بودم
#ماه_من💞
#حسین_شفیع_زاده
این روزها مستم از هوای بودنت...
داشتنت و
دوست داشتنت...
عجیب به من می آیند..
حالا که آمده ای..
حالا که بهانه عاشقانه شعرهایم شده ای
حالا که خنده هایت سهم چشمان من شده...
عاشقانه تر بمان..
عاشقانه تر بخند..
آنقدر عاشقانه بمان
تا خورشید برای دیدن کنار همان بودنمان بی تابی کند
تو بمان ...من قول می دهم
آنقدر دوستت داشته باشم
که دنیا هر روز
دلتنگ تماشای عاشقانه هایمان شود...
دستانم را محکم تر بگیر...
با نگاهت مرا به آغوش بکش
بگذار هرکه ما را دید هوس عاشقی کند..
عمیق تر نگاهم کن..
با همان نگاه سکر آورت..
آنقدر عمیق که چیزی
جز خوشبختی..
جز عشق...
هوس ماندن کنارمان را نکند...
اصلا این شعر و واژه ها را رهایشان کن..
مرا چه به شعر و شاعری..
کمی جلوتر بیا..
دلم لک زده برای بوسیدنت!
پ ن:
بودنت گرچه به اندازه یک ماه نبود
من به اندازه قرنی به کنارت بودم
#ماه_من💞
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
بیا از اول شروع کنیم...من دوباره عاشقت میشوم با اولین نگاه.... فقط این بار به چشمهایت بگو اینقدر بی رحمانه دلبری نکنند.... بیا این بار توهم کمی عاشق شو.....اصلا بیا فقط بودن را تجربه کنیم ....بیا این بار در زمستان شروع کنیم...نگران سردی هوا نباش،دستانت که مال من باشد زمستان هم گرم ترین فصل سال می شود...بیا به همه ثابت کنیم می شود دوبار زندگی کرد ....بیا تا این بار کلاغ آخر قصه ها را به خانه اش برسانیم....بیا که این بار خوب دلدادگی را یاد گرفته ام...میدانی؟!فهمیده ام پای دلدادگی که رسیدی باید بگویی هرچه بادا باد...باید پای تمام خواستنت بایستی...باید تمام هوش و حواست جمع "او" باشد...باید آنقدر مردانه پای دوست داشتنت بایستی که هیچ کس نفهمد پشت این دوست داشتن مردی نشسته با تمام غرورش....باید آنقدر عاشقانه چشم به او بدوزی که جز او کسی را نبینی...حالا جلوی چشمان همه این ها را گفتم تا بگویم من پای تمام دلدادگیم ایستاده ام...پای تمام خواستنت...تمام نیامدنت...من پای تو ایستاده ام...همین
#حسین_شفیع_زاده
بیا از اول شروع کنیم...من دوباره عاشقت میشوم با اولین نگاه.... فقط این بار به چشمهایت بگو اینقدر بی رحمانه دلبری نکنند.... بیا این بار توهم کمی عاشق شو.....اصلا بیا فقط بودن را تجربه کنیم ....بیا این بار در زمستان شروع کنیم...نگران سردی هوا نباش،دستانت که مال من باشد زمستان هم گرم ترین فصل سال می شود...بیا به همه ثابت کنیم می شود دوبار زندگی کرد ....بیا تا این بار کلاغ آخر قصه ها را به خانه اش برسانیم....بیا که این بار خوب دلدادگی را یاد گرفته ام...میدانی؟!فهمیده ام پای دلدادگی که رسیدی باید بگویی هرچه بادا باد...باید پای تمام خواستنت بایستی...باید تمام هوش و حواست جمع "او" باشد...باید آنقدر مردانه پای دوست داشتنت بایستی که هیچ کس نفهمد پشت این دوست داشتن مردی نشسته با تمام غرورش....باید آنقدر عاشقانه چشم به او بدوزی که جز او کسی را نبینی...حالا جلوی چشمان همه این ها را گفتم تا بگویم من پای تمام دلدادگیم ایستاده ام...پای تمام خواستنت...تمام نیامدنت...من پای تو ایستاده ام...همین
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
گاهی وقت ها در زندگیت
آدم هایی را داری
که فراموش می کنی تمام نبودنی هایت را...
گاهی غلظت بودن بعضی ها آنقدر زیاد است
که جای خالی نداشته ها و نبوده ها
کمتر احساس می شود...
بعضی ها را نمی شود ساده از کنارشان گذشت..
نمی شود ساده فقط نگاهشان کرد..
بعضی ها را باید برایشان عاشقانه نوشت..
بس که عاشقی را بلدند...
کم اند آدم هایی که میتوانی کنارشان
خود خودت باشی..
بی هیچ کم و کاستی..
آدم هایی که در جواب سوال خوبی شان
میتوانی بگویی نه جانم خوب نیستم....
حوالی بعضی ها آنقدر هوا دلچسب است
که دوست داری یک خانه نقلی کنارشان اجاره کنی
و با خیالت راحت زندگی را عاشقانه نفس بکشی....
#حسین_شفیع_زاده
گاهی وقت ها در زندگیت
آدم هایی را داری
که فراموش می کنی تمام نبودنی هایت را...
گاهی غلظت بودن بعضی ها آنقدر زیاد است
که جای خالی نداشته ها و نبوده ها
کمتر احساس می شود...
بعضی ها را نمی شود ساده از کنارشان گذشت..
نمی شود ساده فقط نگاهشان کرد..
بعضی ها را باید برایشان عاشقانه نوشت..
بس که عاشقی را بلدند...
کم اند آدم هایی که میتوانی کنارشان
خود خودت باشی..
بی هیچ کم و کاستی..
آدم هایی که در جواب سوال خوبی شان
میتوانی بگویی نه جانم خوب نیستم....
حوالی بعضی ها آنقدر هوا دلچسب است
که دوست داری یک خانه نقلی کنارشان اجاره کنی
و با خیالت راحت زندگی را عاشقانه نفس بکشی....
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
بخند...
این لحظه بیش از پیش
بی تاب خنده هایت شده ام..
دلتنگ شنیدن یک دوستت دارم غیر ممکن...
دلتنگ یک دلم برایت تنگ شده محال...
کوچه پس کوچه های دلم را چراغانی کرده ام..
پیش چشم هایم که نمی آیی..
لااقل امشب مهربانی کن
و به اندازه خوردن یک چای دارچین..
مهمان خوابم باش...
مهربان من!
دلتنگی که بهانه نمی خواهد..
یک من جدا افتاده از تو می خواهد...
و یک تو که هرگز قصد برگشتن نداری...
پ ن: آمدن که به پاهای تو نیامده..
اما لبخند عجیب به لب های تو می آید...
بخند!
#حسین_شفیع_زاده
بخند...
این لحظه بیش از پیش
بی تاب خنده هایت شده ام..
دلتنگ شنیدن یک دوستت دارم غیر ممکن...
دلتنگ یک دلم برایت تنگ شده محال...
کوچه پس کوچه های دلم را چراغانی کرده ام..
پیش چشم هایم که نمی آیی..
لااقل امشب مهربانی کن
و به اندازه خوردن یک چای دارچین..
مهمان خوابم باش...
مهربان من!
دلتنگی که بهانه نمی خواهد..
یک من جدا افتاده از تو می خواهد...
و یک تو که هرگز قصد برگشتن نداری...
پ ن: آمدن که به پاهای تو نیامده..
اما لبخند عجیب به لب های تو می آید...
بخند!
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
به گمانم انتظارهمين باشد
باوسواسى خاص بارها موهايت را شانه كنى
عطرى كه دوست داشت را بزنى
شاخه گلى بخرى
ودرهمان خيابان معروف منتظربمانى!
ومثل هميشه
نيايدكه نيايدكه نيايد
#حسین_شفیع_زاده
به گمانم انتظارهمين باشد
باوسواسى خاص بارها موهايت را شانه كنى
عطرى كه دوست داشت را بزنى
شاخه گلى بخرى
ودرهمان خيابان معروف منتظربمانى!
ومثل هميشه
نيايدكه نيايدكه نيايد
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
بعد از من اتفاق خاصی نمی افتد..
خورشید هر صبح بیدار می شود..
ستارگان هر شب چشمک می زنند..
باران و پاییز همچنان عاشقانه می مانند..
روز شب می شود و شب روز..
چشم های تو مشکی می مانند
و موهای تو پریشان می شوند...
فقط بعد ازمن
دیگر نه کسی موهای کمدنت را
بیدهای مجنون می بیند
و نه کسی از چشم هایت
شعرهای عاشقانه ناسروده دنیا را می خواند..
می بینی بعد از من اتفاق خاصی نمی افتد..
فقط هیچ کس مثل من
دوست داشتن تو را بلد نیست..
همین...
#حسین_شفیع_زاده
بعد از من اتفاق خاصی نمی افتد..
خورشید هر صبح بیدار می شود..
ستارگان هر شب چشمک می زنند..
باران و پاییز همچنان عاشقانه می مانند..
روز شب می شود و شب روز..
چشم های تو مشکی می مانند
و موهای تو پریشان می شوند...
فقط بعد ازمن
دیگر نه کسی موهای کمدنت را
بیدهای مجنون می بیند
و نه کسی از چشم هایت
شعرهای عاشقانه ناسروده دنیا را می خواند..
می بینی بعد از من اتفاق خاصی نمی افتد..
فقط هیچ کس مثل من
دوست داشتن تو را بلد نیست..
همین...
#حسین_شفیع_زاده
ظاهرا پیش منی اما دلت با دیگری است..
این سکوت هرشبت یعنی نمیخواهم تو را..
#حسین_شفیع_زاده
#حسی_از_جنس_بی_خوابی
@Asheghanehaye_fatima
این سکوت هرشبت یعنی نمیخواهم تو را..
#حسین_شفیع_زاده
#حسی_از_جنس_بی_خوابی
@Asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
جهان به صورت عجیبی
به بودن تو محتاج است..
به کوتای گیسوانت در باد
که تصویری شوند
میان شعرهایم
که پریشانی شان را
به پیکاسو فخر بفروشم...
به طنین خنده هایت
که سمفونی بتهوون را
زیر سوال ببرد...
و پلک هایی که چشم هایت را
در بغل گیرند و به
هر آغوش دیگری طعنه زنند..
.
سیبری تنها مکانی در جغرافیا نیست
کافی است نگاه از من بگیری
خواهی دید تا مغز استخوانم یخ می زند..
من از هرجای دنیا
جز حول بازوانت بیزارم..
آنجایی که، مرا که هیچ
گرگ زخمی را هم آرام می کند..
#حسین_شفیع_زاده
.
جهان به صورت عجیبی
به بودن تو محتاج است..
به کوتای گیسوانت در باد
که تصویری شوند
میان شعرهایم
که پریشانی شان را
به پیکاسو فخر بفروشم...
به طنین خنده هایت
که سمفونی بتهوون را
زیر سوال ببرد...
و پلک هایی که چشم هایت را
در بغل گیرند و به
هر آغوش دیگری طعنه زنند..
.
سیبری تنها مکانی در جغرافیا نیست
کافی است نگاه از من بگیری
خواهی دید تا مغز استخوانم یخ می زند..
من از هرجای دنیا
جز حول بازوانت بیزارم..
آنجایی که، مرا که هیچ
گرگ زخمی را هم آرام می کند..
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
.
میگریزم
از خودم
از جهانی که گرگهایی از درونم را به جانم انداخته..
از استمرار نبودنت در فعلهای ماضیام
و آیندهای که متقابل به تو نیست...
.
میخندم
مثل درخت قبل از افتادن
و تا خود مرگ
جای تمام کابوسها
خودم را نشانه میروم
.
مرا ببخش اگر بوی مرگ
از دهانم تا واژههایم جریانی ابدی دارد..
اگر تنها سرم
میان بازوان سرد زمین گرم میشود...
من عادت کردهام
که جهان به هیچ کجای دغدغههایم رحم نخواهد کرد..
.
حال تو میروی
و من نیز هم...
و به این فکر میکنم
کسی که از دستهای خودش میرود
و به دستهای تو نمیرسد
چه فرقی میکند
کدام بیراهه
او را برای نیست شدن انتخاب کرده است...
.
#حسین_شفیع_زاده
.
میگریزم
از خودم
از جهانی که گرگهایی از درونم را به جانم انداخته..
از استمرار نبودنت در فعلهای ماضیام
و آیندهای که متقابل به تو نیست...
.
میخندم
مثل درخت قبل از افتادن
و تا خود مرگ
جای تمام کابوسها
خودم را نشانه میروم
.
مرا ببخش اگر بوی مرگ
از دهانم تا واژههایم جریانی ابدی دارد..
اگر تنها سرم
میان بازوان سرد زمین گرم میشود...
من عادت کردهام
که جهان به هیچ کجای دغدغههایم رحم نخواهد کرد..
.
حال تو میروی
و من نیز هم...
و به این فکر میکنم
کسی که از دستهای خودش میرود
و به دستهای تو نمیرسد
چه فرقی میکند
کدام بیراهه
او را برای نیست شدن انتخاب کرده است...
.
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
زیبایی تو را
در هیچ شعری نمیتوان پنهان کرد..
دوستت دارم را
با هیچ خودکاری نمیتوان غلط نوشت..
چمدانها در هر کجای جهان
کسی را جا میگذارند...
.
چگونه دوستت نداشته باشم
وقتی دستهایت در من
پرندههای زیادی را بیدار میکند..
و پیچ و تاب تنت
لکنت را به جان واژههایم میاندازد...
.
مرگ نیمی از راه را آمده..
رکترین چمدانت را از زیر تخت بیرون بیاور..
و به مردی که بعد از تو
در آینهها هم پینه میبندد فکر نکن...
.
حالا آخرین حرفها را
از زبان مردی که در زیر آوار میپوسد بخوان..
"پلک میزنی..
گام اول را بر میداری..
از چشمهایت بمب می ریزد..
و کسی شبیه من
در انفجار قدمهایت دود میشود"
.
.
.
حالا چه کسی میماند
که سطر آخر این شعر را گردن بگیرد؟!
برگرد...
بی شک از این آوار به توهم سهمی میرسد...
.
#حسین_شفیع_زاده
زیبایی تو را
در هیچ شعری نمیتوان پنهان کرد..
دوستت دارم را
با هیچ خودکاری نمیتوان غلط نوشت..
چمدانها در هر کجای جهان
کسی را جا میگذارند...
.
چگونه دوستت نداشته باشم
وقتی دستهایت در من
پرندههای زیادی را بیدار میکند..
و پیچ و تاب تنت
لکنت را به جان واژههایم میاندازد...
.
مرگ نیمی از راه را آمده..
رکترین چمدانت را از زیر تخت بیرون بیاور..
و به مردی که بعد از تو
در آینهها هم پینه میبندد فکر نکن...
.
حالا آخرین حرفها را
از زبان مردی که در زیر آوار میپوسد بخوان..
"پلک میزنی..
گام اول را بر میداری..
از چشمهایت بمب می ریزد..
و کسی شبیه من
در انفجار قدمهایت دود میشود"
.
.
.
حالا چه کسی میماند
که سطر آخر این شعر را گردن بگیرد؟!
برگرد...
بی شک از این آوار به توهم سهمی میرسد...
.
#حسین_شفیع_زاده
@asheghanehaye_fatima
.
جمعه را جور دیگری نگاه کن...
هوایش را جور دیگری نفس بکش..
چای صبحانه ات را با عشق شیرین کن..
تنهایی؟!
کسی نیست که هم قدم و هم نفس پیاده رویت شود؟!
کسی نیست که قربان صدقه نگاهت رود؟!
ملالی نیست..
دست خودت را بگیر..
شادترین لبخندت را بزن..
و خودت را به یک پیاده روی لذت بخش دعوت کن..
زیباترین لباست را بپوش
توی آینه قربان صدقه خودت برو..
می دانی رفیق...
یاد بگیر همیشه لذت ببری ...
حتی از تنهایی ات..
از من میشنوی
منتظر آمدن دستی برای گرفتن دستانت نباش..
عاشقانه هایت را برای آینده کنار مگذار..
از همین امروز..
از همین هوای تابستانه...
عاشقانه لذت ببر..
دنیا برای هیچ کسی نمی ایستد... 🍂
#حسین_شفیع_زاده
.
جمعه را جور دیگری نگاه کن...
هوایش را جور دیگری نفس بکش..
چای صبحانه ات را با عشق شیرین کن..
تنهایی؟!
کسی نیست که هم قدم و هم نفس پیاده رویت شود؟!
کسی نیست که قربان صدقه نگاهت رود؟!
ملالی نیست..
دست خودت را بگیر..
شادترین لبخندت را بزن..
و خودت را به یک پیاده روی لذت بخش دعوت کن..
زیباترین لباست را بپوش
توی آینه قربان صدقه خودت برو..
می دانی رفیق...
یاد بگیر همیشه لذت ببری ...
حتی از تنهایی ات..
از من میشنوی
منتظر آمدن دستی برای گرفتن دستانت نباش..
عاشقانه هایت را برای آینده کنار مگذار..
از همین امروز..
از همین هوای تابستانه...
عاشقانه لذت ببر..
دنیا برای هیچ کسی نمی ایستد... 🍂
#حسین_شفیع_زاده
.
جهان به صورت عجیبی
به بودن تو محتاج است..
به کوتای گیسوانت در باد
که تصویری شوند
میان شعرهایم
که پریشانی شان را
به پیکاسو فخر بفروشم...
به طنین خنده هایت
که سمفونی بتهوون را
زیر سوال ببرد...
و پلک هایی که چشم هایت را
در بغل گیرند و به
هر آغوش دیگری طعنه زنند..
.
سیبری تنها مکانی در جغرافیا نیست
کافی است نگاه از من بگیری
خواهی دید تا مغز استخوانم یخ می زند..
من از هرجای دنیا
جز حول بازوانت بیزارم..
آنجایی که، مرا که هیچ
گرگ زخمی را هم آرام می کند..
@asheghanehaye_fatima
#حسین_شفیع_زاده
جهان به صورت عجیبی
به بودن تو محتاج است..
به کوتای گیسوانت در باد
که تصویری شوند
میان شعرهایم
که پریشانی شان را
به پیکاسو فخر بفروشم...
به طنین خنده هایت
که سمفونی بتهوون را
زیر سوال ببرد...
و پلک هایی که چشم هایت را
در بغل گیرند و به
هر آغوش دیگری طعنه زنند..
.
سیبری تنها مکانی در جغرافیا نیست
کافی است نگاه از من بگیری
خواهی دید تا مغز استخوانم یخ می زند..
من از هرجای دنیا
جز حول بازوانت بیزارم..
آنجایی که، مرا که هیچ
گرگ زخمی را هم آرام می کند..
@asheghanehaye_fatima
#حسین_شفیع_زاده