خیلی با عجله از خونه زد بیرون
چند دقیقه بعدش بهم پیام داد
_گفت : هنوز خونه ای؟
_گفتم : چطورمگه؟ چیزی جا گذاشتی؟
_گفت : آره
_گفتم : چیو؟
_گفت : تو رو ...
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
@asheghanehaye_fatima
چند دقیقه بعدش بهم پیام داد
_گفت : هنوز خونه ای؟
_گفتم : چطورمگه؟ چیزی جا گذاشتی؟
_گفت : آره
_گفتم : چیو؟
_گفت : تو رو ...
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
@asheghanehaye_fatima
_گفتم : بودنت خیلی اذیتم میکنه
_گفت : چرا؟ مگه کار بدی کردم؟
_گفتم : نه، اتفاقا تو تنها کسی هستی که هیچ خطایی ازت سر نزده هیچوقت
_گفت : پس چته؟
_گفتم : آخه خوبیِ تو، بدیِ بعضیا رو یادم میاره
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
نشر نیماژ
@asheghanehaye_fatima
_گفت : چرا؟ مگه کار بدی کردم؟
_گفتم : نه، اتفاقا تو تنها کسی هستی که هیچ خطایی ازت سر نزده هیچوقت
_گفت : پس چته؟
_گفتم : آخه خوبیِ تو، بدیِ بعضیا رو یادم میاره
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
نشر نیماژ
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
_گفت : به خودت یه فرصت دوباره بده، وارد یه رابطه شو
_گفتم : هر رابطه ای یه وقتی تموم میشه، چرا باید شروعش کرد؟
_گفت : یه شیشه عطرم بالاخره یه روز تموم میشه، چرا باید خریدش؟ مهم نیست کی قراره عطرت تموم بشه، مهم اینه که روزای زیادی رو برات قشنگ میکنه...
.
.
#بابک_زمانی
مجموعه #لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
@asheghanehaye_fatima
_گفتم : هر رابطه ای یه وقتی تموم میشه، چرا باید شروعش کرد؟
_گفت : یه شیشه عطرم بالاخره یه روز تموم میشه، چرا باید خریدش؟ مهم نیست کی قراره عطرت تموم بشه، مهم اینه که روزای زیادی رو برات قشنگ میکنه...
.
.
#بابک_زمانی
مجموعه #لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
_گفتم : میگن بیرون بهار اومده
_گفت : باور نکن
_گفتم : چی چیو باور نکن؟! نیگا!
خودت درو وا کن ببین.
_گفت : باور نکن
_گفتم : چته تو؟ یه چیزیت میشه ها!
از پنجره نیگا کن! ببین؛ انگاری سبز پاشیدن رو درختا!
_گفت : باور نکن
_گفتم : نه خیر، اینجوری نمیشه
تقویمو وا کن یه نیگا بنداز شاید سر عقل بیای
_گفت : دیدم، باور نکن
_گفتم : پس کی بهار میاد؟
_گفت : بهار به تقویم و این زرق و برقا نیس که
_گفتم : خیلی ببخشیدا، پس به چیه؟
ول کن این حرفا رو
پاشو، پاشو لباستو عوض کن
یه صفایی بده سر و صورتتو
_گفت : هیچوقت اومدنِ چیزی که قراره بره رو باور نکن
.
از پنجره کوچه رو نگا کردم
دیدم داره برف میباره
.
.
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
#نشر_میردشتی
_گفتم : میگن بیرون بهار اومده
_گفت : باور نکن
_گفتم : چی چیو باور نکن؟! نیگا!
خودت درو وا کن ببین.
_گفت : باور نکن
_گفتم : چته تو؟ یه چیزیت میشه ها!
از پنجره نیگا کن! ببین؛ انگاری سبز پاشیدن رو درختا!
_گفت : باور نکن
_گفتم : نه خیر، اینجوری نمیشه
تقویمو وا کن یه نیگا بنداز شاید سر عقل بیای
_گفت : دیدم، باور نکن
_گفتم : پس کی بهار میاد؟
_گفت : بهار به تقویم و این زرق و برقا نیس که
_گفتم : خیلی ببخشیدا، پس به چیه؟
ول کن این حرفا رو
پاشو، پاشو لباستو عوض کن
یه صفایی بده سر و صورتتو
_گفت : هیچوقت اومدنِ چیزی که قراره بره رو باور نکن
.
از پنجره کوچه رو نگا کردم
دیدم داره برف میباره
.
.
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
#نشر_میردشتی