@asheghanehaye_fatima
مردم گمان می کنند اگر کسی رنج می برد،برای این است که مثلا معشوقش یکباره مرده است!
حال آن که رنج ِحقیقی او معنا دارتر است ، رنج می برد چون می بیند غصه هم دوام ندارد ،حتی درد بی معناست...
#فلسفه_ي_کامو
#ريچارد_کمبر
ترجمه ي #خشایار_دیهیمی
مردم گمان می کنند اگر کسی رنج می برد،برای این است که مثلا معشوقش یکباره مرده است!
حال آن که رنج ِحقیقی او معنا دارتر است ، رنج می برد چون می بیند غصه هم دوام ندارد ،حتی درد بی معناست...
#فلسفه_ي_کامو
#ريچارد_کمبر
ترجمه ي #خشایار_دیهیمی
@asheghanehaye_fatima
میدانی که نیم شبی فرا میرسد که هر کسی دیگر باید نقابش را دور بیندازد؟ فکر می کنی زندگی می گذارد الی الابد به مسخره اش بگیری؟ فکر می کنی می توانی یواشکی اندکی پیش از آن نیم شب در بروی و مجبور نباشی نقابت را از چهره برداری؟
#سوزان_لی_اندرسون
فلسفه کیرگگور
ترجمهی #خشایار_دیهیمی
میدانی که نیم شبی فرا میرسد که هر کسی دیگر باید نقابش را دور بیندازد؟ فکر می کنی زندگی می گذارد الی الابد به مسخره اش بگیری؟ فکر می کنی می توانی یواشکی اندکی پیش از آن نیم شب در بروی و مجبور نباشی نقابت را از چهره برداری؟
#سوزان_لی_اندرسون
فلسفه کیرگگور
ترجمهی #خشایار_دیهیمی
@asheghanehaye_fatim
کالیایف: هیچ کس تو رو هیچوقت اون جوری دوست نداشته که من دارم.
دورا: میدونم. ولی بهتر نبود تو هم مثل هر کسی، مثل همهی اونهای دیگه تو این دنیا دوستم می داشتی؟
کالیایف : من هر کسی نیستم. من همهی اونهای دیگه نیستم. من اون جوری دوستتدارم که مخصوص خودمه.
دورا: منو بیشتر دوست داری یا عدالت رو؟ منو یا سازمان رو؟
کالیایف: من نمیتونم اینها رو از هم جدا کنم _ تو، عدالت، و سازمان رو.
دورا: خواهش میکنم جواب سوال منو بده. اگه دنبال عدالت نبودم بازم دوستم داشتی، با همون عطوفت و لطافت، با همون خودخواهی و برای دل خودت فقط؟
کالیایف: اگه دنبال عدالت نبودی و باز دوستت داشتم، این دیگه تو، همین تو، همین دورا نبود که دوستش داشتم.
دورا : یاد دورهی دانشجوییام افتادم. اون وقتی که میخندیدم.خوشگل بودم. اگر همونقدر سرخوش و بیخیال و سر به هوا بودم بازم دوستم داشتی؟
کالیایف: همهی وجودم پراز این حسرته که بگم آره، آره.
دورا: اگه اینطور فکر میکنی و اگه حقیقت داره، پس عزیزم بگو آره، آره. رو در روی عدالت، با همهی بدبختی و رنجی که مردم میبرن، بگو آره. با وجود همهی رنجی که بچهها میبرن، با وجود همهی اونهایی که به دارشون میکشن، با وجود همه ی اونهایی که تا دم مرگ شلاقشون می زنن... بازم بگو آره.
📓 صالحان
📝 #آلبرکامو
✒ #خشایار_دیهیمی
کالیایف: هیچ کس تو رو هیچوقت اون جوری دوست نداشته که من دارم.
دورا: میدونم. ولی بهتر نبود تو هم مثل هر کسی، مثل همهی اونهای دیگه تو این دنیا دوستم می داشتی؟
کالیایف : من هر کسی نیستم. من همهی اونهای دیگه نیستم. من اون جوری دوستتدارم که مخصوص خودمه.
دورا: منو بیشتر دوست داری یا عدالت رو؟ منو یا سازمان رو؟
کالیایف: من نمیتونم اینها رو از هم جدا کنم _ تو، عدالت، و سازمان رو.
دورا: خواهش میکنم جواب سوال منو بده. اگه دنبال عدالت نبودم بازم دوستم داشتی، با همون عطوفت و لطافت، با همون خودخواهی و برای دل خودت فقط؟
کالیایف: اگه دنبال عدالت نبودی و باز دوستت داشتم، این دیگه تو، همین تو، همین دورا نبود که دوستش داشتم.
دورا : یاد دورهی دانشجوییام افتادم. اون وقتی که میخندیدم.خوشگل بودم. اگر همونقدر سرخوش و بیخیال و سر به هوا بودم بازم دوستم داشتی؟
کالیایف: همهی وجودم پراز این حسرته که بگم آره، آره.
دورا: اگه اینطور فکر میکنی و اگه حقیقت داره، پس عزیزم بگو آره، آره. رو در روی عدالت، با همهی بدبختی و رنجی که مردم میبرن، بگو آره. با وجود همهی رنجی که بچهها میبرن، با وجود همهی اونهایی که به دارشون میکشن، با وجود همه ی اونهایی که تا دم مرگ شلاقشون می زنن... بازم بگو آره.
📓 صالحان
📝 #آلبرکامو
✒ #خشایار_دیهیمی