جاري مي شوي درمن
در احساس سر انگشتانم
كه در روياي نوازش موهايت
سِر مي شوند
تكثير مي شوي در من
تكرار مي شوي
تكرار
و جايي در آغوش خسته ام به خواب مي روي
بيدار شو
من تمام شب را
با لالايي عشق تو بيدار مانده ام
بيدار شو
مرا احساس كن
ببين
جاي بوسه هايم روي لب هايت
شكوفه داده اند
و تو از فردا
انگشت نماي
تمام مردم شهر خواهي بود
بيدار شو
@asheghanehaye_fatima
#سارا_قبادی🌱
از كتاب؛
#شانه_هايم_گل_داده_اند
در احساس سر انگشتانم
كه در روياي نوازش موهايت
سِر مي شوند
تكثير مي شوي در من
تكرار مي شوي
تكرار
و جايي در آغوش خسته ام به خواب مي روي
بيدار شو
من تمام شب را
با لالايي عشق تو بيدار مانده ام
بيدار شو
مرا احساس كن
ببين
جاي بوسه هايم روي لب هايت
شكوفه داده اند
و تو از فردا
انگشت نماي
تمام مردم شهر خواهي بود
بيدار شو
@asheghanehaye_fatima
#سارا_قبادی🌱
از كتاب؛
#شانه_هايم_گل_داده_اند
@asheghanehaye_fatima
ياد تو كه مي افتم
دست دلم را مي گيرم
مي رويم پاي قرار هاي نيامده ات
به تو فكر مي كنم
و زيبايي چشمانت
حواسم را به هم مي ريزد
ناگهان
مُشتي از واژه هاي مست
روحم را زير مي گيرند
عشق از رگ هايم بيرون مي پاشد
و جاي پاي انتظارم شعري مي رويد .
#سارا_قبادی
از كتاب؛
#شانه_هايم_گل_داده_اند
ياد تو كه مي افتم
دست دلم را مي گيرم
مي رويم پاي قرار هاي نيامده ات
به تو فكر مي كنم
و زيبايي چشمانت
حواسم را به هم مي ريزد
ناگهان
مُشتي از واژه هاي مست
روحم را زير مي گيرند
عشق از رگ هايم بيرون مي پاشد
و جاي پاي انتظارم شعري مي رويد .
#سارا_قبادی
از كتاب؛
#شانه_هايم_گل_داده_اند
@asheghanehaye_fatima
خواب ها
لعنتي ترين اتفاق اند
درست در لحظه ي فراموشي
هدف مي گيرند
احساس دست خورده ي بيقرار را
و من مي مانمُ
جدال عقل وُ عشق
ميان ماندن وُ رفتن
وَ دنياي مرگبار سكوت
پشت پلك چشمانم
به خوابم كه مي آيي
هوايي مي شوم
هوايت مي پيچد در سرم
و درد دلتنگي
مي افتد به جانم
حال سربازي را دارم
در چند قدمي دشمن
با يك تير در خشاب
ميان ماندن وُ رفتن
بودن يا نبودن
دو باره تسليم خواهم شد
و خواب ها
لعنتي ترين اتفاق اند
#سارا_قبادي
#شانه_هايم_گل_داده_اند
خواب ها
لعنتي ترين اتفاق اند
درست در لحظه ي فراموشي
هدف مي گيرند
احساس دست خورده ي بيقرار را
و من مي مانمُ
جدال عقل وُ عشق
ميان ماندن وُ رفتن
وَ دنياي مرگبار سكوت
پشت پلك چشمانم
به خوابم كه مي آيي
هوايي مي شوم
هوايت مي پيچد در سرم
و درد دلتنگي
مي افتد به جانم
حال سربازي را دارم
در چند قدمي دشمن
با يك تير در خشاب
ميان ماندن وُ رفتن
بودن يا نبودن
دو باره تسليم خواهم شد
و خواب ها
لعنتي ترين اتفاق اند
#سارا_قبادي
#شانه_هايم_گل_داده_اند