@asheghanehaye_fatima
.
زبانِ تو را می فهمم
مثل گلوله ای
که زبانِ تفنگ را می فهمد
.
مثل رودخانه ای
که زبانِ ماهی را می فهمد
زبانِ سنگ را
.
مثل پرچمی
که زبانِ باد را می فهمد...
فرقی نمی کند این باد
از کدام سرزمین می وزد،
من پرچمم
برای تو میرقصم.
.
زبان تو را می فهمم
مثل مادری
که زبانِ نوزادش را می فهمد
.
مثل درختی
که زبانِ سایه را می فهمد
زبانِ پرنده را...
.
فرقی نمی کند به کدام زبان،
تو یک شعرِ عاشقانه ای
من
ترجمه ات می کنم ...
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد
.
زبانِ تو را می فهمم
مثل گلوله ای
که زبانِ تفنگ را می فهمد
.
مثل رودخانه ای
که زبانِ ماهی را می فهمد
زبانِ سنگ را
.
مثل پرچمی
که زبانِ باد را می فهمد...
فرقی نمی کند این باد
از کدام سرزمین می وزد،
من پرچمم
برای تو میرقصم.
.
زبان تو را می فهمم
مثل مادری
که زبانِ نوزادش را می فهمد
.
مثل درختی
که زبانِ سایه را می فهمد
زبانِ پرنده را...
.
فرقی نمی کند به کدام زبان،
تو یک شعرِ عاشقانه ای
من
ترجمه ات می کنم ...
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد
تو یک شعر عاشقانه ای
من
ترجمه ات میکنم ...
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد
نشر فصل پنج
@asheghanehaye_fatima
من
ترجمه ات میکنم ...
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد
نشر فصل پنج
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
دوست داشتنِ تو
کشف یک قاره است، بی نقشه
سفر به آمازون است، بی اسلحه
رفتن به سیبری ست، بی پوست خرس.
دوست داشتن تو
عبور از رود نیل است بی قایق
نبرد در جنگ نُرماندی ست، بی سنگر
بودن در خط استواست، بی آب، بی غذا.
.
دوست داشتن تو
باز کردن شیر گاز است، به هنگام خواب
پریدن از پنجره ی طبقه ی پنجم یک خانه.
دوست داشتن تو
دوئل است، بی آنکه بدانی رقیبت زودتر برگشته.
.
دوست داشتن تو
تیغ است
گذشتن از میدان مین.
دوست داشتن تو
قوطیِ کبریت
بطری بنزین
یک بسته ی بزرگ قرص.
.
دوست داشتن تو
خطرناک است
کُشنده است
جان فرساست.
.
بگذار جور دیگری برایت بگویم؛
دوست داشتن تو
عبور یک اتوبوس از دره است، بی چراغ
بالا رفتن از صخره است، بی طناب.
دوست داشتن تو
گذشتن از مرز کشوری بیگانه است
بی آنکه حواسم به سرجوخه ها باشد
به برجک های دیدبانی
به تفنگ هایی که درست
پشت جمجمه ام را نشانه رفته اند
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد
نشر فصل پنجم
.
دوست داشتنِ تو
کشف یک قاره است، بی نقشه
سفر به آمازون است، بی اسلحه
رفتن به سیبری ست، بی پوست خرس.
دوست داشتن تو
عبور از رود نیل است بی قایق
نبرد در جنگ نُرماندی ست، بی سنگر
بودن در خط استواست، بی آب، بی غذا.
.
دوست داشتن تو
باز کردن شیر گاز است، به هنگام خواب
پریدن از پنجره ی طبقه ی پنجم یک خانه.
دوست داشتن تو
دوئل است، بی آنکه بدانی رقیبت زودتر برگشته.
.
دوست داشتن تو
تیغ است
گذشتن از میدان مین.
دوست داشتن تو
قوطیِ کبریت
بطری بنزین
یک بسته ی بزرگ قرص.
.
دوست داشتن تو
خطرناک است
کُشنده است
جان فرساست.
.
بگذار جور دیگری برایت بگویم؛
دوست داشتن تو
عبور یک اتوبوس از دره است، بی چراغ
بالا رفتن از صخره است، بی طناب.
دوست داشتن تو
گذشتن از مرز کشوری بیگانه است
بی آنکه حواسم به سرجوخه ها باشد
به برجک های دیدبانی
به تفنگ هایی که درست
پشت جمجمه ام را نشانه رفته اند
.
.
#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد
نشر فصل پنجم