عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
همسایه بودیم
قبل از اینکه قاره ها از هم جدا شوند
حالا پناهنده های زیادی
در مسیر تو غرق میشوند

مرزهایمان
آنقدر به هم نزدیک است
که پرچم هایمان
در لباسشویی به هم رنگ پس میدهند
پس چرا در من
جنگهای زیادیست برای پیوستن به تو
در تو
جشنهای زیادی برای استقلال

تروریست نیستم
که چهره نگاریم میکنی در عکسهای یادگاری
سیاسی نبوده ام
که اثر انگشت هایم را از خانه پاک میکنی
من قسمتی از تو بوده ام

شبها خواب اوراسیا را میبینم
دو قاره ای
که یکدیگر را در آغوش کشیده اند

@asheghanehaye_fatima

#مانی_معینی
مجموعه :
#اوراسیا
#نشر_مایا
@asheghanehaye_fatima



قرص هایم را که خورده ام
پس چرا لوسترها
تلو تلو میخورند روی سقف؟
چرا کتابخانه کنار تختم آمد و
روی من بالا آورد
چرا پناه گرفته ای زیر مبل
وقتی جنگ سالهاست تمام شده

دروغ میگویند
تو نمرده ای
پرستار همین آسایشگاهی
که میگویی دوستت دارم
تا قرصهایم را بخورم

دوستم نداشته باش
بهتر از این است که بفهمم
آن شب مرگ بود که گهواره را تکان می داد
بهتر از این است بفهمم
روپوش سفید پرستار
لباس عروس تو نیست
اینکه باید برگردم
در قبرستانی را باز کنم
و خانه ام را حدس بزن


#مانی_معینی
مجموعه #اوراسیا
نشر #مایا
@asheghanehaye_fatima




همسایه بودیم
قبل از اینکه قاره ها از هم جدا شوند
حالا پناهنده های زیادی
در مسیر تو غرق میشوند

مرزهایمان
آنقدر به هم نزدیک است
که پرچم هایمان
در لباسشویی به هم رنگ پس میدهند
پس چرا در من
جنگهای زیادیست برای پیوستن به تو
در تو
جشنهای زیادی برای استقلال

تروریست نیستم
که چهره نگاریم میکنی در عکسهای یادگاری
سیاسی نبوده ام
که اثر انگشت هایم را از خانه پاک میکنی
من قسمتی از تو بوده ام

شبها خواب اوراسیا را میبینم
دو قاره ای
که یکدیگر را در آغوش کشیده اند


#مانی_معینی
مجموعه:
#اوراسیا
@asheghanehaye_fatima



پایان دنیا روزی بود
که کلاغ نشان داد
معده ی خاک همه چیز را هضم می کند*
از برادری که برادرش را نشناخت
تا منی که تو را نشناختم

شاید روزی
کودکت میان خاک بازی هایش
چشم های هابیل را
با تیله ی گمشده اش اشتباه بگیرد
و یا قلب مرا
از درخت انار باغچه برایت بچیند
و تو دوباره تبر شوی
که چرا این درخت میوه تلخ می دهد

#مانی_معینی
مجموعه #اوراسیا

*کلاغی به قابیل نشان داد که چگونه هابیل را در خاک دفن کند
@asheghanehaye_fatima




طبل می‌زنند
شاید شهر
ماهی‌های بُرده را به دریا برگرداند
شاید
تاجِ گل مراسم ختم
برگردد به کودکی
شاخه گلی شود گوشه‌ی قنداق

طبل می‌زنند
اما تنها جنازه‌ی مردی به ساحل می‌آید
که فکر می‌کرد ماهی‌های تُنگ
پس از مرگ
فضای بیشتری برای زندگی دارند!

#مانی_معینی
مجموعه #اوراسیا