قرارمان
کوچه ی جنون
یک عصر بارانی
در نبش بازوان من
نشانی من را
تمام گنجشک های چشم به راه
از حفظند
بیا که
تو با دست های سپید
و من با شعرهای سپید
چه غزل ها
به کام دنیا بدهکاریم
بیا که
پاییز
به رد قدم های تو می اندیشد
و
زمستان به گرمای آغوشت
بیا و
با قاب مهربان لبخندت
به سایه سار دلشوره ام قدم بگذار
تا باران نگاهت
کدورت تمام دردها را
از تنم بشوید
#بهمن
@asheghanehaye_fatima
کوچه ی جنون
یک عصر بارانی
در نبش بازوان من
نشانی من را
تمام گنجشک های چشم به راه
از حفظند
بیا که
تو با دست های سپید
و من با شعرهای سپید
چه غزل ها
به کام دنیا بدهکاریم
بیا که
پاییز
به رد قدم های تو می اندیشد
و
زمستان به گرمای آغوشت
بیا و
با قاب مهربان لبخندت
به سایه سار دلشوره ام قدم بگذار
تا باران نگاهت
کدورت تمام دردها را
از تنم بشوید
#بهمن
@asheghanehaye_fatima
ما بودیم
باغ
دیوانه بازی هایمان
و بهشت
که بلند بلند
به خلوتمان حسودی می کرد.
یاس ها
چقدر خاطره از بوسه هایمان
دزدیدند
و گنجشک ها
چقدر سرک کشیده اند
تا رد «دوستت دارم» هایمان را
بزنند.
آسمان، چشم های توست
و ابرها
پلکان حریری دست هایت
که سپید تر از برف
به قیر اندود شب هایم
می بارند.
برگرد
تا غبار از فنجان دو نفره
بزداییم
و
گونه هایت را
گل بگوییم و گل بشنویم
#بهمن
@asheghanehaye_fatima
باغ
دیوانه بازی هایمان
و بهشت
که بلند بلند
به خلوتمان حسودی می کرد.
یاس ها
چقدر خاطره از بوسه هایمان
دزدیدند
و گنجشک ها
چقدر سرک کشیده اند
تا رد «دوستت دارم» هایمان را
بزنند.
آسمان، چشم های توست
و ابرها
پلکان حریری دست هایت
که سپید تر از برف
به قیر اندود شب هایم
می بارند.
برگرد
تا غبار از فنجان دو نفره
بزداییم
و
گونه هایت را
گل بگوییم و گل بشنویم
#بهمن
@asheghanehaye_fatima
میان من و تو وقتی برهنه نیستیم همه چیز ساکن است. وقتی برهنه آغاز میکنیم، بعداً میتوانیم پوشانندهترین پوشاکمان را بپوشیم و مطمئن باشیم که جریان برقرار است و همه چیز ادامه دارد. دیگران دو اشکال دارند. آنها پوشیده آغاز میکنند، سالها پوشیده ادامه میدهند و همین که برهنه میشوند همه چیز تمام میشود. یا اینکه برهنه آغاز میکنند، امّا آغازی میانشان روی نمیدهد. آنوقت هر کس لباس خودش را میپوشد و هر کدام به راه خود میروند.
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
روابط عمومی دانشگاه به من گفت: 《آقا، توی نمایش شما یک زن و مرد همدیگر را بغل میکنند و میروند توی تاریکی!!》 من هم خیلی با نزاکت و به سادگی به روابط عمومی گفتم: 《 چون ما هنوز آمادگی نداریم در روشنایی چیزها را نشانمان بدهند. چون اصلاً ما ترجیح میدهیم بقیه را خیالات بکنیم.》
#بهمن_فرسی
شب یک، شب دو
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
شب یک، شب دو
@asheghanehaye_fatima
روابط عمومی دانشگاه به من گفت: 《آقا، توی نمایش شما یک زن و مرد همدیگر را بغل میکنند و میروند توی تاریکی!!》 من هم خیلی با نزاکت و به سادگی به روابط عمومی گفتم: 《 چون ما هنوز آمادگی نداریم در روشنایی چیزها را نشانمان بدهند. چون اصلاً ما ترجیح میدهیم بقیه را خیالات بکنیم.》
#بهمن_فرسی
شب یک، شب دو
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
شب یک، شب دو
@asheghanehaye_fatima
چشمهای قشنگی داشت که در زیر جلد سیاهکبودِ پلکها بیرحمانه در معرض سوءقصدِ دائم بود. دامنِ کوتاه داشت و کوتاهتر از کوتاه. شراب و میوه و شیرینی داشت. شمع داشت. یکی «از آن صفحهها» هم روی «گرام»ش داشت. از آن داغها و جنبانندهها و با خودش مشغول رقصیدن بود ...
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
میان من و تو وقتی برهنه نیستیم همه چیز ساکن است. وقتی برهنه آغاز میکنیم، بعداً میتوانیم پوشانندهترین پوشاکمان را بپوشیم و مطمئن باشیم که جریان برقرار است و همه چیز ادامه دارد. دیگران دو اشکال دارند. آنها پوشیده آغاز میکنند، سالها پوشیده ادامه میدهند و همین که برهنه میشوند همه چیز تمام میشود. یا اینکه برهنه آغاز میکنند، امّا آغازی میانشان روی نمیدهد. آنوقت هر کس لباس خودش را میپوشد و هر کدام به راه خود میروند.
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
.
- راسته که میگن هر کسی یه ستاره داره؟
+ آره. اینجا چیزایی رو که به هیچکس نمیتونه تعلق داشته باشه، عادلانه تقسیم میکنن...
#گلدان📚
#بهمن_فرسی 🖌
@asheghanehaye_fatima
- راسته که میگن هر کسی یه ستاره داره؟
+ آره. اینجا چیزایی رو که به هیچکس نمیتونه تعلق داشته باشه، عادلانه تقسیم میکنن...
#گلدان📚
#بهمن_فرسی 🖌
@asheghanehaye_fatima
نامههای تو را دارم میسوزانم چون همیشه از این که چیزی برای پنهان کردن داشته باشم نفرت داشتهام. فاش بودن را با همهی ضررهایش غالباً پذیرفتهام. بیا گذشتهها را اگر دوست داریم در آیندهها تکرار کنیم. در آیندهها زنده کنیم.
#شب_یک_شب_دو📚
#بهمن_فرسی🖌
@asheghanehaye_fatima
#شب_یک_شب_دو📚
#بهمن_فرسی🖌
@asheghanehaye_fatima
بهجای همیشه اینجا خواهم ماند باید مینوشتی اینجا خواهم ماند و خودت را با همیشه اسیر نمیکردی همیشه هرگز وجود ندارد. به زودی میبینی همیشه نماندهای. آنوقت از خودت بدت میآید
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
@asheghanehaye_fatima
- راسته که میگن هر کسی یه ستاره داره؟
- آره. اینجا چیزایی رو که به هیچکس نمیتونه تعلق داشته باشه، عادلانه تقسیم میکنن...
#بهمن_فرسی
- گلدان
@asheghanehaye_fatima
- آره. اینجا چیزایی رو که به هیچکس نمیتونه تعلق داشته باشه، عادلانه تقسیم میکنن...
#بهمن_فرسی
- گلدان
@asheghanehaye_fatima
دو چشمت از عسل لبریز و لبهایت شکر دارد
بیــــا، هرچند مـــیگــویند: شیرینـــی ضرر دارد
زدم دل را بـــه حافظ ، دیدم او امشب برای من -
"لبش میبوسم و در میکشم می" در نظر دارد
***
پریشان است و افسون و هوس در چشم او جمع است
پـــــری رو از پـــــریده رنگ آخــــر کِــــی خبـــــــــر دارد؟
اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است
کـمر چـــون مــــو ندارد او ، ولـــــی مــــو تـــا کمــر دارد
لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نــــرم را آمیـــخته با خیــــــــــــــر و شــر دارد
بــــه یـــاد اولین بیت از کتــــابِ خواجــــه افتادم
شروع عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد
#بهمن_صباغ_زاده
@asheghanehaye_fatima
بیــــا، هرچند مـــیگــویند: شیرینـــی ضرر دارد
زدم دل را بـــه حافظ ، دیدم او امشب برای من -
"لبش میبوسم و در میکشم می" در نظر دارد
***
پریشان است و افسون و هوس در چشم او جمع است
پـــــری رو از پـــــریده رنگ آخــــر کِــــی خبـــــــــر دارد؟
اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است
کـمر چـــون مــــو ندارد او ، ولـــــی مــــو تـــا کمــر دارد
لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نــــرم را آمیـــخته با خیــــــــــــــر و شــر دارد
بــــه یـــاد اولین بیت از کتــــابِ خواجــــه افتادم
شروع عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد
#بهمن_صباغ_زاده
@asheghanehaye_fatima
به تنهایی عادت کردهام. من وضع دیگری را نشناختم. نشناختهام. انگار وضع دیگری نمیتواند باشد. از صبح تا شب با خودم هستم. با صدای خودم. با عکس خودم که گاهی توی آینه است. و با خیلی چیزهای خیلی نزدیک دور و برم. چیزهای معمولی. چیزهای دست یافتنی. نه. چیزهای دمدست. حالا سعی میکنم این معمولیها را بشناسم. از نو بشناسم. باز بشناسم
#بهمن_فرسی
-
@asheghanehaye_fatima
#بهمن_فرسی
-
@asheghanehaye_fatima
.
تب کردن تو، مردن من
هر دو بهانه ست
عشق است که بین من و تو
در تب و تاب است ...
#بهمن_صباغ_زاده
@asheghanehaye_fatima
تب کردن تو، مردن من
هر دو بهانه ست
عشق است که بین من و تو
در تب و تاب است ...
#بهمن_صباغ_زاده
@asheghanehaye_fatima
دو چشمت از عسل لبریز و لبهایت شکر دارد
بیا، هرچند میگــویند: شیرینی ضرر دارد
زدم دل را بـــه حافظ ، دیدم او امشب برای من -
"لبش میبوسم و در میکشم می" در نظر دارد
***
پریشان است و افسون و هوس در چشم او جمع است
پـری رو از پریده رنگ آخر کِی خبر دارد؟
اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است
کمر چون مو ندارد او ، ولی مو تا کمـر دارد
لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نرم را آمیخته با خیر و شر دارد
بـه یاد اولین بیت از کتابِ خواجـه افتادم
شروع عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد
#بهمن_صباغزاد
@asheghanehaye_fatima
بیا، هرچند میگــویند: شیرینی ضرر دارد
زدم دل را بـــه حافظ ، دیدم او امشب برای من -
"لبش میبوسم و در میکشم می" در نظر دارد
***
پریشان است و افسون و هوس در چشم او جمع است
پـری رو از پریده رنگ آخر کِی خبر دارد؟
اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است
کمر چون مو ندارد او ، ولی مو تا کمـر دارد
لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نرم را آمیخته با خیر و شر دارد
بـه یاد اولین بیت از کتابِ خواجـه افتادم
شروع عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد
#بهمن_صباغزاد
@asheghanehaye_fatima
خدا از چشمهایت آیهای بهتر نیاورده
هنوز از کار چشمانت کسی سر در نیاورده
تقاص چشم خونبارت، هراس چشم خونریزت
"دمار از من بر آوردهست و کامم بر نیاورده"
"به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را"
خدا زیبا تر از زیباییات زیور نیاورده
چه سهل و ممتنع برداشتی ابروت را، سعدی-
خودش را کُشته و بیتی چنین محشر نیاورده
پریشان کرده هر روز مرا یلدای گیسویش
اگر چه این بلا را هیچ شب بر سر نیاورده
#بهمن_صباغ_زاده
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هنوز از کار چشمانت کسی سر در نیاورده
تقاص چشم خونبارت، هراس چشم خونریزت
"دمار از من بر آوردهست و کامم بر نیاورده"
"به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را"
خدا زیبا تر از زیباییات زیور نیاورده
چه سهل و ممتنع برداشتی ابروت را، سعدی-
خودش را کُشته و بیتی چنین محشر نیاورده
پریشان کرده هر روز مرا یلدای گیسویش
اگر چه این بلا را هیچ شب بر سر نیاورده
#بهمن_صباغ_زاده
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
راسته كه میگن اينجا هركسی يه ستاره داره؟
آره، اينجا چيزايی رو كه به هيچكس
نمیتونه تعلق داشته باشه، عادلانه تقسيم میكنن...
#بهمن_فرسی
.@asheghanehaye_fatima
آره، اينجا چيزايی رو كه به هيچكس
نمیتونه تعلق داشته باشه، عادلانه تقسيم میكنن...
#بهمن_فرسی
.@asheghanehaye_fatima