🚩 آثار لمسها روی بدن انسان باقی میماند
ما این بار سنگین را با خود حمل کنیم
لیورا پیش از عکاسی به طور مفصل با زنان سوژه عکس گفتوگو و مشورت میکرد، تجربههایشان از خشونت جنسی و جنسیتی و میشنید و سپس درباره پیامی که قرار بود روی بدن نقش ببندد به توافق میرسیدند. هر کدوم از مدلها پیامی منطبق با تجربه زیسته خود انتخاب کردند. آنچه که به طور عینی تجربه کرده بودند و عمیقا آزارشان داده بود. خشونت خانگی و خانوادگی، خشونت جنسی، محدودیت حقوق باروری، آزار کلامی و روانی و ... . لیورا میگوید این موضوع بسیار اهمیت دارد چرا که فرد باید حس کند بدنش برای کاری مورد استفاده قرار میگیرد که به آن باور و اعتقاد دارد.
مدلهای عکاسی از گروههای نژادی و ملیتی متنوع هستند و اشکال متنوعی از بدن زنانه را نمایندگی میکنند. البته تعدادی مرد هم میان آنها دیده میشود. برخی از آنها برای حفاظت از خود در برابر آزارهای مجازی ترجیح دادهاند چهرهشان در تصویر نمایان نباشد و برخی دیگر با چهره ظاهر شدهاند. واکنشها به این مجموعه عکسها عموما مثبت بوده اما لیورا میگوید بعضا مورد حمله و نقد هم قرار گرفته است. یکی از نقدها همین بوده که چرا هویت سوژهها مشخص نیست در حالی که این تصمیم به درخواست خود مدلها گرفته شده است.
از جمله پیامهایی که روی بدنهای برهنه تصاویر لیورا نقش بسته میتوان به این موارد اشاره کرد: «حق تصمیمگیری»، «رضایت به رابطه جنسی به معنای رضایت برای روابط آینده نیست»، «دامن کوتاه به معنی رضایت جنسی نیست»، «مستی برابر با رضایت جنسی نیست»، «لبخند به معنای رضایت نیست»، «تجاوز تجاوز است، بدون هیچ بهانهای»، «لبخند خشونت را پنهان میکند»، «حق امنیت»، «عشق نباید دردناک باشد»، «خشونت همیشه ضربه یک مشت نیست»، «حق باروری من به تو مربوط نیست»، «بدن من برای قانونگذاری تو ساخته نشده است»، «سوت نزن! من سگ نیستم» و ... . پیامهایی صریح که فرهنگ تجاوز را نشانه رفته و چالشهای زنان برای به دست آوردن خودمختاری جنسی و جسمی به تصویر میکشد.
لورا مینویسد: «من به قدرت فمینیسم باور و ایمان دارم. اگرچه هنوز مسیری طولانی برای آموختن پیش رو دارم اما معتقدم اگر متحد شویم، میتوانیم تا دوردستها پیشروی کنیم. دلم میخواهد بتوانم ابعاد متعددی از چالشهای زنان را در کار هنریام انعکاس بدهم. دوست دارم آدمها خودشان را در عکسهایم پیدا کنند. سرکوب و انسانزدایی از زنان، همه ما را تحت تاثیر قرار میدهد و من عمیقا تمایل دارم این ظلم و بیعدالتی را تا جای ممکن بازتاب بدهم. اما ما به خیزشی جمعی نیاز داریم تا به رهبران سیاسی نشان بدهیم که بیاعتنایی به مصائب خود را برنمیتابیم. ما نمیگذاریم دیدگاههای شخصی متحجرانه و سوگیرانه آنها به قوانین آسیبزا برای زنان تبدیل شود»
#هنر
#عکاسی
#هنرعکاسی
#لیورا_کی
@asheghanehaye_fatima
ما این بار سنگین را با خود حمل کنیم
لیورا پیش از عکاسی به طور مفصل با زنان سوژه عکس گفتوگو و مشورت میکرد، تجربههایشان از خشونت جنسی و جنسیتی و میشنید و سپس درباره پیامی که قرار بود روی بدن نقش ببندد به توافق میرسیدند. هر کدوم از مدلها پیامی منطبق با تجربه زیسته خود انتخاب کردند. آنچه که به طور عینی تجربه کرده بودند و عمیقا آزارشان داده بود. خشونت خانگی و خانوادگی، خشونت جنسی، محدودیت حقوق باروری، آزار کلامی و روانی و ... . لیورا میگوید این موضوع بسیار اهمیت دارد چرا که فرد باید حس کند بدنش برای کاری مورد استفاده قرار میگیرد که به آن باور و اعتقاد دارد.
مدلهای عکاسی از گروههای نژادی و ملیتی متنوع هستند و اشکال متنوعی از بدن زنانه را نمایندگی میکنند. البته تعدادی مرد هم میان آنها دیده میشود. برخی از آنها برای حفاظت از خود در برابر آزارهای مجازی ترجیح دادهاند چهرهشان در تصویر نمایان نباشد و برخی دیگر با چهره ظاهر شدهاند. واکنشها به این مجموعه عکسها عموما مثبت بوده اما لیورا میگوید بعضا مورد حمله و نقد هم قرار گرفته است. یکی از نقدها همین بوده که چرا هویت سوژهها مشخص نیست در حالی که این تصمیم به درخواست خود مدلها گرفته شده است.
از جمله پیامهایی که روی بدنهای برهنه تصاویر لیورا نقش بسته میتوان به این موارد اشاره کرد: «حق تصمیمگیری»، «رضایت به رابطه جنسی به معنای رضایت برای روابط آینده نیست»، «دامن کوتاه به معنی رضایت جنسی نیست»، «مستی برابر با رضایت جنسی نیست»، «لبخند به معنای رضایت نیست»، «تجاوز تجاوز است، بدون هیچ بهانهای»، «لبخند خشونت را پنهان میکند»، «حق امنیت»، «عشق نباید دردناک باشد»، «خشونت همیشه ضربه یک مشت نیست»، «حق باروری من به تو مربوط نیست»، «بدن من برای قانونگذاری تو ساخته نشده است»، «سوت نزن! من سگ نیستم» و ... . پیامهایی صریح که فرهنگ تجاوز را نشانه رفته و چالشهای زنان برای به دست آوردن خودمختاری جنسی و جسمی به تصویر میکشد.
لورا مینویسد: «من به قدرت فمینیسم باور و ایمان دارم. اگرچه هنوز مسیری طولانی برای آموختن پیش رو دارم اما معتقدم اگر متحد شویم، میتوانیم تا دوردستها پیشروی کنیم. دلم میخواهد بتوانم ابعاد متعددی از چالشهای زنان را در کار هنریام انعکاس بدهم. دوست دارم آدمها خودشان را در عکسهایم پیدا کنند. سرکوب و انسانزدایی از زنان، همه ما را تحت تاثیر قرار میدهد و من عمیقا تمایل دارم این ظلم و بیعدالتی را تا جای ممکن بازتاب بدهم. اما ما به خیزشی جمعی نیاز داریم تا به رهبران سیاسی نشان بدهیم که بیاعتنایی به مصائب خود را برنمیتابیم. ما نمیگذاریم دیدگاههای شخصی متحجرانه و سوگیرانه آنها به قوانین آسیبزا برای زنان تبدیل شود»
#هنر
#عکاسی
#هنرعکاسی
#لیورا_کی
@asheghanehaye_fatima
عاشقانه های فاطیما
Photo
Portrait de Marjorie Ferry,1932
By Tamara de Lempicka
”پرتره مارجری فری“ { ۱۹۳۲ }
اثری از #تامارا_دو_لمپیکا
زن جوانی که در بالکن مرمرین قدم میزند، فریبنده به نظر میرسد ، اما در عین حال با ملایمت در یک ملحفه ساتن پیچیده شده است.
او می تواند بازیگری باشد که اولین بازی خود را در دوران طلایی هالیوود انجام داد - الههی بلوندِ مشتاق که گرتا گاربو ، ژان هارلو یا کارول لومبارد را به چالش کشید. مارجری فری یک خوانندهی کاباره انگلیسی بود که در پاریس اجرا میکرد که با ملاقات با یک سرمایهدارِ ثروتمند ، همسر او شد.
در سال ۱۹۳۲ به یکی از نقاشان موفق پرتره آن زمانِ پاریس - Tamara de Lempicka سفارش داد اثری (پرترهای) را از مارجری خلق کند. چند سال پیش ، هنرمند لهستانی ، که به دلیل برهنهسازیهای شهوانی خود مشهور بود، به برجستهترین زن در میان نقاشان برجسته مدرنیست تبدیل شده بود. لمپیکا که به عنوان یک فرد اجتماعی مشهور شد ، در اوایل دههی ۱۹۳۰، در اوج شهرت بود. جنبههای حرفهای و اجتماعی زندگی او پیوندی ناگسستنی با یکدیگر داشت و مرکز جاذبه یک استودیوی هنری دکو با تجهیزات ویژه در خیابان Meixin ، 7 در منطقه 14 پاریس بود. او شیوه زندگی مستقل خود را رهبری میکرد، که در آن زمان دستاورد نسبتأ کمی برای یک زن محسوب میشد.
پس از سفری کوتاه به نیویورک در اوایل دههی سی ، لمپیکا اولین نقاش پرتره مورد تقاضا در بین ثروتمندان اروپایی و آمریکایی بود که از مدرنیسم حاکم بر هنر بینالمللی پس از جنگ پیروی کردند. او میتواند در صورت صلاحدید دستورات را بپذیرد یا از آنها امتناع کند. مشتریان بینالمللی Lempicka گستردهتر از رقیب اصلی او ، Kees van Dongen بود. اگرچه او رویکرد شدیدتر و بی پرواتری نسبت به کار داشت ، اما فاقد ارتباطات آمریکایی بود.
از اواخر دهه ۱۹۲۰ ، لمپیکا در علامت تجاری کلاسیک بالا نقاشی کرده است ، که در تمام جنبه های این پرتره جسورانه Marjorie Ferry جسورانه مشهود است. محیطِ روی آن به احتمال زیاد خیالی است ، گویی مناظر فیلمی درباره یونان باستان است. یک نرده سنگی منحنی صیقلی و چهار ستون صعودی مدل او را برمی دارند و او را به ارتفاع المپوس میبرند، جایی که مارجوری فری در سراسر جهان نگاه میکند. تصمیم هنرمند برای بریدن بالای سر مدل یک حرکت سینمایی است، اما یک تکنیک جسورانه و نادر در نقاشی پرتره است. بنابراین ، بیننده زن را بلندتر می داند. مراقبتهایی که لمپیکا، پارچه را پوشانده است نیز اشاراتی مستقیم به آثار کلاسیک یونان باستان است.
تامارا دو لمپیکا با ترکیب ویژگیهای سبکی کوبیسم فرانسه ، پوریسم پس از جنگ و نئوکلاسیسیسم با مطالعات او در مورد استادان اولیه ایتالیایی و نشان دادن درک روندهای واقع گرایانه معاصر در آلمان ، سبک جسورانه جهانی و کلاسیک خود را ایجاد کرده است. او از اینگرس الهام گرفت ، که کلاسیکگرایی نمونه او در اواسط قرن نوزدهم، باعث شد پیکاسو پس از جنگ جهانی اول به نقاشی مجسمه ای بازگردد.
تامارا در ورشو و در خانوادهای بسیار ثروتمند یهودی متولد شد. او آموختن نقاشی را در مدرسه شبانهروزی در لوزان، سوئیس فراگرفت. در پی انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، خانوادهاش از سن پترزبورگ به پاریس نقل مکان کردند. تامارا در پاریس با آندره لوت و موریس دنیس آشنا شد و تحت تأثیر سبک نقاشی کوبیسم، فوویسم و هنر انتزاعی قرار گرفت. وی در سال ۱۹۲۵، نخستین نمایشگاه انفرادی آثارش را در میلان، ایتالیا افتتاح کرد. آثار نمایشگاه بسیار متأثر از سبک آرت دکو بود و شامل پرترههای انفرادی و نقاشی بدنهای برهنه زنانه میشد که بسیار با حال و هوای اروتیک حاکم بر محافل هنری آن روزها هماهنگ بود...
تامارا دو لمپیکا؛ { ماریا گروسکی }؛ نقاشِ لهستانی و در اوج دوران هنریاش، پرآوازهترین نقاش در سبک آرت دکو بود. آفرینش پرترههایی که درونمایههایی تنکامانه و اغواکننده داشت، باعث شهرت وی شد. از آثار مشهورش خودنگاره (تامارا در بوگاتیِ سبز) را میتوان نام برد.
زادروز ۱۶ مهٔ ۱۸۹۸ —درگذشت ۱۸ مارس ۱۹۸۰
#هنر
#هنرنقاشی
#نقاشی
@asheghanehaye_fatima
By Tamara de Lempicka
”پرتره مارجری فری“ { ۱۹۳۲ }
اثری از #تامارا_دو_لمپیکا
زن جوانی که در بالکن مرمرین قدم میزند، فریبنده به نظر میرسد ، اما در عین حال با ملایمت در یک ملحفه ساتن پیچیده شده است.
او می تواند بازیگری باشد که اولین بازی خود را در دوران طلایی هالیوود انجام داد - الههی بلوندِ مشتاق که گرتا گاربو ، ژان هارلو یا کارول لومبارد را به چالش کشید. مارجری فری یک خوانندهی کاباره انگلیسی بود که در پاریس اجرا میکرد که با ملاقات با یک سرمایهدارِ ثروتمند ، همسر او شد.
در سال ۱۹۳۲ به یکی از نقاشان موفق پرتره آن زمانِ پاریس - Tamara de Lempicka سفارش داد اثری (پرترهای) را از مارجری خلق کند. چند سال پیش ، هنرمند لهستانی ، که به دلیل برهنهسازیهای شهوانی خود مشهور بود، به برجستهترین زن در میان نقاشان برجسته مدرنیست تبدیل شده بود. لمپیکا که به عنوان یک فرد اجتماعی مشهور شد ، در اوایل دههی ۱۹۳۰، در اوج شهرت بود. جنبههای حرفهای و اجتماعی زندگی او پیوندی ناگسستنی با یکدیگر داشت و مرکز جاذبه یک استودیوی هنری دکو با تجهیزات ویژه در خیابان Meixin ، 7 در منطقه 14 پاریس بود. او شیوه زندگی مستقل خود را رهبری میکرد، که در آن زمان دستاورد نسبتأ کمی برای یک زن محسوب میشد.
پس از سفری کوتاه به نیویورک در اوایل دههی سی ، لمپیکا اولین نقاش پرتره مورد تقاضا در بین ثروتمندان اروپایی و آمریکایی بود که از مدرنیسم حاکم بر هنر بینالمللی پس از جنگ پیروی کردند. او میتواند در صورت صلاحدید دستورات را بپذیرد یا از آنها امتناع کند. مشتریان بینالمللی Lempicka گستردهتر از رقیب اصلی او ، Kees van Dongen بود. اگرچه او رویکرد شدیدتر و بی پرواتری نسبت به کار داشت ، اما فاقد ارتباطات آمریکایی بود.
از اواخر دهه ۱۹۲۰ ، لمپیکا در علامت تجاری کلاسیک بالا نقاشی کرده است ، که در تمام جنبه های این پرتره جسورانه Marjorie Ferry جسورانه مشهود است. محیطِ روی آن به احتمال زیاد خیالی است ، گویی مناظر فیلمی درباره یونان باستان است. یک نرده سنگی منحنی صیقلی و چهار ستون صعودی مدل او را برمی دارند و او را به ارتفاع المپوس میبرند، جایی که مارجوری فری در سراسر جهان نگاه میکند. تصمیم هنرمند برای بریدن بالای سر مدل یک حرکت سینمایی است، اما یک تکنیک جسورانه و نادر در نقاشی پرتره است. بنابراین ، بیننده زن را بلندتر می داند. مراقبتهایی که لمپیکا، پارچه را پوشانده است نیز اشاراتی مستقیم به آثار کلاسیک یونان باستان است.
تامارا دو لمپیکا با ترکیب ویژگیهای سبکی کوبیسم فرانسه ، پوریسم پس از جنگ و نئوکلاسیسیسم با مطالعات او در مورد استادان اولیه ایتالیایی و نشان دادن درک روندهای واقع گرایانه معاصر در آلمان ، سبک جسورانه جهانی و کلاسیک خود را ایجاد کرده است. او از اینگرس الهام گرفت ، که کلاسیکگرایی نمونه او در اواسط قرن نوزدهم، باعث شد پیکاسو پس از جنگ جهانی اول به نقاشی مجسمه ای بازگردد.
تامارا در ورشو و در خانوادهای بسیار ثروتمند یهودی متولد شد. او آموختن نقاشی را در مدرسه شبانهروزی در لوزان، سوئیس فراگرفت. در پی انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، خانوادهاش از سن پترزبورگ به پاریس نقل مکان کردند. تامارا در پاریس با آندره لوت و موریس دنیس آشنا شد و تحت تأثیر سبک نقاشی کوبیسم، فوویسم و هنر انتزاعی قرار گرفت. وی در سال ۱۹۲۵، نخستین نمایشگاه انفرادی آثارش را در میلان، ایتالیا افتتاح کرد. آثار نمایشگاه بسیار متأثر از سبک آرت دکو بود و شامل پرترههای انفرادی و نقاشی بدنهای برهنه زنانه میشد که بسیار با حال و هوای اروتیک حاکم بر محافل هنری آن روزها هماهنگ بود...
تامارا دو لمپیکا؛ { ماریا گروسکی }؛ نقاشِ لهستانی و در اوج دوران هنریاش، پرآوازهترین نقاش در سبک آرت دکو بود. آفرینش پرترههایی که درونمایههایی تنکامانه و اغواکننده داشت، باعث شهرت وی شد. از آثار مشهورش خودنگاره (تامارا در بوگاتیِ سبز) را میتوان نام برد.
زادروز ۱۶ مهٔ ۱۸۹۸ —درگذشت ۱۸ مارس ۱۹۸۰
#هنر
#هنرنقاشی
#نقاشی
@asheghanehaye_fatima
مقام سوم جشنواره هنرهای زیبای عکاسی در بخش نود آرت (2016)
عکاس: Kako Abraham
توضیحات اثر:
زن باید به خودش برسد، غذا بپزد و خانه را تمیز نگه دارد، باید بچه داری کند و به جانوری که همسرش است نیز سرویس بدهد. اون حق ندارد "فاحشه" باشد بلکه باید تنها با یک مرد بخوابد.
این مجموعه ، نگاه فمینیستی عکاس را به نقش زن در خانواده نشان می دهد. عکاس، مرد را یک جانور شاخدار تصویر کرده و در هر قاب، از یک مدل زن استفاده نموده است.
#هنر
#عکاسی
#هنرعکاسی
@asheghanehaye_fatima
عکاس: Kako Abraham
توضیحات اثر:
زن باید به خودش برسد، غذا بپزد و خانه را تمیز نگه دارد، باید بچه داری کند و به جانوری که همسرش است نیز سرویس بدهد. اون حق ندارد "فاحشه" باشد بلکه باید تنها با یک مرد بخوابد.
این مجموعه ، نگاه فمینیستی عکاس را به نقش زن در خانواده نشان می دهد. عکاس، مرد را یک جانور شاخدار تصویر کرده و در هر قاب، از یک مدل زن استفاده نموده است.
#هنر
#عکاسی
#هنرعکاسی
@asheghanehaye_fatima
#چاد_نایت آمریکایی(1976) مجسمه ساز سه بعدی
در ادامه چندین سازه از شاهکار های چَد نایت که در هنرهای دیجیتال مهارت دارد را میبینیم . وی مجسمه هایش را در شباهتی عجیب با واقعیت می سازد و بسیاری از تصاویری که وی خلق می کند ظاهری بسیار طبیعی دارند.
#هنر
#مجسمه_سازی
@asheghanehaye_fatima
در ادامه چندین سازه از شاهکار های چَد نایت که در هنرهای دیجیتال مهارت دارد را میبینیم . وی مجسمه هایش را در شباهتی عجیب با واقعیت می سازد و بسیاری از تصاویری که وی خلق می کند ظاهری بسیار طبیعی دارند.
#هنر
#مجسمه_سازی
@asheghanehaye_fatima
#گوستاوو_سیلوا_نونیز یک نقاش هایپررئالیست است. او در خلق صحنه هایی از شناور بودن، شنا کردن یا حتی نشستن افراد در آب تخصص دارد. سطح رئالیسم در نقاشیهای او بسیار شگفتانگیز است، اما نونیز دوست دارد هنر خود را یک قدم جلوتر بردارد.
وقتی نقاشیهایش را تمام میکند، نونیز با آنها ژست میگیرد تا نوعی توهم نوری ایجاد کند. نتیجه این است که به نظر می رسد او در واقع با افراد روی بوم تعامل دارد. این بسیار شگفت انگیز است، و کار می کند زیرا نقاشی های او بسیار واقع گرایانه هستند. فقط آنها را بررسی کنید.
#هنر
#هنرنقاشی
#نقاشی
@asheghanehaye_fatima
وقتی نقاشیهایش را تمام میکند، نونیز با آنها ژست میگیرد تا نوعی توهم نوری ایجاد کند. نتیجه این است که به نظر می رسد او در واقع با افراد روی بوم تعامل دارد. این بسیار شگفت انگیز است، و کار می کند زیرا نقاشی های او بسیار واقع گرایانه هستند. فقط آنها را بررسی کنید.
#هنر
#هنرنقاشی
#نقاشی
@asheghanehaye_fatima
واختانگ کاکلیا در ماه می هزارو نهصد و هفتاد و چهار در تفلیس گرجستان به دنیا آمد. در سال هزار و نهصد و نود و یک وارد آکادمی دولتی تفلیس شد و در رشته طراحی هنری، طراحی داخلی و خارجی، هنرهای یادبود و مجسمه سازی تحصیل کرد.سبک منحصر به فردی در نقاشی های واختنگ کاکلیا همواره قابل مشاهده است. استعداد فنی نشان داده شده در نقاشی هایش بر دانش او از نقاشی کلاسیک استوار است. نقاشی های او از نظر موضوع، ترکیب بندی و رنگ پیچیده است اگرچه موضوعات آثار او اغلب اشیایی پیش پا افتاده از زندگی روزمره هستند، اما به گونه ای نمایش داده می شوند که پر از ایهام و راز آلود هستند. آثار این هنرمند در مجموعه های خصوصی آلمان، آمریکا و کانادا نگهداری می شود.
#painting #art #artist #drawing#artwork#criticism#visualart
#Vakhtang_Kakulia
#تاریخ_هنر_نقاشی#طراحی#سوررالیسم
#هنر_نقاشی
@asheghanehaye_fatima
#painting #art #artist #drawing#artwork#criticism#visualart
#Vakhtang_Kakulia
#تاریخ_هنر_نقاشی#طراحی#سوررالیسم
#هنر_نقاشی
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک شخص، فقط یک احساسِ قدرتمند نیست. احساس ممکن است بیاید و ممکن است برود.
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک شخص، فقط یک احساسِ قدرتمند نیست. احساس ممکن است بیاید و ممکن است برود.
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتن یک تصمیم است؛
یک قضاوت است؛ یک پیمان است.
📒 #هنر_عشق_ورزیدن
#اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
🔵اگنس کاسپارکووا نقاش 94ساله اهل چک است که سالهاست عنوان کرده می خواهد دهکده کوچک محل زندگی اش را به بهشتی به یاد ماندنی تبدیل کند. او قصد دارد زادگاهش را به همان اندازه جذاب کند، که در بهار و تابستان زیباست. او برای انجام این کار، از شکوفه هایی آبی رنگ سود جسته است.
اگنس در جوانی در مزرعه کار می کرده؛ اما در این سالها به صورت خودآموخته شروع به نقاشی می کند و جنب و جوش عجیبی را در محل زندگی اش بوجود آورده است.
او نقاشی های دیواری گلدار پیچیده ای را با الهام از آثار هنری سنتی موراویا (جنوب چک) خلق می کند و معتقد هست که نقاشی خانه اش صرفاً برای لذت است. و به رسانه های چک گفت: "من یک هنرمند هستم." "من فقط از نقاشی روی دیوار لذت می برم و می خواهم کمک کنم."
#Anežka (Agnes) #Kašpárková،
@asheghanehaye_fatima
#هنرنقاشی
#نقاشی
#هنر
نمونه آثار👇
اگنس در جوانی در مزرعه کار می کرده؛ اما در این سالها به صورت خودآموخته شروع به نقاشی می کند و جنب و جوش عجیبی را در محل زندگی اش بوجود آورده است.
او نقاشی های دیواری گلدار پیچیده ای را با الهام از آثار هنری سنتی موراویا (جنوب چک) خلق می کند و معتقد هست که نقاشی خانه اش صرفاً برای لذت است. و به رسانه های چک گفت: "من یک هنرمند هستم." "من فقط از نقاشی روی دیوار لذت می برم و می خواهم کمک کنم."
#Anežka (Agnes) #Kašpárková،
@asheghanehaye_fatima
#هنرنقاشی
#نقاشی
#هنر
نمونه آثار👇
اثر الكساندرا ريووز
alexandra reeves
هنرمند جوان امريكايی
#مجسمه_سازی
#هنر_مجسمه_سازی
@asheghanehaye_fatima
alexandra reeves
هنرمند جوان امريكايی
#مجسمه_سازی
#هنر_مجسمه_سازی
@asheghanehaye_fatima
.
در جامعه ای که مردم از نعمت آزادی محروم هستند، "عشق" فرصتی برای
تجربه کردن آزادی است...
📙 #هنر_رمان
✍ #میلان_کوندرا
@asheghanehaye_fatima
در جامعه ای که مردم از نعمت آزادی محروم هستند، "عشق" فرصتی برای
تجربه کردن آزادی است...
📙 #هنر_رمان
✍ #میلان_کوندرا
@asheghanehaye_fatima
کارهایی را که نباید در زندگی بکنی، بنویس. به بیان دیگر، تصمیمهای حساب شدهای بگیر تا برخی چیزها را کلا نادیده بگیری و وقتی شرایطش پیش آمد، طبق لیست نبایدهایت رفتار کن. یکبار خوب فکر کن و تصمیمت را بگیر که سراغ چه چیزهایی، حتی اگر فرصتش بود، نروی. بیشتر درها ارزش وارد شدن ندارند، حتی اگر به نظر برسد چرخاندن دستهی در بسیار ساده است.
#هنر_شفاف_اندیشیدن
#رولف_دوبلی
@asheghanehaye_fatima
#هنر_شفاف_اندیشیدن
#رولف_دوبلی
@asheghanehaye_fatima
.
اگر کسی به ما بگوید که عاشق گل است،
اما ببینیم که اغلب فراموش می کند به
گل هایش آب بدهد، عشق او را به گل
باور نمی کنیم .
عشق عبارتست از رغبت جدی به زندگی
و پرورش آنچه بدان مهر می ورزیم.
زمانی که رغبت جدی وجود نداشته باشد
عشقی هم در کار نیست.
📙 #هنر_عشق_ورزیدن
✍ #اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
اگر کسی به ما بگوید که عاشق گل است،
اما ببینیم که اغلب فراموش می کند به
گل هایش آب بدهد، عشق او را به گل
باور نمی کنیم .
عشق عبارتست از رغبت جدی به زندگی
و پرورش آنچه بدان مهر می ورزیم.
زمانی که رغبت جدی وجود نداشته باشد
عشقی هم در کار نیست.
📙 #هنر_عشق_ورزیدن
✍ #اریک_فروم
@asheghanehaye_fatima
نقاشی های خارق العاده بر روی بدن سه زن - منو تو کلاب MANOTO CLUB
نقاش معروف #کریگ_تریسی ( Craig Tracy) دو نقاشی از ببرهای جنگل را بر روی بدن عریان سه زن با زیبایی هر چه تمام تر کشیده است.
#هنر_نفاشی
#نقاشی
@asheghanehaye_fatima
نقاش معروف #کریگ_تریسی ( Craig Tracy) دو نقاشی از ببرهای جنگل را بر روی بدن عریان سه زن با زیبایی هر چه تمام تر کشیده است.
#هنر_نفاشی
#نقاشی
@asheghanehaye_fatima