عاشقانه های فاطیما
784 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
زهی به شوخی بهار نازت شکسته رنگ غرور امکان
دو نرگست قبله‌گاه مستی دو ابروبت سجده جای مستان

سخن ز لعل تو گوهر آرا نگه ز چشم تو باده پیما
صبا ز زلف تو رشته بر پا چمن ز روی تو گل به دامان

به غمزه سحری‌، به ناز جادو، به طره افسون‌، به قد قیامت
به خط بنفشه‌، به زلف سنبل‌، به چشم نرگس‌، به رخ‌ گلستان

چمن به عرض بهار نازت در آتش رنگ‌ گلفروشی
سحر زگل‌ کردن عرقها به عالم آب شبنمستان

ز رویت آیینه صفحهٔ‌گل زگیسویت شانه موج سنبل
ختن سوادی ز چین‌ کاکل فرنگ نقاش چین دامان

اگر برد از رم نگاهت سواد این دشت بوی‌گردی
هجوم‌ کیفیت تحیر به‌ چشم آهوکند چراغان

به وحشت آباد این بساطم‌کجاست عشرت‌کدام راحت
خیال محزون‌، امید مجنون‌، نگه پریشان‌، نفس پر افشان

بیدل دهلوی, غزلیات
#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
ای چشم تو مهمیز جنون وحشی رم را
ابروی تو معراج دگر پایهٔ خم را

گیسوی تو دامی‌ست که تحریر خیالش
از نال به زنجیرکشیده‌ست قلم را

با این قد و عارض به چمن‌گر بخرامی
گل‌، تاج به خاک افکند و سروعلم را

اسرار دهانت به تأمل نتوان یافت
از فکر،‌کسی پی نبرد راه عدم را

عمری‌ست‌که در عالم سودای محبت
از نالهٔ من نرخ بلندست الم را

چندن نرمیدم ز تعلق که پس از مرگ
خاکم به بر خویش‌کشد نقش قدم را

بیدل دهلوی, غزلیات
#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
اگر به‌گلشن ز نازگردد قد بلند تو جلوه فرما
ز پیکرسر وموج خجلت‌شود نمایان چو می ز مینا

ز چشم مستت اگر بیابد قبول‌کیفیت نگاهی
تپدزمستی‌به روی‌آیینه‌نقش جوهرچوموج صهبا

به‌اولین جلوه‌ات ز دلها رمیده صبر وگداخت طاقت
کجاست آیینه تا بگیرد غبار حیرت درین تماشا

به هرکجا ناز سر برآرد نیاز هم پای‌کم ندارد
توو خرامی و صد تغافل‌، من و نگاهی و صد تمنا

ز غنچهٔ او دمید بیدل بهار خط نظر فریبی
به معجز حسن‌گشت آخر رک زمرد ز لعل پیدا

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
مشکل‌که دل شکیبد از آیینه‌داریش
خورشید هم ز هاله‌پرستان ماه اوست

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
.

شما می‌گویید: "دلتنگتم"
اما همین را #بیدل_دهلوی نوشت:
"هرجا منم تویی‌، تویی آنجا که من نی‌ام"


@asheghanehaye_fatima
جلوه مشتاقم بهشت و دوزخم منظور نیست
می روم از خویش در هر جا که میخوانی مرا

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
به محفلی‌ که نگاهت جنون‌ کند تعمیر
پری به سنگ زند شیشه خانهٔ نازش

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خراب میکده‌ی عالمِ خیالِ توایم
چه مشربی، که قدح نوش کرده‌ای ما را

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
زهی به شوخی بهار نازت شکسته رنگ غرور امکان
دو نرگست قبله‌گاه مستی دو ابروبت سجده جای مستان

سخن ز لعل تو گوهر آرا نگه ز چشم تو باده پیما
صبا ز زلف تو رشته بر پا چمن ز روی تو گل به دامان

به غمزه سحری‌، به ناز جادو، به طره افسون‌، به قد قیامت
به خط بنفشه‌، به زلف سنبل‌، به چشم نرگس‌، به رخ‌ گلستان

چمن به عرض بهار نازت در آتش رنگ‌ گلفروشی
سحر زگل‌ کردن عرقها به عالم آب شبنمستان

ز رویت آیینه صفحهٔ‌گل زگیسویت شانه موج سنبل
ختن سوادی ز چین‌ کاکل فرنگ نقاش چین دامان

اگر برد از رم نگاهت سواد این دشت بوی‌گردی
هجوم‌ کیفیت تحیر به‌ چشم آهوکند چراغان

متاب روی وفا ز بیدل مشو ز مجنون خویش غافل
به دستگاه شهان چه نقصان ز پرسش حال بینوایان

#بیدل_دهلوی, غزلیات
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
جنونی با دل گمگشته از کو‌ی تو می‌آید
دماغ من پریشان است یا بوی تو می‌آید

رم طرز نگاهت عالم ناز دگر دارد
خیال‌ست اینکه‌در اندیشه‌آهوی‌تو می‌آید

ندانم دل‌ کجا می‌نالد از درد گرفتاری
صدای چینی از چین گیسوی تو می آید

زغیرت جای مینای تغافل تنگ می‌گردد
اشارت‌گر به سیر طاق ابروی تو می‌آید

کناری‌ نیست‌ کان سیب‌ ذقن حسرت نبرد آنجا
به‌این شور جنون غلتیدن ازکوی تو می‌آید

گل باغ چه نیرنگ است‌تمهید جنون من
که بر خود تا گریبان می‌درم بوی تو می‌آید

اگربر خود نپیچم برکدامین وضع دل بندم
درین‌ صورت به یادم پیچش موی تو می‌آید

من و بر آتش‌ دل‌ آب‌ پاشیدن‌ چه‌ حرف‌ است این
جبین‌ هم‌ گر نم ‌آرد شرمم‌ از خوی‌ تو می‌آید

#بیدل_دهلوی , غزلیات
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
.

خوشم که عشق نکرد امتحانِ پروازم
شکسته‌‌بالیِ من در قفس نهان گردید


#بیدل_دهلوی

@asheghanehaye_fatima
صبح از نفس‌،دو مصرع‌ برجسته خواند و رفت
دیوان اعتبار و همین بیتش انتخاب:

در عالمی‌که یاد تو با ما مقابل است
آیینه می‌کشد به رخِ سایه،آفتاب!

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
عضو عضوم را خیالش، مرغِ دست‌آموز كرد
گر كند پرواز رنگم‌، چون حنا در چنگ اوست‌

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
تهی از سجدهٔ شوقت سر مویی نمی‌یابم

سراپادر جبین می‌غلتم از یاد سراپایت

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
باید همه تن دل شد و آشفت و جنون کرد
تا محرم گیسوی سیاه تو توان شد
ای خاک خرامت گل فردوس به دامن
کو بخت که پامالِ گیاه تو توان شد

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
صبا ای پیک مشتاقان قدم فهمیده نه سویش
که رنگم می‌پرد گر می‌تپد گرد از سرکویش

نفس تا می‌کشم در نالهٔ زنجیر می‌غلتم
گرفتارم نمی‌دانم چه مضمونست گیسویش

تو هم ای دیده محو شوق باش و بیخودیها کن
که عالم خانهٔ آیینه است از حیرت رویش

دل یاقوت خون گردیده‌ای در حسرت لعلش
رم آهو به خاک افتاده‌ای از چشم جادویش

چو سرو آزاد شو یا همچو شمع از خویش بیرون‌آ
به لب‌ گر مصرعی داری ز وصف قد دلجویش

غبارآلود هستی‌ گر همه تا آسمان بالد
چو ماه نو همان پهلوخور عجز است پهلویش

شکست شیشهٔ من ناکجا فریاد بر دارد
تغافل رفت بر طاق بلند از چین ابرویش

غبار آرمیدن برده‌اند از خاک این صحرا
سواد وحشتی روشن‌ کنید از چشم آهویش

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
.

«دارد آ‌غوشی‌که آسان می‌کند دشوار ما»

#بیدل_دهلوی


@asheghanehaye_fatima
دل به هجران صبر کرد اما فزون شد شیونش
خون طاقت ریخت دندان بر جگر افشردنش

یک نگه بیش از شرار من هوس نگشود چشم
عالمی را کرد پنهان گرد از خود رفتنش

هر خمی زان زلف مشکین طاق مینای دلست
شانه را دست تصرف دور باد از دامنش

جنبش مژگان‌ گرانی می‌کند بر عارضش
سایهٔ گیسو کبودی می‌رساند بر تنش

خط مشکینی ‌که در چشم جهان تاریک‌ کرد
سرمه دارد چشم خورشید از غبار دامنش

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
خم هر سطر سنبل صد جنون آشفتگی دارد
درین گلشن مگر واکرده‌ای طومار گیسویی

ختن می‌گردد از ناف غزالان‌کاسه‌ها برکف
سزد کز زلف مشکینت‌ کند دریوزهٔ بویی

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
بیا ای جام و مینای طرب نقش‌کف پایت
خرام موج می مخمور طرز آمدنهایت
نفس در سینه‌، نکهت آشیان خلد توصیفت
نگه در دیده شبنم پرور باغ تماشایت
شکوه جلوه‌ات جز در فضای دل نمی‌گنجد
جهان پرگردد ازآیینه تا خالی شود جایت
پر اسان است اگرتوفیق بخشد نور بیتابی
تماشای بهشت ازگوشهٔ چشم تمنایت
توان در موج ساغر غوطه زد از نقش پیشانی
به مستی‌گر دهد فرمان نگاه نشئه پیمایت
مروت صرف ایجادت‌کرم فیض خدا دادت
ادب تعمیر بنیادت حیا آثار سیمایت
هواخوه تو اکسیر سعادت در بغل دارد
نفس بودم سحرگل‌کردم از فیض دعاهایت
اثر محو دعای بیدل است امید آن دارد
که بالد دین و دنیا در پناه دین و دنیایت

#بیدل_دهلوی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima