عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


زیبایی تو قلب و جانم را تسخیر می کند
آه! تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشن
زیبایی‌ات من را مثل کودکی می سازد
که بلند گریه می کند تا نورت را از آن خودش سازد
کودکی که دستهایش را باز می کند
تا تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد

اگرچه پرندگانی هستند که در این شب می خوانند
در حالیکه پرتوهای سفید تو گلوهاشان را روشن کرده است
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن گوید
بیش از آنچه نغمه های شیرینشان برای آنها می گوید
کسی که می پرستدت تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست.
 

#ویلیام_هنری_دیویس 
#شاعر_انگلستان🇬🇧
ترجمه:
#کامبیز_منوچهریان
@asheghanehaye_fatima


What is this life if, full of care,
We have no time to stand and stare.
No time to stand beneath the boughs
And stare as long as sheep or cows.
No time to see, when woods we pass,
Where squirrels hide their nuts in grass.
No time to see, in broad daylight,
Streams full of stars, like skies at night.
No time to turn at Beauty's glance,
And watch her feet, how they can dance.
No time to wait till her mouth can
Enrich that smile her eyes began.
A poor life this if, full of care,
We have no time to stand and stare.


William Henry Davies




این زندگی خود به چه کار می‌آید
اگر از گرفتاری ایام و غصه روزگار
فرصت نکنیم که دمی بایستیم و جهان را نظاره کنیم؛

فرصت نکنیم که در زیر شاخه‌های درختان بنشینیم
و به قدر گاوان و گوسفندان به طبیعت زیبا بنگریم؛

فرصت نکنیم که وقتی از بیشه‌ها می‌گذاریم دریابیم
که سنجاب‌ها دانه‌هایشان را کجا زیر علف‌ها پنهان کرده‌اند؛

فرصت نکنیم تا، میانه‌ی روز روشن، نهرها را،
که چون آسمانِ شبِ پُرکوکب رخشانند،
به گوشه‌چشمی نظاره کنیم؛

فرصت نکنیم که به نگاه زیبارویی روی بگردانیم
و رقص و پایکوبیش را تماشا کنیم
و دمی تامّل کنیم
تا لبخندی که چشم‌ها آغاز کرده‌اند
در لب‌هایش شکفته شوند.

به راستی چه زندگی حقیر و بی‌نوایی خواهد بود
اگر فرصت نکنیم که بایستیم و نظاره کنیم.



#ویلیام_هنری_دیویس | قطعه فراغت
ترجمه: دکتر #حسین_الهی_قمشه‌ای
@asheghanehaye_fatima




زیبایی ات قلب و جانم را به صید می نشیند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشنی
زیبایی تو مرا ،
شبیه کودکی می کند
که بلند بلند زار می زند
تا نورت را از آنِ خویش سازد
کودکی که دستهایش را باز می کند
که تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد.
هرچند پرندگانی هستند که در این شب، می خوانند
و پرتوهای سفید تو
گلوهاشان را روشن کرده است؛
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن بگوید
بیشتر از آنچه نغمه های شیرینشان برای آنها می گوید
ببین
کسی که می پرستد تو را،
تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست.

#ویلیام_هنری_دیویس
@asheghanehaye_fatima
□«ماه»

زیبایی تو قلب و جان‌ام را تسخیر می‌کند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشن
زیبایی‌ات من را مثل کودکی می‌سازد
که بلند گریه می‌کند تا نورت را از آنِ خودش سازد؛
کودکی که دست‌های‌اش را باز می‌کند
تا تو را به گرمی به سینه‌اش فشار دهد

اگرچه پرندگانی هستند که در این شب می‌خوانند
در حالی‌که پرتوهای سفید تو گلوهاشان را روشن کرده است...
بگذار سکوتِ عمیق من برای‌ام سخن گوید
بیش از آن‌چه نغمه‌های شیرین‌شان برای آن‌ها می‌گوید
کسی که می‌پرستدت تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلانِ توست.

□●شاعر: #ویلیام_هنری_دیویس | ولز، ۱۹۴۰-۱۸۷۱ |

□●برگردان: #کامبیز_منوچهریان

📗●از کتاب: «شب‌نشینی با ماه» | #نشر_نصیرا
زیبایی ات قلب و جانم را به صید می نشیند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشنی
زیبایی تو مرا ،
شبیه کودکی می کند
که بلند بلند زار می زند
تا نورت را از آنِ خویش سازد
کودکی که دستهایش را باز می کند
که تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد.
هرچند پرندگانی هستند که در این شب، می خوانند
و پرتوهای سفید تو
گلوهاشان را روشن کرده است؛
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن بگوید
بیشتر از آنچه نغمه های شیرینشان برای آنها می گوید
ببین
کسی که می پرستد تو را،
تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست.


#ویلیام_هنری_دیویس
#شما_فرستادید
#مهرداد

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



زیبایی ات قلب و جانم را به صید می نشیند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشنی
زیبایی تو مرا ،
شبیه کودکی می کند
که بلند بلند زار می زند
تا نورت را از آنِ خویش سازد
کودکی که دستهایش را باز می کند
که تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد.
هرچند پرندگانی هستند که در این شب، می خوانند
و پرتوهای سفید تو
گلوهاشان را روشن کرده است؛
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن بگوید
بیشتر از آنچه نغمه های شیرینشان برای آنها می گوید
ببین
کسی که می پرستد تو را،
تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست.


#ویلیام_هنری_دیویس
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima



زیبایی ات قلب و جانم را به صید می نشیند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشنی
زیبایی تو مرا ،
شبیه کودکی می کند
که بلند بلند زار می زند
تا نورت را از آنِ خویش سازد
کودکی که دستهایش را باز می کند
که تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد.
هرچند پرندگانی هستند که در این شب، می خوانند
و پرتوهای سفید تو
گلوهاشان را روشن کرده است؛
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن بگوید
بیشتر از آنچه نغمه های شیرینشان برای آنها می گوید
ببین
کسی که می پرستد تو را،
تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست...


#ویلیام_هنری_دیویس
"فراغت"

زندگی
چه دغدغه‌ی تلخیست
اگر مجالی نباشد
برای ایستادن و دیدن.

ایستادن زیرِ شاخ و برگِ درختان
و چشم دوختنِ همزمان
به گاوها و گوسفندان.

مجالی نباشد
برای دیدنِ جنگل‌ها
به وقتِ عبور از آن‌ها،
و دیدنِ سنجاب‌ها
وقتی پنهان می‌کنند
دانه‌هایشان را زیرِ علف‌ها.

مجالی نباشد
برای نگاه به وسعت
و روشناییِ روز،
و جریانِ عبورِ ستاره‌ها،
به مانندِ بازی اسکی در شب.

مجالی نباشد
برای نگاهی زیبا،
به پای رقصندگان،
و مهارتِ آن‌ها در رقص.

مجالی نباشد
برای دیدن دهانش،
وقتی زیباتر می‌شود با لبخندی
که میاید از چشم‌هایش.

زندگی فقیرانه‌‌ای، پُر از دلواپسی
اگر مجالی نباشد
برای ایستادن و دیدن.

ویلیام هنری دیویس - شاعر بریتانیایی (ولز)
برگردان: هوشنگ خوشروان

"LEISURE"

What is this life if, full of care,
We have no time to stand and stare.

No time to stand beneath the boughs
And stare as long as sheep or cows.
No time to see, when woods we pass,
Where squirrels hide their nuts in grass.
No time to see, in broad dayligt,
Streams full of stars, like skies at night.
No time to turn on Beauty,s glance,
And watch her feet, how they can dance.
No time to wait till her mouth can
Enrich that smile her eyes began.
A poor life this if, full of care,
We have no time to stand and stare.

#William_Henry_Davies
#W_H_Davies
#ویلیام_هنری_دیویس
#هوشنگ_خوشروان

@asheghanehaye_fatima
زیبایی‌ات قلب و جانم را به صید می‌نشیند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشنی
زیبایی تو مرا ،
شبیه کودکی می‌کند
که بلند بلند زار می‌زند
تا نورت را از آنِ خویش سازد
کودکی که دستهایش را باز می‌کند
که تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد.
هرچند پرندگانی هستند که در این شب، میخوانند
و پرتوهای سفید تو
گلوهاشان را روشن کرده است؛
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن بگوید
بیشتر از آنچه نغمه‌های شیرینشان برای آنها می‌گوید
ببین
کسی که می‌پرستد تو را،
تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست.

#ویلیام_هنری_دیویس

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیبایی تو قلب و جان‌ام را تسخیر می‌کند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشن
زیبایی‌ات من را مثل کودکی می‌سازد
که بلند گریه می‌کند تا نورت را از آنِ خودش سازد؛
کودکی که دست‌هایش را باز می‌کند
تا تو را به گرمی به سینه‌اش فشار دهد

اگرچه پرندگانی هستند که در این شب می‌خوانند
در حالی‌که پرتوهای سفید تو گلوهاشان را روشن کرده است...
بگذار سکوتِ عمیق من برایم سخن گوید
بیش از آن‌چه نغمه‌های شیرین‌شان برای آن‌ها می‌گوید
کسی که می‌پرستدت تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلانِ توست.

#ویلیام_هنری_دیویس



@asheghanehaye_fatima
زیبایی تو قلب و جان‌ام را تسخیر می‌کند
آه، تو ای ماهِ زیبا که نزدیکی و روشن
زیبایی‌ات من را مثلِ کودکی می‌سازد
که بلند گریه می‌کند تا نورت را از آنِ خودش سازد؛
کودکی که دست‌هایش را باز می‌کند
تا تو را به گرمی به سینه‌اش فشار دهد

اگرچه پرندگانی هستند که در این شب می‌خوانند
در حالی‌که پرتوهای سفیدِ تو گلوهاشان را روشن کرده است...
بگذار سکوتِ عمیق من برایم سخن گوید
بیش از آن‌چه نغمه‌های شیرین‌شان برای آن‌ها می‌گوید
کسی که می‌پرستدت تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلانِ توست.

#ویلیام_هنری_دیویس


@asheghanehaye_fatima
Thy beauty haunts me heart and soul,
Oh, thou fair Moon, so close and bright;
Thy beauty makes me like the child
That cries aloud to own thy light:
The little child that lifts each arm
To press thee to her bosom warm.

زیباییِ تو قلب و جان‌ام را تسخیر می‌کند
آه، تو ای ماهِ زیبا که نزدیکی و روشن
زیبایی‌ات من را مثلِ کودکی می‌سازد
که بلند گریه می‌کند تا نورت را از آنِ خودش سازد؛
کودکی که دست‌هایش را باز می‌کند
تا تو را به گرمی به سینه‌اش فشار دهد


#ویلیام_هنری_دیویس [ ولز، ۱۹۴۰-۱۸۷۱ ]

@asheghanehaye_fatima
زیبایی ات قلب و جانم را به صید می نشیند
آه، تو ای ماه زیبا که نزدیکی و روشنی
زیبایی تو  مرا ،
شبیه کودکی می کند
که بلند بلند زار می زند
تا نورت را از آنِ خویش سازد
کودکی که دستهایش را باز می کند
که تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد.
هرچند پرندگانی هستند که در این شب، می خوانند
و پرتوهای سفید تو
گلوهاشان را روشن کرده است؛
بگذار سکوت عمیق من برایم سخن بگوید
بیشتر  از آنچه نغمه های شیرینشان برای آنها می گوید
ببین
کسی که می پرستد تو را،
تا زمانی که موسیقی پایان گیرد
برتر از بلبلان توست.


❄️ #ویلیام_هنری_دیویس
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima