This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
وقتی تو را میبینم
زبان به لکنت میافتد
و قلب شروع به حرف زدن میکند
انگار که جای این دو باهم عوض شود...
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
وقتی تو را میبینم
زبان به لکنت میافتد
و قلب شروع به حرف زدن میکند
انگار که جای این دو باهم عوض شود...
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
.
تماشایش میکردم. پرندهای که مدام به انجیر خشک مانده بر شاخهی درخت، نوک میزد.
چه می شود کرد!؟ جهان مملو از کارهای بی سرانجام و تلخ است؛ و من همچنان دوستت دارم.
#یادداشتها
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
تماشایش میکردم. پرندهای که مدام به انجیر خشک مانده بر شاخهی درخت، نوک میزد.
چه می شود کرد!؟ جهان مملو از کارهای بی سرانجام و تلخ است؛ و من همچنان دوستت دارم.
#یادداشتها
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
.
بمیرم اگر
کاش خدا اینبار
مرا به هیبت معدنی بیافریند!
با رگههایی که جایِ خون
جاری از طلاست!
قلبم را ولی
سینه ریزش کنید
گوشواره
سنجاق سر
و آن را بر تن محبوبم بپوشانید
تا "زیبایی"
تنها حرف میان من و او باشد.
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
بمیرم اگر
کاش خدا اینبار
مرا به هیبت معدنی بیافریند!
با رگههایی که جایِ خون
جاری از طلاست!
قلبم را ولی
سینه ریزش کنید
گوشواره
سنجاق سر
و آن را بر تن محبوبم بپوشانید
تا "زیبایی"
تنها حرف میان من و او باشد.
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
#حمید_جدیدی :
راستش من این چیزی که ازم میخوای رو بلد نیستم "دستای" من یه عمره فقط کار کردن
+ لازم نیست چیز خاصی به دستات یاد بدی فرض کن من یه بسته ی شکستنی ام که باید با احتیاط حملش کنی آروم بغلم کن 🤍🌱
@asheghanehaye_fatima
راستش من این چیزی که ازم میخوای رو بلد نیستم "دستای" من یه عمره فقط کار کردن
+ لازم نیست چیز خاصی به دستات یاد بدی فرض کن من یه بسته ی شکستنی ام که باید با احتیاط حملش کنی آروم بغلم کن 🤍🌱
@asheghanehaye_fatima
.
حس میکنم روحم را ترک کردهام.
مثل مردهها احساس سنگینی میکنم. مثل مردهها ساکتم. مثل مردهها نمیتوانم بگریَم.
#نامه_ها
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
حس میکنم روحم را ترک کردهام.
مثل مردهها احساس سنگینی میکنم. مثل مردهها ساکتم. مثل مردهها نمیتوانم بگریَم.
#نامه_ها
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
.
اندوهِ تو، چون پتویی در اتاقِ سرد، تمام مرا در برگرفته است و یک جهان تاریک و کوچک برای من ساخته...
با این حال حاضر به ترک آن نیستم.
#پاره_نوشت_ها
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
اندوهِ تو، چون پتویی در اتاقِ سرد، تمام مرا در برگرفته است و یک جهان تاریک و کوچک برای من ساخته...
با این حال حاضر به ترک آن نیستم.
#پاره_نوشت_ها
#حمید_جدیدی
@asheghanehaye_fatima
.
چرا خسته نمیشوند زخمهات
چرا برای دمی آسودگی و استراحت
رها نمیکنند مرا...
آیا جان و روح رنجور من
کارفرمای دادگر و مهربانی با آنهاست؟
#حمید_جدیدی
#پاره_نوشت_ها
@asheghanehaye_fatima
چرا خسته نمیشوند زخمهات
چرا برای دمی آسودگی و استراحت
رها نمیکنند مرا...
آیا جان و روح رنجور من
کارفرمای دادگر و مهربانی با آنهاست؟
#حمید_جدیدی
#پاره_نوشت_ها
@asheghanehaye_fatima
.
در مواجهه با رنج دو گونه رفتار دیده بودم. عدهای آنرا بیرون میریختند و با گریه چهرههای مضطرب و گاه فریاد، نمایشش میدادند. برخی هم چون گنج آنرا درون خویش پنهان میساختند. رنج آدمی همیشه برای من قابل احترام است، ولی چشمها در دستهی دوم زیبایی عجیبی دارد.
عجیب و در عین حال مسحور کننده...
#حمید_جدیدی
#پاره_نوشت_ها
@asheghanehaye_fatima
در مواجهه با رنج دو گونه رفتار دیده بودم. عدهای آنرا بیرون میریختند و با گریه چهرههای مضطرب و گاه فریاد، نمایشش میدادند. برخی هم چون گنج آنرا درون خویش پنهان میساختند. رنج آدمی همیشه برای من قابل احترام است، ولی چشمها در دستهی دوم زیبایی عجیبی دارد.
عجیب و در عین حال مسحور کننده...
#حمید_جدیدی
#پاره_نوشت_ها
@asheghanehaye_fatima