تو را زیر بالشم پنهان می کنم
شبیه کتابی ممنوعه
چراغها خاموش می شوند
و صداها می خوابند
آنگاه تو را بیرون می آورم
و حریصانه می بلعم...
@asheghanehaye_fatima
#مرام_المصري
شبیه کتابی ممنوعه
چراغها خاموش می شوند
و صداها می خوابند
آنگاه تو را بیرون می آورم
و حریصانه می بلعم...
@asheghanehaye_fatima
#مرام_المصري
@asheghanehaye_fatima
او دو زن دارد
یکی بر روی تختش می خوابد
دیگری بر روی بستر رویایش .
او دو زن دارد
که او را دوست دارند ،
یکی در کنارش پیر می شود
دیگری جوانی اش را به او هدیه می کند
و می گذرد .
او دو زن دارد
یکی در قلب خانه اش
دیگری در خانه ی قلبش .
#مرام_المصري
او دو زن دارد
یکی بر روی تختش می خوابد
دیگری بر روی بستر رویایش .
او دو زن دارد
که او را دوست دارند ،
یکی در کنارش پیر می شود
دیگری جوانی اش را به او هدیه می کند
و می گذرد .
او دو زن دارد
یکی در قلب خانه اش
دیگری در خانه ی قلبش .
#مرام_المصري
@asheghanehaye_fatima
به خوابی عمیق فرو بُرو
و در ذهنت
به بی خوابیِ من نپرداز..
بگذار کمی
جاده های پوشیده از درخت را رویا کنم
و دشت های پهناور را
سوار بر اسبِ وحشی ام.
من، زنی هستم که فردا صبح
باید عاقل و آگاه باشد..
#مرام_المصري
.
به خوابی عمیق فرو بُرو
و در ذهنت
به بی خوابیِ من نپرداز..
بگذار کمی
جاده های پوشیده از درخت را رویا کنم
و دشت های پهناور را
سوار بر اسبِ وحشی ام.
من، زنی هستم که فردا صبح
باید عاقل و آگاه باشد..
#مرام_المصري
.
چسبيدهام به تو
بسانِ انسان
به گناهَش
هرگز
ترکت نميکنم
#مرام_المصري
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه: #سيد_محمد_مرکبيان
@asheghanehaye_fatima
بسانِ انسان
به گناهَش
هرگز
ترکت نميکنم
#مرام_المصري
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه: #سيد_محمد_مرکبيان
@asheghanehaye_fatima
رنج
چگونه مرا شناخت؟!
نه گل قرمزی بر سینه گذاشته بودم
و نه با او قراری داشتم..
من فقط تلاش میکردم
از آخرین رد پای مردی که رفته است
رها شوم...
#مرام_المصري
برگردان:سعیدهلیچی
@asheghanehaye_fatima
چگونه مرا شناخت؟!
نه گل قرمزی بر سینه گذاشته بودم
و نه با او قراری داشتم..
من فقط تلاش میکردم
از آخرین رد پای مردی که رفته است
رها شوم...
#مرام_المصري
برگردان:سعیدهلیچی
@asheghanehaye_fatima
.
الألم؟
كيف تعرف إليَّ؟
لم أكن أضع وردة حمراء
على صدري
ولم أكن على موعد معه...
كنت فقط...
أحاول التخلص من آخر أثر
لرجلٍ
قد رحلْ...
رنج
چگونه مرا شناخت؟!
نه گل قرمزی بر سینه گذاشته بودم
و نه با او قراری داشتم..
من فقط تلاش میکردم
از آخرین رد پای مردی که رفته است
رها شوم...
#مرام_المصري
ترجمه: #سعید_هلیچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
الألم؟
كيف تعرف إليَّ؟
لم أكن أضع وردة حمراء
على صدري
ولم أكن على موعد معه...
كنت فقط...
أحاول التخلص من آخر أثر
لرجلٍ
قد رحلْ...
رنج
چگونه مرا شناخت؟!
نه گل قرمزی بر سینه گذاشته بودم
و نه با او قراری داشتم..
من فقط تلاش میکردم
از آخرین رد پای مردی که رفته است
رها شوم...
#مرام_المصري
ترجمه: #سعید_هلیچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima