و چقدر دروغ گفتن در پاییز راحت است
وقتی یادت نمی آید
کدام یکشنبه
عاشق ترین زن دنیا بودم
و کدام یکشنبه
پیراهنت آنقدر آبی بود
یادت نمی آید
و سال هاست
کنار همین شعر ایستاده ام
و هی به ساعتی نگاه می کنم
که عقربه هایش
درست روی شش
از کار افتاده اند...
#لیلا_کردبچه
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
وقتی یادت نمی آید
کدام یکشنبه
عاشق ترین زن دنیا بودم
و کدام یکشنبه
پیراهنت آنقدر آبی بود
یادت نمی آید
و سال هاست
کنار همین شعر ایستاده ام
و هی به ساعتی نگاه می کنم
که عقربه هایش
درست روی شش
از کار افتاده اند...
#لیلا_کردبچه
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.
ای تعریفِ توأمانِ من از هستی و نیستی!
ای چراغِ هنوز روشنِ آن خانۀ غمگین
در شبی که برایم دست تکان دادی
و بزرگراهی از روی خانه گذشت!
دیگر
برای تعمیر زندگی، سنی از من گذشته است،
تنها میتوانم شبها بالای پلهای بلند بایستم،
چراغهای روشن قرمز را تماشا کنم که در تاریکی دور میشوند
و تو را
به خاطر بیاورم
با نور کوچک و سرخی میان انگشتانت
در خاطرۀ شبی دور.
#لیلا_کردبچه
@asheghanehaye_fatima
ای تعریفِ توأمانِ من از هستی و نیستی!
ای چراغِ هنوز روشنِ آن خانۀ غمگین
در شبی که برایم دست تکان دادی
و بزرگراهی از روی خانه گذشت!
دیگر
برای تعمیر زندگی، سنی از من گذشته است،
تنها میتوانم شبها بالای پلهای بلند بایستم،
چراغهای روشن قرمز را تماشا کنم که در تاریکی دور میشوند
و تو را
به خاطر بیاورم
با نور کوچک و سرخی میان انگشتانت
در خاطرۀ شبی دور.
#لیلا_کردبچه
@asheghanehaye_fatima