همه چیز
اشارت به تو دارند...
به محض طلوع خورشید تابناک
تو نیز بدنبالش خواهی آمد، می‌دانم!

وقتی در باغ قدم می‌زنی،
تو گل سرخ همۀ رُزهایی...
نادرترین گل سوسن نیز.

با حرکات رقص تو
ستارگان نیز به حرکت در می‌آیند...
و به دورت می‌گردند.

شب! آه... چه سرورانگیز بود، شب
که سایه لرزان تو در آن
خیره کننده و زیبا،
ماه را می‌پوشانید.

تو روشن و زیبایی...
و گل‌ها و ماه و سیاره‌ها
به جای آفتاب، ستایش‌گر تو‌اند.

خورشید من نیز تو باش!
خالق روزهای روشن و باشکوه؛
زندگی...
و ابدیتی اینچنین!



#گوته|ترجمه:زهره مهرجو

@asheghanehaye_fatima

شیفتگی آن است که چشمان زنی
را دوست بدارید ،
بی آنکه رنگ آن
را به یاد آورید....

#گوته


@asheghanehaye_fatima

بهترین کار تو در حق دوستانت این است که چشم دیدن شادی آن‌ها را داشته باشی و با شرکت در این شادی، شادمانی آن‌ها را افزون کنی. آیا اگر روزی دیدی جان و دل آن‌ها از حسی هولناک در عذاب است و دلشان از غصه پریشان، عُرضه داری که ذره‌ای از رنجشان کم کنی؟
‌
‌
#گوته
رنج‌های وِرترِ جوان، ترجمه‌ی حدادی‌


@asheghanehaye_fatima

معاشران خوب، نبود شراب خوب را برای ما جبران خواهند کرد.


#گوته


@asheghanehaye_fatima

همه چیز
اشارت به تو دارد...
با طلوع خورشید
تو نیز روان خواهی شد!

وقتی در باغ قدم می‌زنی،
تو گلِ سرخِ همۀ رُزهایی...
نادرترین گل سوسن نیز.

با رقص تو
ستارگان نیز به جنب‌وجوش می‌افتند...
و دوره‌ات خواهند کرد.

شب! آه... چه سرورانگیز بود
که سایۀ لرزان تو در آن
خیره کننده و زیبا،
ماه را می‌پوشانید.

تو روشن و زیبایی...
و گل‌ها و ماه و سیاره‌ها
به جای آفتاب، ستایش‌گر تو‌اند.

خورشید من نیز تو باش!
خالق روزهای روشن و باشکوه؛
زیستن...
و ابدیتی این‌چنین!


گوته

•••
همه چیز
اشارت به تو دارند...
به محض طلوع خورشید تابناک
تو نیز بدنبالش خواهی آمد، می‌دانم!

وقتی در باغ قدم می‌زنی،
تو گل سرخ همۀ رُزهایی...
نادرترین گل سوسن نیز.

با حرکات رقص تو
ستارگان نیز به حرکت در می‌آیند...
و به دورت می‌گردند.

شب! آه... چه سرورانگیز بود، شب
که سایه لرزان تو در آن
خیره کننده و زیبا،
ماه را می‌پوشانید.

تو روشن و زیبایی...
و گل‌ها و ماه و سیاره‌ها
به جای آفتاب، ستایش‌گر تو‌اند.

خورشید من نیز تو باش!
خالق روزهای روشن و باشکوه؛
زندگی...
و ابدیتی اینچنین!


#گوته|ترجمه: زهره مهرجو


@asheghanehaye_fatima