ای نخل! قدت به ناز، هم‌دوشی داشت
لعل تو به رنگ می، هم‌آغوشی داشت
در جنبش پیراهنت از خود رفتم
بوی تو مگر داروی بیهوشی داشت؟!

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

تو در خیالی و زیبد که تا سپیده‌ی صبح
دریچه‌ی شب غم، بر رخِ سحر بندم

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima

خانه پر شد ز خیال تو بر آنم که ز رشک
دست خورشید ، گریبان بدرَد روزن را

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima

چنان ز روی تو در نور خورده غوطه شبم
‏که صبح گر بدمد گویم این سیاهی چیست

‏‌ #طالب_آملی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

لب از گفتن چنان بستم که گویی
دهان بر چهره زخمی بود و بِه شد


#طالب_آملی

@asheghanehaye_fatima

صد صبح گیرد از نَفَسِ ما زکاتِ نور
ما را به‌دل چو در دلِ شب‌ها تو بگذری !

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

چنان ز روی تو در نور غوطه خورده شبم
که صبح گر بدمد گویم این سیاهی چیست؟

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima

با محرمان زلف توام سینه صاف نیست
تا قتل همرهم چه نسیم و چه شانه را²

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima

دل بیتاب را چون کسوت صبر و سکون پوشم
عروس شعله را پیراهن سیمابگون پوشم

ملاقات تنی پیراهنم را داده جان امشب
سزد کین پیرهن را تا قیامت واژگون پوشم

چه ذوق از شربت کوثر، چه سود از حلّه‌ی جنّت
چو قسمت شد که خون دل خورم، داغ جنون پوشم

به‌یاد آن حریری تن، گل‌افشان چون کنم مژگان
زمین را چون شهیدان کسوتِ آلای خون پوشم

به هر کسوت که هستم، در لباس محنتم طالب
چو طفلِ غنچه آتش از درون، خارا برون پوشم.

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

هر دو عالم نکند جای در آغوشم، تنگ
گر به اندازه‌ی شوق تو گشایم بغلی...

#طالب_آملی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima

زینسان که رقص می‌کنم از شادیِ خیال
در نعمتِ وصال، گر اُفتم چِها کنم؟

#طالب_آملی

@dast_sazehaye_fatima

ای صبح تبسم تو را حلقه به گوش
گوهر به لباس سخنت جلوه‌فروش

خود گو که چگونه سر نساید به سپهر
خورشید که با تو می‌رود دوش به دوش


#طالب_آملی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

او تیغِ پنهان زد به دل،
من زخمِ رسوا دوختم...

#طالب_آملی


@asheghanehaye_fatima