باید به تو بگویم که از دیشب تا حالا چقدر احساس دلتنگی کردهام.{} چقدر کلمات بین ما ضروریاند! انگار یکدیگر را میشناسیم.
هر چند تقریباً ساعت ها هیچچیز نمیگوییم.
صرفِ یاد آوردنِ تو مرا با یک جور خواب سنگین از پا در میآورد؛ انگار انرژیای که برای ادامهی اختلاط نیاز است, دیری است که در من باقی مانده و خودم را پیوسته در حال لغزیدن در سکوت مییابم.
میبینی چطور در این نامهها بنای وراجی کردن میگذارم؟ راستی چرا باید بابت کلمات شرمنده باشم؟ چرا نباید چیزی را که در دلم است پیوسته برایت بخوانم؟ چرا نباید برایت بخوانم.
#نامه از #جیمز_جویس به نورا بارناکل
@asheghanehaye_fatima
هر چند تقریباً ساعت ها هیچچیز نمیگوییم.
صرفِ یاد آوردنِ تو مرا با یک جور خواب سنگین از پا در میآورد؛ انگار انرژیای که برای ادامهی اختلاط نیاز است, دیری است که در من باقی مانده و خودم را پیوسته در حال لغزیدن در سکوت مییابم.
میبینی چطور در این نامهها بنای وراجی کردن میگذارم؟ راستی چرا باید بابت کلمات شرمنده باشم؟ چرا نباید چیزی را که در دلم است پیوسته برایت بخوانم؟ چرا نباید برایت بخوانم.
#نامه از #جیمز_جویس به نورا بارناکل
@asheghanehaye_fatima