..
《 تنوع در میل جنسی 》
از گذشته تا کنون
میل جنسی
یکی از مهمترین امیال در فرد
به شمار می آید
تنوع در میل جنسی
طبق آمار درمردان ۸۵ ٪
و در زنان ۱۵٪دیده می شود
و بیشتر در افرادی دیده می شود که در زندگی زناشویی رابطه جنسی موفقی ندارند
اما ،نکته مهم اینجاست که زنان بیشتر قربانی
این اختلال هستند و در
رابطه دچار چه صدمات روحی می شوند
زنان به علت برخورداری از احساس شدید عاطفی همیشه آسیب پذیر بوده اند
ودر اکثر مواقع گرفتار آزارهای روحی فراوان می شوندکه در نهایت ؛ منجر به افسردگی و اکثر بیماری های
روحی وجسمی در آنها میشود
تنوع در رابطه ی جنسی
از گذشته تا به حال ، تنوع ، فرایندی ذاتی
بوده و هست و انسان در هر شرایطی
تنوع را می پسندد
این روزها تنوع طلبی جنسی
بحث داغ سکس تراپیست ها
و مشاوران زوجین می باشد
جالب است بدانید بر خلاف تصور
تنوع طلبی در هر زمینه ایی در مردان بیشتر
از زنان دیده می شود
این روزها به لطف رسانه های تصویری
تنوع در رابطه جنسی در مردان جذابیت خاصی پیدا کرده است و اکثرا در افرادی دیده می شود که در زندگی زناشویی خود
موفق نیستند
پس در نتیجه
میل به تنوع جنسی
در انها بیشتر خواهد بود
در یک برسی با تکیه بر علم
وتلاش بسیاری از روانشناسان ثابت شده است که
تنوع در رابطه ی جنسی
نوعی اختلال به شمار می آید
که ریشه در عواطف و احساسات
فرد دارد که از دلایل اصلی آن میتوان به
تماشای تصاویر غیر واقعی و کاذب اشاره کرد
که منجر به ایجاد احساس های زود گذر
در فرد می شود
تنوع طلبی جنسی در هر مرحله از زندگی
( تجرد و تاهل )بسیار مضر می باشد و ممکن است آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد ، برای بهبود قضیه
در این حالت
اگر ، گفتمان خودمانی و صحبت های محبت آمیز بین افراد موثر نبود
توصیه می شود حتما از
کمک همکاران سکس تراپیست و مشاوران خانواده، بهره مند شوند
نکته: سکس از روی ترحم
پ. ن
دست از داشتن سکس برای دلسوزی بردارید
که عواقب جبران ناپذیری را به همراه دارد
بااین کار فقط میل جنسی را در خود و طرف مقابل سرکوب کرده اید.
خلاصه ایی از یک مقاله
گردآورنده
#لئا_فرد
#همسرانه
@asheghanehaye_fatima
《 تنوع در میل جنسی 》
از گذشته تا کنون
میل جنسی
یکی از مهمترین امیال در فرد
به شمار می آید
تنوع در میل جنسی
طبق آمار درمردان ۸۵ ٪
و در زنان ۱۵٪دیده می شود
و بیشتر در افرادی دیده می شود که در زندگی زناشویی رابطه جنسی موفقی ندارند
اما ،نکته مهم اینجاست که زنان بیشتر قربانی
این اختلال هستند و در
رابطه دچار چه صدمات روحی می شوند
زنان به علت برخورداری از احساس شدید عاطفی همیشه آسیب پذیر بوده اند
ودر اکثر مواقع گرفتار آزارهای روحی فراوان می شوندکه در نهایت ؛ منجر به افسردگی و اکثر بیماری های
روحی وجسمی در آنها میشود
تنوع در رابطه ی جنسی
از گذشته تا به حال ، تنوع ، فرایندی ذاتی
بوده و هست و انسان در هر شرایطی
تنوع را می پسندد
این روزها تنوع طلبی جنسی
بحث داغ سکس تراپیست ها
و مشاوران زوجین می باشد
جالب است بدانید بر خلاف تصور
تنوع طلبی در هر زمینه ایی در مردان بیشتر
از زنان دیده می شود
این روزها به لطف رسانه های تصویری
تنوع در رابطه جنسی در مردان جذابیت خاصی پیدا کرده است و اکثرا در افرادی دیده می شود که در زندگی زناشویی خود
موفق نیستند
پس در نتیجه
میل به تنوع جنسی
در انها بیشتر خواهد بود
در یک برسی با تکیه بر علم
وتلاش بسیاری از روانشناسان ثابت شده است که
تنوع در رابطه ی جنسی
نوعی اختلال به شمار می آید
که ریشه در عواطف و احساسات
فرد دارد که از دلایل اصلی آن میتوان به
تماشای تصاویر غیر واقعی و کاذب اشاره کرد
که منجر به ایجاد احساس های زود گذر
در فرد می شود
تنوع طلبی جنسی در هر مرحله از زندگی
( تجرد و تاهل )بسیار مضر می باشد و ممکن است آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد ، برای بهبود قضیه
در این حالت
اگر ، گفتمان خودمانی و صحبت های محبت آمیز بین افراد موثر نبود
توصیه می شود حتما از
کمک همکاران سکس تراپیست و مشاوران خانواده، بهره مند شوند
نکته: سکس از روی ترحم
پ. ن
دست از داشتن سکس برای دلسوزی بردارید
که عواقب جبران ناپذیری را به همراه دارد
بااین کار فقط میل جنسی را در خود و طرف مقابل سرکوب کرده اید.
خلاصه ایی از یک مقاله
گردآورنده
#لئا_فرد
#همسرانه
@asheghanehaye_fatima
#همسرانه
🔘 انتخاب همسر یا پارتنر در مردان از نظر #فروید
▪فروید ۴ نوع انتخاب همسر را در مردان توصیف می کند.
رابطه زن و مرد ترکیبی از عنصر عاطفی و جنسی است. فرد مورد عشق کودک در ابتدا مادرش است ولی این عشق با موانع فرهنگی بازداری می شود و به ناخودآگاه می رود
1⃣ عشق به زن آسیب دیده:
این نوع مردان، هیچ موقع زنی را انتخاب نمی کنند که در ارتباط با دیگری نباشد. آنها، زنی را می خواهند که شوهر، نامزد و یا رابطه ای دارد و تنها در این صورت است که آن زن برایشان ارزشمند و خواستنی می شود. هر چه مانع برای رسیدن سخت تر، عشق و تمنای مرد، بیشتر می شود. زن باید غیر قابل دسترس باشد و احساسات حاکم بر رابطه، عدم امنیت و اطمینان خاطر باشد.
این نوع انتخاب، نیاز به رقابت و خشونت را تامین می کند که مرتبط است با دوران کودکی فرد و عقده ادیپ حل نشدۀ او. چنین مردی در
خانواده ای بزرگ شده که عمیقا حس کرده، مادرش متعلق به مرد دیگری(پدر) است. این نوع انتخاب تکرار موقعیت قدیم در کودکی است. بنابراین، سوم شخص آسیب دیده کسی نیست جز پدر. در واقع دسترسی و تملک مادر آسان نبوده؛ بنابراین او که چنین یاد گرفته، نحوۀ انتخاب شریک در روانش تنها با گذشتن از موانع بسیار امکان پذیر است.
2⃣ عشق به روسپی(فاحشه):
مردانی که هیچ علاقه ای به زن نجیب و پاکدامن ندارند. آن ها ترجیح می دهند زنی را انتخاب کنند که به واقع روسپی است و یا دربارۀ عفیف بودن وی شبهات و شایعاتی وجود دارد. جالب اینجاست که حسادت این مرد متوجه شوهر زن نیست، بلکه متوجه مردانی است که با این زن در ارتباط مشکوک هستند.
این نوع از انتخاب تحت تاثیر تثبیتی است که در کودکی در ارتباط با مادر رخ داده است. در هشیاری مرد، مادرش مقدس ترین و پاک ترین زن جهان است و بین مادر و فاحشه تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. با رجوع با گذشتۀ مرد، می توان لحظاتی را یافت که در روان او این دو مفهوم متضاد “مادر عفیف” و “فاحشه” با هم یکی شده اند. این زمانی رخ داده است که پسر بچه در حال کشف رازهای موجود در روابط زناشویی بین بزرگسالان بوده است. در ابتدا پسر بچه احتمال هر گونه رابطه ای را بین والدینش انکار می کند. از دیگران چنین چیزی ممکن است ولی والدین او فراتر از این گونه مسائل هستند. گرچه که دیر یا زود به مستثنی نبودن پدر و مادرش پی می برد، خصوصا مادرش دیگر بی گناه به نظر نمی رسد و از این پس بین او و فاحشه، فاصلۀ بسیار زیادی وجود ندارد.
چنین دریافت و باوری، آرزوهای پنهان کودکی او در مورد میل نزدیکی بیشتر با مادرش، را بیدار می کند، گرچه امکان داشتن او را تمام و کمال نداشته است. این قضیه عقده ادیپ را نیز از نو فعال می کند؛ پسر بچه از پدرش متنفر می شود و تمایل به مادرش پیدا می کند؛ گرچه عمل خیانت او را هم نمی تواند ببخشد.
ترکیب دو رانۀ متضاد – تمایل به مادر و تمایل به انتقام از او – خیانت مادر را در نظر او جذاب تر می سازد. پارتنر مادر، همان کسی که مادر با او مرتکب خیانت می شود، ویژگی های ایگوی پسر یا شخصیت ایده آل وی را پیدا می کند. در این فانتزی ها پسر رشد کرده و خود را در سطح پدرش می بیند. بنابراین عشق به روسپی نوعی تثبیت است. این فانتزی را پسر در بلوغ خود شکل داده و در بزرگسالی به چنین روابطی منجر می شود.
3⃣ نجاتِ زن (غمگین) مورد علاقه:
این گونه مردان معتقدند که پارتنرشان به کمک آن ها نیاز دارد و در غیر این صورت جایگاه اجتماعی خود را از دست می دهد و یا بدون آن ها کلا از دست می رود. به همین دلیل است که جذب زنانی می شوند که ناشاد هستند و می خواهند آن ها را از خطر یا رنجی نجات دهند.
مفهوم نجات از دل عقدۀ والدینی ناشی می شود. به محض اینکه پسر بچه متوجه می شود زندگیش را مدیون والدینش است و یا اینکه مادرش به او زندگی بخشیده است، مشتاق می شود که با چیزی با ارزش لطف آن ها را جبران کند. او می خواهد با پدرش تسویه حساب کند؛ “من هیچ چیز از پدرم نمی خواهم، در عوض، می خواهم هر چه برایم هزینه کرده است را به او پس دهم”.
به این شکل است که پسر فانتزی نجات پدر را شکل می دهد. به همین شکل، می خواهد در عوض اینکه مادر به او حیات بخشیده و برای نیازهای او تلاش کرده، چیزی بدهد. مثلاً به مادر فرزندی بدهد که بیشترین شباهت را به وی دارد. او در فانتزی نجات، تماماً با پدر همانندسازی می کند. تمام غرایز او برای شفقت، قدرشناسی، شهوت و استقلال، تنها در یک آرزو، تبدیل شدن به پدرش، ارضا می شوند. این گونه است که او با پدر و مادرش که به او زندگی داده اند، بی حساب می شود.👇
🔘 انتخاب همسر یا پارتنر در مردان از نظر #فروید
▪فروید ۴ نوع انتخاب همسر را در مردان توصیف می کند.
رابطه زن و مرد ترکیبی از عنصر عاطفی و جنسی است. فرد مورد عشق کودک در ابتدا مادرش است ولی این عشق با موانع فرهنگی بازداری می شود و به ناخودآگاه می رود
1⃣ عشق به زن آسیب دیده:
این نوع مردان، هیچ موقع زنی را انتخاب نمی کنند که در ارتباط با دیگری نباشد. آنها، زنی را می خواهند که شوهر، نامزد و یا رابطه ای دارد و تنها در این صورت است که آن زن برایشان ارزشمند و خواستنی می شود. هر چه مانع برای رسیدن سخت تر، عشق و تمنای مرد، بیشتر می شود. زن باید غیر قابل دسترس باشد و احساسات حاکم بر رابطه، عدم امنیت و اطمینان خاطر باشد.
این نوع انتخاب، نیاز به رقابت و خشونت را تامین می کند که مرتبط است با دوران کودکی فرد و عقده ادیپ حل نشدۀ او. چنین مردی در
خانواده ای بزرگ شده که عمیقا حس کرده، مادرش متعلق به مرد دیگری(پدر) است. این نوع انتخاب تکرار موقعیت قدیم در کودکی است. بنابراین، سوم شخص آسیب دیده کسی نیست جز پدر. در واقع دسترسی و تملک مادر آسان نبوده؛ بنابراین او که چنین یاد گرفته، نحوۀ انتخاب شریک در روانش تنها با گذشتن از موانع بسیار امکان پذیر است.
2⃣ عشق به روسپی(فاحشه):
مردانی که هیچ علاقه ای به زن نجیب و پاکدامن ندارند. آن ها ترجیح می دهند زنی را انتخاب کنند که به واقع روسپی است و یا دربارۀ عفیف بودن وی شبهات و شایعاتی وجود دارد. جالب اینجاست که حسادت این مرد متوجه شوهر زن نیست، بلکه متوجه مردانی است که با این زن در ارتباط مشکوک هستند.
این نوع از انتخاب تحت تاثیر تثبیتی است که در کودکی در ارتباط با مادر رخ داده است. در هشیاری مرد، مادرش مقدس ترین و پاک ترین زن جهان است و بین مادر و فاحشه تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. با رجوع با گذشتۀ مرد، می توان لحظاتی را یافت که در روان او این دو مفهوم متضاد “مادر عفیف” و “فاحشه” با هم یکی شده اند. این زمانی رخ داده است که پسر بچه در حال کشف رازهای موجود در روابط زناشویی بین بزرگسالان بوده است. در ابتدا پسر بچه احتمال هر گونه رابطه ای را بین والدینش انکار می کند. از دیگران چنین چیزی ممکن است ولی والدین او فراتر از این گونه مسائل هستند. گرچه که دیر یا زود به مستثنی نبودن پدر و مادرش پی می برد، خصوصا مادرش دیگر بی گناه به نظر نمی رسد و از این پس بین او و فاحشه، فاصلۀ بسیار زیادی وجود ندارد.
چنین دریافت و باوری، آرزوهای پنهان کودکی او در مورد میل نزدیکی بیشتر با مادرش، را بیدار می کند، گرچه امکان داشتن او را تمام و کمال نداشته است. این قضیه عقده ادیپ را نیز از نو فعال می کند؛ پسر بچه از پدرش متنفر می شود و تمایل به مادرش پیدا می کند؛ گرچه عمل خیانت او را هم نمی تواند ببخشد.
ترکیب دو رانۀ متضاد – تمایل به مادر و تمایل به انتقام از او – خیانت مادر را در نظر او جذاب تر می سازد. پارتنر مادر، همان کسی که مادر با او مرتکب خیانت می شود، ویژگی های ایگوی پسر یا شخصیت ایده آل وی را پیدا می کند. در این فانتزی ها پسر رشد کرده و خود را در سطح پدرش می بیند. بنابراین عشق به روسپی نوعی تثبیت است. این فانتزی را پسر در بلوغ خود شکل داده و در بزرگسالی به چنین روابطی منجر می شود.
3⃣ نجاتِ زن (غمگین) مورد علاقه:
این گونه مردان معتقدند که پارتنرشان به کمک آن ها نیاز دارد و در غیر این صورت جایگاه اجتماعی خود را از دست می دهد و یا بدون آن ها کلا از دست می رود. به همین دلیل است که جذب زنانی می شوند که ناشاد هستند و می خواهند آن ها را از خطر یا رنجی نجات دهند.
مفهوم نجات از دل عقدۀ والدینی ناشی می شود. به محض اینکه پسر بچه متوجه می شود زندگیش را مدیون والدینش است و یا اینکه مادرش به او زندگی بخشیده است، مشتاق می شود که با چیزی با ارزش لطف آن ها را جبران کند. او می خواهد با پدرش تسویه حساب کند؛ “من هیچ چیز از پدرم نمی خواهم، در عوض، می خواهم هر چه برایم هزینه کرده است را به او پس دهم”.
به این شکل است که پسر فانتزی نجات پدر را شکل می دهد. به همین شکل، می خواهد در عوض اینکه مادر به او حیات بخشیده و برای نیازهای او تلاش کرده، چیزی بدهد. مثلاً به مادر فرزندی بدهد که بیشترین شباهت را به وی دارد. او در فانتزی نجات، تماماً با پدر همانندسازی می کند. تمام غرایز او برای شفقت، قدرشناسی، شهوت و استقلال، تنها در یک آرزو، تبدیل شدن به پدرش، ارضا می شوند. این گونه است که او با پدر و مادرش که به او زندگی داده اند، بی حساب می شود.👇
🔘 انتخاب همسر یا پارتنر در مردان از نظر #فروید
▪بخش دوم
4⃣ عشق به باکره:
نوعی از عشق است که با متمدن و با فرهنگ شدن بشر، ایجاد شده است. محدودیتی که بر زندگی جنسی به واسطۀ تمدن اعمال شده، باعث نوعی ریاکاری و اخلاقیت دوگانه شده است. رابطۀ زن و مرد بایستی ترکیبی از عنصر عاطفی و جنسی باشد. فرد مورد عشق کودک در ابتدا مادرش است ولی این عشق با موانع فرهنگی بازداری می شود و به ناخودآگاه می رود. در واقع پسر بچه محتوای جنسی عشقش را باید سرکوب کند و تنها اجازه دارد محتوای عاطفی آن را نشان دهد.
وجود همزمان این فشارها منجر به نوعی از انتخاب پارتنر می شود که می توان به آن عشق به زن باکره گفت. بین محتوای جنسی و عاطفی، دوپارگی رخ می دهد. در واقع این دو عنصر نمی توانند با هم یکی شوند. بنابراین مرد تنها می تواند عشقش را به یک زن بی گناه بدهد و از سوی دیگر منبع لذت جنسی اش زنی از لحاظ اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی در سطح پایین تر خواهد بود؛ در غیر این صورت توان لذت بردن جنسی را ندارد. اگر این گونه تثبیت، برطرف و حل نشود، می تواند ریشه ناتوانی جنسی در مردان نیز باشد.
#همسرانه
@asheghanehaye_fatima
▪بخش دوم
4⃣ عشق به باکره:
نوعی از عشق است که با متمدن و با فرهنگ شدن بشر، ایجاد شده است. محدودیتی که بر زندگی جنسی به واسطۀ تمدن اعمال شده، باعث نوعی ریاکاری و اخلاقیت دوگانه شده است. رابطۀ زن و مرد بایستی ترکیبی از عنصر عاطفی و جنسی باشد. فرد مورد عشق کودک در ابتدا مادرش است ولی این عشق با موانع فرهنگی بازداری می شود و به ناخودآگاه می رود. در واقع پسر بچه محتوای جنسی عشقش را باید سرکوب کند و تنها اجازه دارد محتوای عاطفی آن را نشان دهد.
وجود همزمان این فشارها منجر به نوعی از انتخاب پارتنر می شود که می توان به آن عشق به زن باکره گفت. بین محتوای جنسی و عاطفی، دوپارگی رخ می دهد. در واقع این دو عنصر نمی توانند با هم یکی شوند. بنابراین مرد تنها می تواند عشقش را به یک زن بی گناه بدهد و از سوی دیگر منبع لذت جنسی اش زنی از لحاظ اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی در سطح پایین تر خواهد بود؛ در غیر این صورت توان لذت بردن جنسی را ندارد. اگر این گونه تثبیت، برطرف و حل نشود، می تواند ریشه ناتوانی جنسی در مردان نیز باشد.
#همسرانه
@asheghanehaye_fatima