من پیش از اینها
با این چشم ها آشنا بوده ام
همه آنها را می شناخته ام..
چشمانی که شما را
در یک عبارت سنجیده
و کوتاه
میخکوب می کند...
و من که میخکوب این چشم ها
شده ام
چگونه لب بگشایم؟!
#تی_اس_الیوت
@asheghanehaye_fatima
با این چشم ها آشنا بوده ام
همه آنها را می شناخته ام..
چشمانی که شما را
در یک عبارت سنجیده
و کوتاه
میخکوب می کند...
و من که میخکوب این چشم ها
شده ام
چگونه لب بگشایم؟!
#تی_اس_الیوت
@asheghanehaye_fatima
بهار ستمگرترینِ فصلهاست
زمین مرده را زنده میکند
میرویاند
و گلستانی از گلهای یاس را
در نظرگاه مینهد
میآمیزد
و شهوات و خاطرات را جفت میکند
برمیانگیزد
و ریشههای خمود و سست را
به ضربِ قطرههای باران تحریک میکند.
زمستان اما گرممان میکرد
فرومیبارید و خاک را
با برفِ غفلت و فراموشی میپوشاند
■شاعر: #تی_اس_الیوت
■برگردان: #کامبیز_جعفرینژاد | √●بخشی از شعرِ بلندِ: «سرزمینِ هرز»
@asheghanehaye_fatima
زمین مرده را زنده میکند
میرویاند
و گلستانی از گلهای یاس را
در نظرگاه مینهد
میآمیزد
و شهوات و خاطرات را جفت میکند
برمیانگیزد
و ریشههای خمود و سست را
به ضربِ قطرههای باران تحریک میکند.
زمستان اما گرممان میکرد
فرومیبارید و خاک را
با برفِ غفلت و فراموشی میپوشاند
■شاعر: #تی_اس_الیوت
■برگردان: #کامبیز_جعفرینژاد | √●بخشی از شعرِ بلندِ: «سرزمینِ هرز»
@asheghanehaye_fatima
امشب نرو، نرو که خرابم.
پیشم بمان
یک امشبی فقط.
حرفی به من بزن. تو چرا ساکتی همیشه؟ چرا
بُغ کردهیی تو؟ فکرِ چهیی؟ فکریام که چی.
من فکر میکنم
در کوچهراهِ لانهی موشانایم،
آنجا که از هزار مُرده وَ لُو استُخوان نمانْد.
«آن هِزٌه چیست؟ هِزٌهی چی؟»
بادْ زیرِ در.
«دیگر صدای چیست؟
دارد چه میکُند این باد؟»
هیچ،هیچ.
«یعنی تو هیچ چیز نمیبینی؟
یعنی تو هیچ چیز نمیدانی؟
یعنی تو یادت هیچچیز اصلن نمیآید؟»
آن دو مرواریدِ تر
یادم میآید
چشمهایش بودهاند.
"اصلن تو در قیدِ حیاتی یا نه، جانام؟
بلکه بالاخانهات خالیست؟
■شاعر: #تی_اس_الیوت [ T.S Eliot / آمریکا-انگلیس، ۱۹۶۵-۱۸۸۸ ]
■برگردان: #بیژن_الهی
@asheghanehaye_fatima
پیشم بمان
یک امشبی فقط.
حرفی به من بزن. تو چرا ساکتی همیشه؟ چرا
بُغ کردهیی تو؟ فکرِ چهیی؟ فکریام که چی.
من فکر میکنم
در کوچهراهِ لانهی موشانایم،
آنجا که از هزار مُرده وَ لُو استُخوان نمانْد.
«آن هِزٌه چیست؟ هِزٌهی چی؟»
بادْ زیرِ در.
«دیگر صدای چیست؟
دارد چه میکُند این باد؟»
هیچ،هیچ.
«یعنی تو هیچ چیز نمیبینی؟
یعنی تو هیچ چیز نمیدانی؟
یعنی تو یادت هیچچیز اصلن نمیآید؟»
آن دو مرواریدِ تر
یادم میآید
چشمهایش بودهاند.
"اصلن تو در قیدِ حیاتی یا نه، جانام؟
بلکه بالاخانهات خالیست؟
■شاعر: #تی_اس_الیوت [ T.S Eliot / آمریکا-انگلیس، ۱۹۶۵-۱۸۸۸ ]
■برگردان: #بیژن_الهی
@asheghanehaye_fatima