عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
بهم گفت اولین بوسه‌ست
بهم گفت اولین باره
ولی فهمیده بودم از
گذشته‌ش خاطره داره


مث شعله که می‌افته،
به جون چوب می‌بوسید
برای اولین بوسه
زیادی خوب می‌بوسید

بهم گفت تکیه‌گاهم باش
خودش ویرونه بود اما
بهم گفت بکره آغوشم
مسافرخونه بود اما ...

#احسان_رعیت

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




همه می‌خوان که تو رُ ترک کنم
مثل معتادی که بستنش به تخت
همه‌ی عکسات ُ بردن از اتاق
که من ُ یاد تو نندازه یه وقت

همه می‌گن که وخیمه حال ِ من
قطره‌های خونم از تو پر شده
زنده موندنم شبیه معجزه‌ست
مغز ِ استخونم از تو پر شده

همه می‌گن آدمایی مثل من
حال‌شون تا آخرالزمون بده
هر شب از کوچه صدای پات می‌آد
مامانم می‌گه که به سرم زده

نگران ِ بسته‌های قرصمه
که یه وخ خوردن‌شون یادم نره
همه‌شون ُ می‌خورم اما هنوز
تو شبا نشستی پشت پنجره...

دکترم می‌گه اهمیت ندم
می‌گه اینا همه‌شون توهمه
خواسته مامانم یه هفته در میون
بی‌هوا بپرسه امروز چندمه؟

دیگه روزام ُ با قرصا می‌شناسم
جمعه زرد و شنبه خاکستریه
مامانم همه‌ش دروغکی می‌گه:
پسرم! اینم بخور... آخریه

ولی من هنوز شبا می‌بینمت
نمی‌دونم خودتی یا یه سراب
عزیزم! زمستونا سرده هوا
پشت ِ پنجره نمون... برو بخواب...



#احسان_رعیت
@asheghanehaye_fatima




كنارش ﻧﺸﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﺎﻓﻪ ﻭ
ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩﻩ ﮔﻮﻧﻪ ﺕ ﺍﻧﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ
ﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﻭ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺰﻫﺎﯼ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ

ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻬﺖ ﺯﻝ ﺯﺩﻩ
ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻨﻪ
ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻩ
ﺣﺴﺎﺏ ﺩﻭ ﺗﺎﺗﻮﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﻨﻪ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺟﻔﺘﺘﻮﻥ ﻭ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ؛
ﻗﺮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﮐﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺳﺨﺘﺘﻪ؛
ﺑﮕﻮ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﻨﻢ

ﺗﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﺍﻭﻥ
ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ
ﺗﺎ ﺷﺎﻟﺖ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﺶ
ﯾﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﻣﯽ ﭘﯿﭽﻪ ﺗﻮﯼ ﮔﺮﺩﻧﻢ

ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﻬﺖ ﺯﻝ ﺯﺩﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ
ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻭﺳﺮﯾﺖ ﻭ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﻧﮑﺶ
ﻋﺰﯾﺰِ ﺩﻟﻢ ﻻ ﺍﻗﻞ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ
ﺗﻮ ﺗﻪ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﯼ ﻗﻬﻮﻩ ﺷﻮ ﺳﺮ ﻧﮑﺶ

ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺎﯾﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺸﻢ ﺳﻤﺖ ﺩﺭ
ﺑﻪ ﮔﺎﺭﺳﻮﻥ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻧﺸﻪ
ﺗﺎ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﻓﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ ...



#احسان_رعیت
@asheghanehaye_fatima




من هنوزم دچار چشماتم
چیزی جز تو توو مغز پوکم نیست
گرچه اسمت دیگه توو گوشیمو
توو فـِـرندای فیس بوکم نیست

عکست ُ احمقانه می بوسم
تو که احساسم ُ نمی فهمی
حسم ُ وقت ِ دیدن ِ پسری
که نمیشناسم ُ نمی فهمی

وقتی لایکش میوفته رو عکست
بی هوا پشت ِ میــز می لرزم
وقتی لحنش صمیمی و گرمه
وقتی میگه عزیــــز ... می لرزم

تک تک ِ دوستات مشکوکن
پسرای ِ مجرد ِ خوشتیپ
حتی اون آدمایی که رفتن
با یه دختر توی ریلیشن شیپ

گاهی دستم میره رو دیوارت
بنــِـویسم که دوستت دارم
بنــِـویسم چقـــــــــــدر بدبختم
اما دستم میره به سیگارم

از سر ِ حوصله م که سُر خوردم
از هوای ِ ترانه افتادم
‌پروفایلت تموم ِ دنیامه
من به چک کردن تو معتادم

گیر کردم میون ِ دنیا و
زندگی ِ مجازی ِ مطلق
من هنوزم دچار چشماتم
من بی کله ی خر ِ احمق



#احسان_‌رعیت
@asheghanehaye_fatima




کاشکی خوابم ببره
امشب انگار غمت از همیشه بی‌حیاتره
دلم از رخت عزا و چرک شب sqq
انگاری داغ جوون دیده دلم
توی پیشونی‌نوشتش
لخته‌خون دیده دلم...

دل من کباب یخ‌کرده لای نون شبه
عین تیکه گوشت مونده لای دندون شبه
اونکه از ابرا می‌افته گریه نیس، خون شبه
که رو صورت منه
"آخ...
اگه بارون بزنه"

نگا کن! شب ماه‌و لای ابرا خوابونده و بیداره خودش
ولی قلب من دو تا هلال ماه داره خودش!
چشم سگ‌مست تو
سرمه نمی‌خواد هاره خودش!
دلم‌و نگا کنی میـــره پی ‌کار خودش!
امشب انگار چشات از همیشه زنجیری‌تره
کاشکی خوابم ببره...

کاش می‌شد مسئله‌ی نبودن‌تو حل کنم
لای موهای تو جا مونده، بگو
چه جوری بدون دستام خودمو بغل کنم؟

تو که رفتی از خودم جا موندم
عمر من شیشه‌ی الکل بود و
بعد تو وا موندم
خاطرات وحشی تو هوس خون‌مو کرد
منم عین بره تو گله‌ی گرگا موندم
تا شب از سرم گذشت
شبی که سر نمی‌شد
شبی که گشنه بود و
دل من تو دهنش قد یه کفتر نمی‌شد!

نگا کن اون بالاها
چه گرگ و میش‌یه هوا

حالا که کلاغ شب
دیگه داره می‌پره
حالا که شب توی مشت سحره
حالا که فانوس روز پشت دره
داره خوابم می‌بره
آخ اگه خوابم ببره
آخ اگه خوابم بـــ...




#احسان_رعیت
معشوقه‌ی ما حلال ِ ما نیست رفیق
خانوم ِ بهار مال ِ ما نیست رفیق
«سالی که نکوست از بهارش پیداست»
سالی که نکوست... سال ِ ما نیست رفیق

#احسان_رعیت

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


.
یک عمر تنها زندگی کردم
یک روز تو تنهایی می میرم
حسم بهم می گه همون شب که
تو عازم اینجایی می میرم
.
حسم بهم می گه همون شب که
تصمیم می گیری بیای خونه
دکتر به همراهای من می گه
این تا سحر زنده نمی مونه
.
تو سمت خونه راه می افتی
نبض من از تکرار می افته
هربار توی جاده وا میستی
قلب منم از کار می افته
.
با اینکه هر دردی بگی دارم
اما به جز دوریت عذابی نیست
بین تو و دستای سرد مرگ
این بار حق انتخابی نیست...
.
#احسان_رعیت
@asheghanehaye_fatima




بهم گفت اولین بوسه‌ست
بهم گفت اولین باره
ولی فهمیده بودم از
گذشته‌ش خاطره داره


مث شعله که می‌افته،
به جون چوب می‌بوسید
برای اولین بوسه
زیادی خوب می‌بوسید

بهم گفت تکیه‌گاهم باش
خودش ویرونه بود اما
بهم گفت بکره آغوشم
مسافرخونه بود اما ...



#احسان_رعیت
@asheghanehaye_fatima



عجیب نیست
اگر از پشت سر پیرترم.
من
شب‌های درازی را بی‌تو پشت سر گذاشته‌ام
و از هرکدام‌شان
تکه‌ای تاریکی
در موی سپیدم گیر کرده‌است.
خرده‌های تو را
چگونه پاک کنم
از خودم؟
ماشینی هستم
که شیشه‌اش را شکسته‌اند
و صدایش را ربوده‌اند
در آینه
دنبال تو می‌گردم
که چند خیابان عقب‌تر
پیاده شدی از من
با جوانی
که جوانی من بود...

#احسان_رعیت
@asheghanehaye_fatima




کی گفته مرزای جهان
جایی که مردم می‌گنه؟
جغرافیای من تویی
چشم تو ایران منه

دریا توی موهاته و
شال تو مرز روسیه
خنده‌ت یه دختربچه با
ته‌لهجه‌ی چالوسیه

دریا حسادت می‌کنه
به سرنوشت عطر تو
مازندران گم شده تــو
اردیبهشت عطر تو

هر موی مشکیت یه شبه
هر شب یه عمر آزگار
هر تار موی روشنت
ستاره‌ی دنباله‌دار

لباس آبی بپوش
تا ماهیای خزر
دوباره مست بشن

موهات‌و شونه بزن
تا جنگلای شمال
بازم یه‌دست بشن

بگو چطور برسم
به ساحل داغــی
که پشت پیرهنته

مسیر ابریشم
از انحنای لبت
تا چین دامنته...

وقتی که غمگین می‌شی و
می‌ری توی فکر و خیال
انگار یه آهو گم شده
تو جاده‌ی تهران-شمال

می‌خوابی و خورشیدِ تــو
چشمات‌و می‌بری سفر
خماره مثل چشم تو
صبح مه‌آلود خزر

سخته برام باور کنم
چشمات یه اقیانوس نیست
موهای آشفته‌ت تــو باد
جاده‌های چالوس نیست

لباس آبی بپوش
تا ماهیای خزر
دوباره مست بشن

موهات‌و شونه بزن
تا جنگلای شمال
بازم یه‌دست بشن...

#احسان_رعیت
#عزیز_روزهام💋
کنارش نشستی تو یه کافه و
هوا سرده گونه‌ت اناری شده
یکی با تو می‌شینه و سهم ِ من
حالا دیگه میز ِ کناری شده

کنارت نشسته بهت زل زده
درست از همون‌جا که جای ِ منه
هوا سرده! قهوه سفارش بدین
حساب دوتاتون به پای منه

می‌خوام جفتتونو واسه اولین؛
قراری که داریـــد مهمون کنم
اگه عشق بازی باهاش سخت‌ته
بگو مشتری‌هارو بیرون کنم

تا نزدیک می‌شی به دستای اون
هوا سرد می‌شه تو پیراهنم
تا شالتو می‌بندی به گردنش
یه دردی می‌پیچه توی گردنم

همین‌که بهت زل زده کافیه
دیگه روسریتو عقب‌تر نکش
عزیز دلم! لااقل پیش من
تو ته مونده قهوه‌شو سر نکش

دیگه جای من توی این کافه نیست
باید بی تو راهی بشم سمت ِ در
به گارسون سپردم مزاحم نشه
تا می‌تونی از کافه لذت ببر ...

#احسان_رعیت

@asheghanehaye_fatima
کی گفته مرزای جهان
جایی که مردم می‌گنه؟
جغرافیای من تویی
چشم تو ایران منه

دریا توی موهاته و
شال تو مرز روسیه
خنده‌ت یه دختربچه با
ته‌لهجه‌ی چالوسیه

دریا حسادت می‌کنه
به سرنوشت عطر تو
مازندران گم شده تــو
اردیبهشت عطر تو

هر موی مشکیت یه شبه
هر شب یه عمر آزگار
هر تار موی روشنت
ستاره‌ی دنباله‌دار

لباس آبی بپوش
تا ماهیای خزر
دوباره مست بشن

موهات‌و شونه بزن
تا جنگلای شمال
بازم یه‌دست بشن

بگو چطور برسم
به ساحل داغــی
که پشت پیرهنته

مسیر ابریشم
از انحنای لبت
تا چین دامنته...

وقتی که غمگین می‌شی و
می‌ری توی فکر و خیال
انگار یه آهو گم شده
تو جاده‌ی تهران-شمال

می‌خوابی و خورشیدِ تــو
چشمات‌و می‌بری سفر
خماره مثل چشم تو
صبح مه‌آلود خزر

سخته برام باور کنم
چشمات یه اقیانوس نیست
موهای آشفته‌ت تــو باد
جاده‌های چالوس نیست

لباس آبی بپوش
تا ماهیای خزر
دوباره مست بشن

موهات‌و شونه بزن
تا جنگلای شمال
بازم یه‌دست بشن...

#احسان_رعیت
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima