@asheghanehaye_fatima
یک مرد معمولا برای به دست آوردن است
که می گوید: دوستت دارم...
زن ها اما
وقتی می گویند دوستت دارم
که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
#علیرضا_آدینه
یک مرد معمولا برای به دست آوردن است
که می گوید: دوستت دارم...
زن ها اما
وقتی می گویند دوستت دارم
که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
به او گفتم:
از اینکه رفته باشی اما تنت را با خودت نبرده باشی می ترسم
گفتم:
پیش از تو یکی بود و رفت و بعد هی تکه تکه برگشت و خودش را برد
گفتم:
من از کنار توبودن که از کنار تو بودن تهی ست می ترسم
گفتم:
مبادا رفته باشی و خودت هم نفهمیده باشی؟
گفتم:
به قلبت زنگوله ای ببند ...
#علیرضا_آدینه
🍀🍀
به او گفتم:
از اینکه رفته باشی اما تنت را با خودت نبرده باشی می ترسم
گفتم:
پیش از تو یکی بود و رفت و بعد هی تکه تکه برگشت و خودش را برد
گفتم:
من از کنار توبودن که از کنار تو بودن تهی ست می ترسم
گفتم:
مبادا رفته باشی و خودت هم نفهمیده باشی؟
گفتم:
به قلبت زنگوله ای ببند ...
#علیرضا_آدینه
🍀🍀
ﮐﺘﺮﯼ ﻭ ﻗﻮﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﺍﺟﺎﻕ
ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
ﺍﺳﺘﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺗﻤﯿﺰ
ﺍﺯ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﭼﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻣﻌﺸﻮﻕِ ﭼﭗ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮔﻮﯾﺎ
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺟﻬﺎﻧﻢ ﺭﺍ مرتب کرده است.
#علیرضا_آدینه
ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
ﺍﺳﺘﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺗﻤﯿﺰ
ﺍﺯ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﭼﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻣﻌﺸﻮﻕِ ﭼﭗ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮔﻮﯾﺎ
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺟﻬﺎﻧﻢ ﺭﺍ مرتب کرده است.
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
اگر دنبالش بدوی
او هم قدم هایش را
تندتر خواهد کرد
بگذار برود
آرام آرام
این طور لااقل می توانی
تا پیچ کوچه
تماشایش کنی
#علیرضا_آدینه
اگر دنبالش بدوی
او هم قدم هایش را
تندتر خواهد کرد
بگذار برود
آرام آرام
این طور لااقل می توانی
تا پیچ کوچه
تماشایش کنی
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
مثل کسی که
کنارجاده
تکان می دهد توی هوا
ظرفِ خالیِ بنزین را
قلبم را گرفته ام در دست
#علیرضا_آدینه
مثل کسی که
کنارجاده
تکان می دهد توی هوا
ظرفِ خالیِ بنزین را
قلبم را گرفته ام در دست
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
برای فرار از تنهایی
سراغ عشق میروند
فرار از روزمرگی
فرار از عادات کشنده و تاریک
من اما
برای فرار از تو بود که عاشقت شدم
مثل آتشی که گلوله را از تفنگ میراند
گفتم اینک عشق
و رانده شدم..
#علیرضا_آدینه
برای فرار از تنهایی
سراغ عشق میروند
فرار از روزمرگی
فرار از عادات کشنده و تاریک
من اما
برای فرار از تو بود که عاشقت شدم
مثل آتشی که گلوله را از تفنگ میراند
گفتم اینک عشق
و رانده شدم..
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
اگر دنبالش بدوی
او هم قدم هایش را
تندتر خواهد کرد
بگذار برود
آرام آرام
این طور لااقل می توانی
تا پیچ کوچه
تماشایش کنی
#علیرضا_آدینه
اگر دنبالش بدوی
او هم قدم هایش را
تندتر خواهد کرد
بگذار برود
آرام آرام
این طور لااقل می توانی
تا پیچ کوچه
تماشایش کنی
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
ﮐﺘﺮﯼ ﻭ ﻗﻮﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﺍﺟﺎﻕ
ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ
ﺍﺳﺘﮑﺎنهاﯼ ﺗﻤﯿﺰ
ﺍﺯ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﭼﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻣﻌﺸﻮﻕِ ﭼﭗ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮔﻮﯾﺎ
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺟﻬﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
#علیرضا_آدینه
ﮐﺘﺮﯼ ﻭ ﻗﻮﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﺍﺟﺎﻕ
ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ
ﺍﺳﺘﮑﺎنهاﯼ ﺗﻤﯿﺰ
ﺍﺯ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﭼﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻣﻌﺸﻮﻕِ ﭼﭗ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮔﻮﯾﺎ
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺟﻬﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
#علیرضا_آدینه
@asheghanehaye_fatima
یکی
دانایی اش را
به خودش می بندد و
میان جمع می رود
دیگری نادانی اش را،
هر دو
می خواهند ما را بکشند
هر دو غمگین
هر دو نا امید
هر دو بی اختیار
من اما قلبم را در می آورم
جایی شلوغ
کار می گذارم و می روم
کمی دورتر
دکمه پیراهنم را فشار می دهم
هوا پر می شود از بوسه
از رنگ های شاد
از خنده های رها
#علیرضا_آدینه
یکی
دانایی اش را
به خودش می بندد و
میان جمع می رود
دیگری نادانی اش را،
هر دو
می خواهند ما را بکشند
هر دو غمگین
هر دو نا امید
هر دو بی اختیار
من اما قلبم را در می آورم
جایی شلوغ
کار می گذارم و می روم
کمی دورتر
دکمه پیراهنم را فشار می دهم
هوا پر می شود از بوسه
از رنگ های شاد
از خنده های رها
#علیرضا_آدینه