کشیش در حال موعظه بود، بدنهای لطیف زنان را به شکنجه های دردناک تهدید میکرد و گاهی نیز می افزود: "بترسید، خدا آنجاست او ناظر اعمال شماست."
#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima
#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima
▪️
هرگز گریه نکرد، هرگز کلامی از پشیمانی بر زبان نیاورد. تنها چشمانش حرف میزدند. آن دو چشم بزرگ و غمزده ..
#ژان_پل_سارتر / دوزخ
@asheghanehaye_fatima
هرگز گریه نکرد، هرگز کلامی از پشیمانی بر زبان نیاورد. تنها چشمانش حرف میزدند. آن دو چشم بزرگ و غمزده ..
#ژان_پل_سارتر / دوزخ
@asheghanehaye_fatima
پس جهنم اين است !
هرگز به این شکل دربارهاش فكر نمیکردم!
به خاطر دارید؟ گوگرد، آتش، سيخ، آه! عجب حرفهای مضحكی سالها در مغزمان فرو کردند! احتياجی به سيخ نيست. حالا فهمیدم، جهنم همان زندگیِ اجباری با احمقهای اطراف است.
نمایشنامه در بسته
#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima
هرگز به این شکل دربارهاش فكر نمیکردم!
به خاطر دارید؟ گوگرد، آتش، سيخ، آه! عجب حرفهای مضحكی سالها در مغزمان فرو کردند! احتياجی به سيخ نيست. حالا فهمیدم، جهنم همان زندگیِ اجباری با احمقهای اطراف است.
نمایشنامه در بسته
#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima
در زندگی روزمرهی کسی که میخواند کمبودی هست و همین است که او در کتاب میجوید. این کمبود عبارت از معنی است، زیرا همین معنی را، همین معنیِ کامل و یکپارچه را، به کتابی که میخواند میدهد. معنایی که او کم دارد مسلماً معنای زندگی است، همین زندگی که برای همه کس مواجه با کاستی و ناسازی و استثمار و بیگانگی و فریب و تحمیق است، ولی در عین حال همه کس میداند که این زندگی ممکن بود و ممکن هست چیز دیگری بشود. کجا، کی، چگونه؟ این را نمیداند.
#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima
#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima